| Total search result: 211 (3 milliseconds) | 
			 | 
		
		
			 | 
			 | 
		
		
			| English | 
			Persian | 
		
		
		| twice is     | 
		2 ضرب در 2 میشود چهار   | 
		
	
		| 
 | 
	
	
		| 	
 | 
	
					
					
						| Search result with all words | 
					
					
						 | 
					
		
		| nibble     | 
		به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود   | 
		
	
		
		| nibbled     | 
		به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود   | 
		
	
		
		| nibbles     | 
		به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود   | 
		
	
		
		| nibbling     | 
		به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود   | 
		
	
		
		| quad     | 
		درایو ROM-D که دیسک را با چهار برابر سرعت درایو یک سرعته می چرخاند و باعث مقدار داده بیشتر بر حسب کیلو بایت و نیز زمان جستجو کمتر میشود   | 
		
	
		
		| quads     | 
		درایو ROM-D که دیسک را با چهار برابر سرعت درایو یک سرعته می چرخاند و باعث مقدار داده بیشتر بر حسب کیلو بایت و نیز زمان جستجو کمتر میشود   | 
		
	
		
		| turnstile     | 
		تیری که چهار بازوی گردنده داردوهرکس میخواهد از ان بگذرد کوپن خود را درسوراخ ان انداخته وانراچرخانده وارد میشود   | 
		
	
		
		| turnstiles     | 
		تیری که چهار بازوی گردنده داردوهرکس میخواهد از ان بگذرد کوپن خود را درسوراخ ان انداخته وانراچرخانده وارد میشود   | 
		
	
		
		| twice is     | 
		دو دو تا چهار تا میشود   | 
		
	
		
		| ymck     | 
		تعریف رنگ بر پایه چهار رنگ که در نرم افزار DTP هنگام ایجاد فیلم رنگی مختلف برای چاپ استفاده میشود   | 
		
	
				
				
					| Other Matches | 
				
				
					 | 
				
		
		cross-in-square       | 
		[کلیسای معمول در رم شرقی با چهار گوشه و میدان و چهار طاق گهواره ای]   | 
		
	
		
		| four poster     | 
		تختخوابی که چهار تیر یادیرک در چهار گوشه دارد   | 
		
	
		
		| trapezium     | 
		چهار پهلو چهار ضلعی غیر منظم   | 
		
	
		
		quatrefoil       | 
		چهار وجهی [این اصطلاح موقعی که یک نگاره و یا کل فرش از چهار قسمت کاملا قرینه بوجود آمده باشد، بکار می رود.]   | 
		
	
		
		| tetrapterous     | 
		دارای چهار بال چهار جناحی   | 
		
	
		
		| tetrahedron     | 
		جسم چهار سطحی چهار ضلعی   | 
		
	
		
		| quadrumana     | 
		چهار دستان میمونهای چهار دست و پا   | 
		
	
		
		| quadrumvir     | 
		انجمنی مرکب از چهار تن چهار نفری   | 
		
	
		
		| tetragonal     | 
		دارای چهار زاویه چهار کنجی   | 
		
	
		
		| quadrangles     | 
		چهار گوش چهار دیواری   | 
		
	
		
		| quadrangle     | 
		چهار گوش چهار دیواری   | 
		
	
		
		quatrefoil       | 
		چهار ترک چهار گوشه   | 
		
	
		
		| qyaternary     | 
		چهار واحدی چهار عضوی   | 
		
	
		
		| top     | 
		روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی   | 
		
	
		
		| sector     | 
		دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود   | 
		
	
		
		| sectors     | 
		دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود   | 
		
	
		
		| universal     | 
		آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود   | 
		
	
		
		| echoes     | 
		هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود   | 
		
	
		
		| echoing     | 
		هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود   | 
		
	
		
		| echoed     | 
		هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود   | 
		
	
		
		| echo     | 
		هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود   | 
		
	
		
		| forms     | 
		ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود   | 
		
	
		
		| perfoliate     | 
		درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود   | 
		
	
		
		| formed     | 
		ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود   | 
		
	
		
		| form     | 
		ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود   | 
		
	
		
		| averaged     | 
		متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود   | 
		
	
		
		| averages     | 
		متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود   | 
		
	
		
		| averaging     | 
		متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود   | 
		
