English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (18 milliseconds)
English Persian
height of the volleyball net 34/2متر برای مردان و 42/2 متربرای زنان
Search result with all words
sprint medley دو سرعت امدادی شامل 002004 و 008 متر برای مردان و 001 002 و 004 متربرای زنان
Other Matches
fita round مسابقه تیراندازی با 63 تیراز فاصله 03 تا 09 متربرای مردان و 03 تا 07 متربرای زنان با تیر و کمان
wand shoot مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری برای زنان و 001 متری برای مردان با تیر و کمان
badminton بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
shot ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
shots ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
a comparison of men's salaries with those of women مقایسه حقوق مردان با زنان
lacrosse بازی بین دو تیم 01نفره مردان 21 نفره مردان با چوب دراز توردار کیسه مانند برای گرفتن و پرتاب گوی
ruffs یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruff یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruffe یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
purdah برای پوشیدن زنان ازدیدارمردان بویژه در هند پارچه پردهای
venire facias tot matrons دستور تشکیل هیات منصفهای از زنان برای زنی که مدعی ابستنی است
menfolk مردان
the males پسران یا مردان
males of military age مردان در سن سربازی
men of the d. مردان وقت
urning در همجنس خواهی مردان
men of that stamp این قبیل مردان
the male sex جنس ذکور مردان وپسران
men affifty and above مردان پنجاه ساله به بالا
he lined up his men مردان خود را در صف اورد صف ارایی کرد
Saadi was a giant among men . سعدی از مردان بزرگ روزگار بود
gold digger زنی که با افسونهای زنانه مردان را تیغ میزند
aftershave [مایع خوشبویی که مردان بعد از اصلاح به صورت می زنند.]
jabot دستمال سینه چین دار مردان قرن هجدهم
herr اقا) لقبی که پیش ازنام مردان المان ی بکارمیرودوبرابربااست
succuba جنی یا دیو مادهای که هنگام شب بغل خواب مردان میشود
walker cup مسابقه گلف بین مردان اماتور امریکا و انگلستان سالی یک بار
fair sex زنان
womenfolk زنان
feminine زنان
applaudingly کف زنان
womankind زنان
catamenia قاعدگی زنان
flutteringly پروبال زنان
gaspingly نفس زنان
boastingly لاف زنان
women's dres جامه زنان
women's army corps ارتش زنان
hirsutism نابجارویی مو در زنان
greensickness کم خونی زنان
reelingly چرخ زنان
mutch زنان وکودکان
gynaecocracy حکومت زنان
gynecology پزشکی زنان
gynocracy حکومت زنان
gyringly چرخ زنان
plumes پر کلاه زنان تل
plume پر کلاه زنان تل
pantingly نفس زنان
demimonde زنان هرزه
the female sex زنان ودختران
when will women have the vote? زنان کی حق رای
evadingly طفره زنان
vauntingly لاف زنان
periods قاعده زنان
feminicide قتل زنان
period قاعده زنان
feminity طبقه زنان
uneven parallel bars پارالل زنان
gynecocracy حکومت زنان
menses قاعدگی زنان
womanish مربوط به زن یا زنان
womankind گروه زنان
boxers مشت زنان
menstruation قاعدگی در زنان
beauty زنان زیبا
beauties زنان زیبا
asymetrical bars پارالل زنان
womenfolk جماعت زنان
petticoats rule تسلط زنان
womanly در خور زنان
wifely درخور زنان
catamenia عادت ماهیانه زنان
heat تحریک جنسی زنان
feminists طرفدار حقوق زنان
menstruation قاعدگی زنان طمث
gynecologist متخصص بیماریهای زنان
to catch napping چرت زنان گرفتن
music stool کرسی پیانو زنان
lothario گمراه کننده زنان
premenstrual قبل از قاعدگی زنان
feminist طرفدار حقوق زنان
columbia round تیراندازی مخصوص زنان
demimonde جهان زنان هرجایی
ladykillers مرد محبوب زنان
women labor force نیروی کار زنان
ladykiller مرد محبوب زنان
women's army corps قسمت زنان ارتش
phlegmasia alba dolens ورم سفیدران زنان
sapphism همجنس خواهی زنان
female participation rate نرخ مشارکت زنان
feminism برابری طلبی زنان
chlorosis سبزرنگی زنان کم خون
fluor قاعدگی زنان سیال
heats تحریک جنسی زنان
plead for the widow در حق بیوه زنان دادخواهی کنید
diva سردسته زنان خواننده اپرا
suffragette زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
leucorrhoea سوزنک مزمن غیرمسری زنان
suffragettes زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
steatopygia بزرگی وفربهی کفل زنان
gynaecophysiology علم ووفایف جهازتناسلی زنان
housecoat لباسی که زنان درخانه می پوشند
housecoats لباسی که زنان درخانه می پوشند
evadingly گریز زنان بابهانه یاحیله
men's western round مسابقه مردان با 84 تیر از08 متری و 84 تیر از 06متری با تیر و کمان
sapphic vice شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
abbess رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
whites سوزنک مزمن غیر مسری زنان
abbesses رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
accoucheur پزشک متخصص قابلگی وبیماریهای زنان
greensick مبتلا به بیماری کم خونی زنان جوان
chatelaine زنجیرکمربند که زنان کلیدوساعت ومدادومانندانهابدان می اویزند
lady paramount بانوی سرپرست مسابقه تیراندازی زنان
women students زنان دانش اموز محصلین اناث
modiste کسی که کلاه وجامه زنان رامیفروشد
hairdos ارایش موی زنان بفرم مخصوصی
wimple روسری زنان قرون وسطی چرخ
phlegmasia dolens ران زنان ژماس سیاهرگهای نفاسی
YWCAs مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
gallant متعارف وخوش زبان درپیش زنان
hysteria غش یابیهوشی وحمله در زنان هیجان زیاد
hairdo ارایش موی زنان بفرم مخصوصی
YWCA مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
hereford round مسابقه تیراندازی مخصوص زنان در مسافتهای مختلف
