Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
A green leaf is the gift of a dervish .
<proverb>
برگ سبزى است تیفه درویش .
Other Matches
dervish
درویش
gift
موهبت
gift
بخشش
gift
پیشکشی
gift
پیشکش نعمت
gift
عین موهوبه
gift
استعداد پیشکش کردن
gift
بخشیدن
gift
هدیه دادن
gift
دارای استعداد کردن
gift
هدیه
gift
هبه
gift
هبه کردن
gift
بخشیدن به
gift
عطیه
This is a gift.
این یک هدیه است.
gift
ره اورد
gift of nature
هدیه طبیعت
nuptial gift
مهریه
liberal gift
بخششی که نماینده رادی ونظری بلندی دهنده باشد بخشش کافی
deed of gift
هبه نامه
gift wrap
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
charitable gift
صدقه
gift of the gab
روانی زبان
gift of the gab
<idiom>
درصحبت کردن ماهر بودن
greek gift
قربانی فیل شطرنج درخانه اچ 7
greek gift
هدیه یونانی
gift of nature
نعمت طبیعت
gift-wrapped
کادوپیچیشده
nuptial gift
صداق
gift of the gab
طلاقت لسان پرگویی
gift tax
مالیات برهبه
gift tax
مالیات بر نقل و انتقال بلاعوض
gift of the gab
وراجی
gift made for a consideration
هبه معوض
Wrap it up in gift paper.
آنرا در کاغذ هدیه بپیچید
Iranians have a gift of tongues.
ایرانیها استعداد زبان دارند
look a gift horse in the mouth
<idiom>
شکایت از هدیهای که کامل نیست
Never look a gift horse in the mouth.
<proverb>
دهان اسب پیشکشى را هرگز معاینه نکن .
Please accept this gift as a mark of my friendship.
لطفا"این هدیه رابعلامت ونشانه دوستی من بپذیرید
leaf
برگ
leaf
ورق
d. leaf
برگ سه گوش
leaf
لنگه ورقه
leaf
لایه
leaf
صفحه
leaf
دندانه
leaf
گره آخر در ساختار درختی
leaf
ورق زدن
leaf
جوانه زدن
leaf
برگی شکل برگ دادن
leaf spring
فنر تیغهای
leaf mould
خاک برگ دار
gold leaf
زرورق نازک
golden leaf
زرورق
leaf bud
غنچه برگ
leaf brass
فوفه
leaf brass
برنج ورقه
leaf brass
تنکه برنج
leaf brake
خم کن
loose-leaf
دارای برگهایا اوراق ول و جداشدنی
gold leaf
ورقه طلای نازک
leaf fat
لایه پیه دور گرده خوک
opening leaf
لنگه واشو
leaf vegetables
سبزیجاتبرگی
nose leaf
لایهبینی
scale leaf
برگقطعهای
vine leaf
برگ مو
tea leaf
تفالهچای
turn over a new leaf
<idiom>
شروعی تازه
sickle leaf
برگ های داسی شکل
[این طرح در فرش های لچک ترنج شاه عباسی بکار می رود و به آن برگ های شاه عباسی نیز می گویند.]
tea leaf
برگ چای
[از این گیاه جهت تهیه رنگینه قهوه ای یا بژ استفاده می شود و خصوصا در رفوگری جهت تیره تر کردن رنگ های دیگر بکار می رود.]
angle-leaf
[یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
bay-leaf
[تزئینات کلاسیک بر طبق برگ خشک کرده ی برگ بو]
leaf node
گوشوارک
leaf margin
مهرهشکلتدافعیچپ
rose leaf
برگ گل
seed leaf
لپه
seed leaf
برگچه
sighting leaf
ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
to turn over a new leaf
راه ورفتار خود را عوض کردن
window leaf
لنگه پنجره
acanthus leaf
معماری بصورت دندانه برگ کنگری
drop-leaf
لایهلولاییمیز
fleshy leaf
لایهگوشتی
leaf axil
رگبرگ
grape leaf
برگ مو
gate leaf
بدنه دریچه سد
drop leaf
رومیزی اویخته از اطراف میز
fly leaf
برگ سفید دراول واخرکتاب
leaf of door
لنگه در
door leaf
لنگه در
fall of the leaf
برگ ریزان
an acute leaf
برگ نوک تیز
bay leaf
برگ خشک برگبو که دراشپزی بکار میرود
foliage leaf
برگ درخت
entire leaf
برگ درست
loose leaf
دارای برگهایا اوراق ول و جداشدنی
fall of the leaf
پائیز
fig leaf
برگ درخت انجیر
floral leaf
کاسبرگ
fig leaf
لاپوش مخفی کننده
foliage leaf
برگ سبز
clover-leaf design
طرح برگ شبدر
curled leaf border
حاشیه با برگ های مجعد که در فرش های ترکمن بکار می رود.