	
		
		| average     | 
		متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود   | 
		
	
		
		| trace     | 
		نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود   | 
		
	
		
		| traced     | 
		نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود   | 
		
	
		
		| traces     | 
		نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود   | 
		
	
		
		| loads     | 
		برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود   | 
		
	
		
		| load     | 
		برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود   | 
		
	
		
		| softer     | 
		دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود   | 
		
	
		
		| softest     | 
		دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود   | 
		
	
		
		| dummies     | 
		متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود   | 
		
	
		
		| dummy     | 
		متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود   | 
		
	
		
		| soft     | 
		دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود   | 
		
	
		
		| town fog     | 
		نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود   | 
		
	
		
		| suffix notation     | 
		عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید   | 
		
	
		
		| throughput     | 
		نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود   | 
		
	
		
		| masters     | 
		و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.   | 
		
	
		
		| seconded     | 
		که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود   | 
		
	
		
		master       | 
		و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.   | 
		
	
		
		| seconding     | 
		که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود   | 
		
	
		
		| mastered     | 
		و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.   | 
		
	
		
		| seconds     | 
		که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود   | 
		
	
		
		| second     | 
		که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود   | 
		
	
		
		| workgroup     | 
		خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود   | 
		
	
		
		| fax     | 
		کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند   | 
		
	
		
		| faxed     | 
		کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند   | 
		
	
		
		| faxing     | 
		کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند   | 
		
	
		
		| faxes     | 
		کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند   | 
		
	
		
		| horned scully     | 
		مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود   | 
		
	
		
		| autos     | 
		کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود   | 
		
	
		
		| standards     | 
		نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود   | 
		
	
		
		| auto     | 
		کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود   | 
		
	
		
		| standard     | 
		نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود   | 
		
	
		
		| phototransistor     | 
		نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود   | 
		
	
		
		| self-     | 
		قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان   | 
		
	
		
		| transfer     | 
		زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود   | 
		
	
		
		| transfers     | 
		زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود   | 
		
	
		
		| config.sys     | 
		این فایل در هنگام روشن شدن CPU یک بار خوانده میشود و سیستم عامل بار میشود   | 
		
	
		
		| transferring     | 
		زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود   | 
		
	
		
		| asynchronous     | 
		تابعی که جداگانه از برنامه اصلی اجرا میشود و وقتی اجرا میشود که یک موقعیتهای خاصی به وجود آمده باشند   | 
		
	
		
		| palmtop     | 
		کامپیوتر شخصی که آن قدر کوچک است که در یک است جا میشود و با دست دیگر پردازش میشود   | 
		
	
		
		| additions     | 
		عمل جمعی که نتیجه در محل یکی از عملوندهای عمل جمع ذخیره میشود یعنی روی مقدار قبلی آن نوشته میشود   | 
		
	
		
		addition       | 
		عمل جمعی که نتیجه در محل یکی از عملوندهای عمل جمع ذخیره میشود یعنی روی مقدار قبلی آن نوشته میشود   | 
		
	
		
		| residents     | 
		برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند   | 
		
	
		
		| resident     | 
		برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند   | 
		
	
		
		| modes     | 
		حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد   | 
		
	
		
		| mode     | 
		حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد   | 
		
	
		
		| POSIX     | 
		استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود   | 
		
	
		
		| phases     | 
		وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود   | 
		
	
		
		| paged     | 
		1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود.   | 
		
	
		
		| phased     | 
		وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود   | 
		
	
		
		| pages     | 
		1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود.   | 
		
	
		
		| phase     | 
		وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود   | 
		
	
		
		| page     | 
		1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود.   | 
		
	
		
		| reads     | 
		مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد   | 
		
	
		
		| warehousing system     | 
		روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود   | 
		
	
		
		| read     | 
		مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد   | 
		
	
		
		| destinations     | 
		محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود   | 
		
	
		
		| destination     | 
		محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود   | 
		