lady's man مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
sanitary napkins دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
sanitary napkin دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
ladies' man مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
ladies' men مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
men's national round مسابقه مردان در سطح ملی با 84 تیر از 08 متری و 42تیر از 06 متری با تیر وکمان
squire of dames کسی که همراه زنان میرودیابیشتردرگروه انان داخل میشود
triathlon مسابقه سه گانه بین زنان شامل دو 001 متر
bluestockings منسوب به جمعیت زنان جوراب ابی درقرن هیجدهم زن فاضله
bluestocking منسوب به جمعیت زنان جوراب ابی درقرن هیجدهم زن فاضله
kiosks فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
st george round مسابقه مردان هر کدام با 63تیر در مسافت 001 متر و63 تیر در 08 متر و 63 تیردر 06 متر با تیر و کمان
ducking stool کرسی ای که زنان بدکاررابدان بسته ودراب پرت کرده غوطه میدادند
finishing school اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
finishing schools اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
saris ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است بر پارچهای که بدور بدن می پیچند
saree ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است برپارچهای که بدور بدن می پیچند
sari ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است بر پارچهای که بدور بدن می پیچند
estrus مرحله تحریکات جنسی زنان که دران زن میل به نزدیکی بامرد وقابلیت ابستن شدن رادارد
esturm مرحله تحریکات جنسی زنان که دران زن میل به نزدیکی بامرد وقابلیت ابستن شدن رادارد
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
estrogen هورمن جنسی زنانه که موجب بروز سفات جنسی ثانویه زنان میشود
western round مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و84 تیر از 05 متری با کمان
plug compatible دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
warlock جادوگر مرد که فرمانده زنان جادوگر است
night gown جامه خواب زنان و کودکان پیراهن خواب
microsoft بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
binders اهرم جعبه ماکو الیاف پشم که بهم پیوسته ونخ پشم را تشکیل میدهد شکم بند زنان
binder اهرم جعبه ماکو الیاف پشم که بهم پیوسته ونخ پشم را تشکیل میدهد شکم بند زنان
drive چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
One mustn't sk apple trees for oranges, France for sun, women for love, life for happiness. نباید از درخت پرتقال انتظار سیب، از فرانسه انتظار آفتاب، از زنان انتظار عشق و از زندگی انتظار شادی داشت.
national round مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و42 تیر از05 متری با تیر وکمان
strategies طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategy طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
IrDA روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
narrative یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
narratives یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
recalled برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
c استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع
Ackerman's function تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
recalls برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recall برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
bins محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
bin محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
iil دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
revenue tax مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
permanent آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
teacloth رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
teacloths رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
no show مسافری که جا برای خودمحفوظ کرده ولی برای سفرحاضر نمیشود
grammars امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
double استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
cats استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
doubled استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
gather shot ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
doubled up استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
intubation فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
personal متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
potatoes and point سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
cold thrust ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cat استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
grammar امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
open سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
opens سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
autos توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
feedback اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
HTTP دستوری که جستجوگر برای درخواست وب سرور اینترنت برای اطلاعات صفحه وب میدهد
auto توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
bread and point سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
cold test ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
opened سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com