	
		
		| quadruples     | 
		چهار لا   | 
		
	
		
		| quadrupeds     | 
		چهار پا   | 
		
	
		
		| quadruped     | 
		چهار پا   | 
		
	
		
		| tetragon     | 
		چهار بر   | 
		
	
		
		| tetrad     | 
		چهار   | 
		
	
		
		| quatre     | 
		چهار   | 
		
	
		
		| quadrate     | 
		چهار یک   | 
		
	
		
		| quadruple     | 
		چهار لا   | 
		
	
		
		| quadrupled     | 
		چهار لا   | 
		
	
		
		| quartile     | 
		چهار یک   | 
		
	
		
		| quadrupling     | 
		چهار لا   | 
		
	
		
		| quadrilaterals     | 
		چهار بر   | 
		
	
		
		| quarter     | 
		چهار یک   | 
		
	
		
		| four     | 
		چهار   | 
		
	
		
		| quadrilateral     | 
		چهار بر   | 
		
	
		
		| sector     | 
		کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند   | 
		
	
		
		| sectors     | 
		کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند   | 
		
	
		
		| asynchronous computer     | 
		نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام   | 
		
	
		
		| square dome     | 
		چهار طاقی   | 
		
	
		
		| quadrilateral     | 
		چهار ضلعی   | 
		
	
		
		| quadrant     | 
		چهار یک دایره   | 
		
	
		
		| quadrant     | 
		چهار گوش   | 
		
	
		
		| quadric     | 
		چهار تایی   | 
		
	
		
		| quadraple     | 
		چهار برابر   | 
		
	
		
		| qyaternary     | 
		چهار تایی   | 
		
	
		
		| quadrisyllabic     | 
		چهار هجائی   | 
		
	
		
		| quadrivalent     | 
		چهار بنیانی   | 
		
	
		
		| quadrivalent     | 
		چهار ارزشی   | 
		
	
		
		| quadrate     | 
		چهار گوش   | 
		
	
		
		| quadrilateral     | 
		چهار جانبه   | 
		
	
		
		| quadrifid     | 
		چهار شکافی   | 
		
	
		
		| tetrasyllabic     | 
		چهار هجائی   | 
		
	
		
		| quadripartite     | 
		چهار جزئی   | 
		
	
		
		| quadrangular     | 
		چهار گوشه   | 
		
	
		
		| tetragon     | 
		چهار گوشه   | 
		
	
		
		| tetrasporous     | 
		چهار هاگی   | 
		
	
		
		| intersection     | 
		چهار راه   | 
		
	
		
		| intersections     | 
		چهار راه   | 
		
	
		
		| tetrasporic     | 
		چهار هاگی   | 
		
	
		
		| point four     | 
		اصل چهار   | 
		
	
		
		| tetrahedral     | 
		چهار ضلعی   | 
		
	
		
		| tetrapod     | 
		پروانه چهار پا   | 
		
	
		
		| tetraphyllous     | 
		چهار برگه   | 
		
	
		
		| tetrameter     | 
		چهار وزنی   | 
		
	
		
		| tetragon     | 
		چهار ضلعی   | 
		
	
		
		| tetrastichous     | 
		چهار جزیی   | 
		
	
		
		quatrefoil       | 
		گل چهار گلبرگی   | 
		
	
		
		| footstool     | 
		چهار پایه   | 
		
	
		
		| footstools     | 
		چهار پایه   | 
		
	
		
		| tertramerous     | 
		چهار جزئی   | 
		
	
		
		| the four seasons     | 
		چهار فصل   | 
		
	
		
		| tetrahedral     | 
		چهار وجهی   | 
		
	
		
		| the cardinal humours     | 
		چهار ابگونه   | 
		
	
		
		| tetrad     | 
		چهار عنصری   | 
		
	
		
		| tetradactylous     | 
		چهار پنجهای   | 
		
	
		
		| tetravalent     | 
		چهار بنیانی   | 
		
	
		
		| tetravalent     | 
		چهار فرفیتی   | 
		
	
		
		| tetratomic     | 
		چهار اتمی   | 
		
	
		
		| tetrahedron     | 
		چهار وجهی   | 
		
	
		
		| quadruplets     | 
		چهار گانه   | 
		
	
		
		creep       | 
		چهار دست و پا   | 
		
	
		
		| Wednesday     | 
		چهار شنبه   | 
		
	
		
		| quadruple     | 
		چهار گانه   | 
		
	
		
		| gallop     | 
		چهار نعل   | 
		
	
		
		| four o'clock     | 
		ساعت چهار   | 
		
	
		
		| four pole     | 
		چهار قطبی   | 
		
	
		
		| four dimensional     | 
		چهار بعدی   | 
		
	
		
		| four cycle     | 
		چهار چرخه   | 
		
	
		
		| Wednesdays     | 
		چهار شنبه   | 
		
	
		
		| galloped     | 
		چهار نعل   | 
		
	
		
		| four     | 
		عدد چهار   | 
		
	
		
		| foursquare     | 
		چهار ضلعی   | 
		
	
		
		| squared     | 
		چهار گوش   | 
		
	
		
		| four way     | 
		چهار راه   | 
		
	
		
		| four way     | 
		چهار لولهای   | 
		
	
		
		close       | 
		چهار گوشه   | 
		
	
		
		| backfour     | 
		چهار مدافع   | 
		
	
		
		| all fours     | 
		چهار دست و پا   | 
		
	
		
		| squares     | 
		چهار گوش   | 
		
	
		
		| squaring     | 
		چهار گوش   | 
		
	
		
		| gallops     | 
		چهار نعل   | 
		
	
		
		| quadruple     | 
		چهار تایی   | 
		
	
		
		| quadrupled     | 
		چهار گانه   | 
		
	
		
		| quadrupled     | 
		چهار تایی   | 
		
	
		
		| quadrupling     | 
		چهار گانه   | 
		
	
		
		| quads     | 
		چهار گوش   | 
		
	
		
		| all eyes     | 
		چهار چشمی   | 
		
	
		
		| quadrupling     | 
		چهار تایی   | 
		
	
		
		| tetramerous     | 
		چهار جزیی   | 
		
	
		
		| quadrilaterals     | 
		چهار جانبه   | 
		
	
		
		| quadrilaterals     | 
		چهار ضلعی   | 
		
	
		
		| cross legged     | 
		چهار زانو   | 
		
	
		
		| quadruplet     | 
		چهار گانه   | 
		
	
		
		| square     | 
		چهار گوش   | 
		
	
		
		| quad     | 
		چهار قلو   | 
		
	
		
		| tetrastich     | 
		چهار بیتی   | 
		
	
		
		| quadruples     | 
		چهار گانه   | 
		
	
		
		| quad     | 
		چهار گوش   | 
		
	
		
		| double breasted     | 
		کت چهار دکمه   | 
		
	
		
		| long legged     | 
		چهار پایه   | 
		
	
		
		| quadruples     | 
		چهار تایی   | 
		
	
		
		| quads     | 
		چهار قلو   | 
		
	
		
		| multicast packet     | 
		بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود   | 
		
	
		
		| time     | 
		روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد   | 
		
	
		
		| timed     | 
		روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد   | 
		
	
		
		| softest     | 
		حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود   | 
		
	
		
		| times     | 
		روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد   | 
		
	
		
		| soft     | 
		حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود   | 
		
	
		
		| softer     | 
		حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود   | 
		
	
		
		| clogged ink jet nozzles     | 
		اشکالی که در یک چاپگر پرتاب مرکبی پیش می اید و مربوط به زمانی است که مرکب باهوا تماس پیدا کرده و خشک میشود که در اینصورت درداخل و اطراف دهانک جمع شده و باعث مسدود شدن سیستم میشود   | 
		
	
		
		| toner     | 
		که در چاگر لیزری استفاده میشود. تونر با بر الکتریکی روی کاغذ منتقل میشود و سپس با نوک آن به طور موقت روی کاغذ قرار می گیرد   | 
		
	
		
		| off screen image     | 
		تصویری که در ابتدا در حافظه رسم میشود و پس به حافظه صفحه نمایش منتقل میشود تا باعث عمل نمایش سریع شود   | 
		
	
		
		| bootstrap     | 
		مجموعه دستوراتی که پیش از بار شدن برنامه توسط کامپیوتر اجرا میشود که معمولاگ سیستم عامل را بار میکند وقتی که کامپیوتر روشن میشود   | 
		
	
		
		paged address       | 
		که بعد شماره صفحه به آنها اختصاص داده میشود. آدرسهای حافظه مربوط به صفحهای هستند که بعدا به حافظه فیزیکی موجود تط بیق داده میشود.   | 
		
	
		
		| double pair royal     | 
		چهار برگ یکجور   |