bramble leaf fender
دفرای لاستیکی
crumpled rose leaf
چیزی که خوشی انسان رامنغض میکند
gold oak leaf
برگ خرما
bramble leaf fender
دفرای تایری
gold leaf electroscope
الکتروسکپ با برگههای طلا
single-leaf bascule bridge
اهرم پلمتحرک
double-leaf bascule bridge
اهرم دولایهپل
green
تازه
green
چمن صاف و نرم و کوتاه اطراف سوراخ اسبی که هنوزدر مسابقه ازموده نشده میدان تیراندازی صحرایی
green
ترو تازه نارس
green
سبزه چمن
green
بی تجربه
green
رنگ سبز
green
سبز کردن
green
سبزشدن
green
سبزیجات
green
معتدل
green
خرم
green
سبز
through the green
منطقه قابل استفاده در بازی گلف
green PC
رایانه زیست بوم دوستانه
green PC
رایانه سبز
green
<idiom>
sea green
رنگ سبز مایل بابی
to incline to green
یا مایل بودن
to incline to green
بسیبزی زدن
green space
فضایسبز
dark green
سبزسیر
bromocresol green
سبز برموکرزول
sap green
رنگ زرد مایل به سبز سیر
green walnut
گردویتازه
green peas
نخودفرنگی
green cabbage
کلمسبز
green peppers
فلفل سبز
green card
کارت سبز
green pepper
فلفل سبز
green cards
کارت سبز
Green Berets
سبز کلاهان
green roof
[سقف ساختمان تزئین شده با گیاهان]
village green
میدان دهکده
green ball
توپسبز
green beam
شعلهیسبز
almond green
رنگ مغز پستهای
green with envy
<idiom>
as green as grass
<idiom>
کم تجربه و ناشی
deep green
رنگ سبز تند و تیره
prophet's green
رنگ سبز نبی
[این رنگ از ترکیب رنگ نیل یا همان رنگ آبی با رنگینه های زرد بدست آمده از گیاهان بوجود می آید و آنرا به رنگ اولین پرچم اسلام و یا گنبد حضرت خاتم الانبیا نسبت می دهند.]
green belt
کمربند سبز
green revolution
انقلاب سبز
putting green
قسمت چمن نرم که در اخرهر بخش سوراخ در ان قراردارد
Green architecture
معماری سبز
Green architecture
[ساختمان با محوطه هایی با مناظر بدیع]
green beans
لوبیا سبز
putting green
چمن سبز نزدیک محل سوراخ گلف
to turn green
سبز رنگ شدن
green stool
مدفوع سبز رنگ
[پزشکی]
green with envy
از حسادت ترکیدن
green belts
کمربند سبز
pea-green
سبز نخودی
practice green
شروعبهسبزشدن
bottle green
سبزپررنگ
Green Beret
تکاور - کماندو
green fingers
متبحردرپرورشگیاهانوسبزیجات
Green Paper
برگهنظرخواهی
Green Party
حزبسبز - حزبیکهبرایحفافتازمحیطزیستتلاشمیکند
green salad
سالادسبز
Light green.
رنگ سبز روشن
green russula
نوعیقارچسبز
Dear Mr. Green .
آقای گرین عزیز ( محترم )
By the green grass .
کنار چمن های سبز وخرم
green thumb
<idiom>
bowling green
چمن مخصوص بازی با گوی چوبی
pace of the green
سرعت گوی
green sand
ماسه تر
green meat
گیاه خوراکی
green meat
سبزی
green meat
گوشت کهنه
green manure
گیاهانی نظیر شبدرکه جهت تقویت زمین کشت میشوند
green jaundice
یرقان سبز
green jaundice
سبزی
green house
گرمخانه
green house
گلخانه
green gun
لوله پرتاب سبز
green mold
کفک سبز
green old age
پیری باتندرستی وزنده دلی
green run
اولین گردش موتور نو یا تازه تعمیر
green room
انتظارگاه یاخلوتگاه بازیگران
green phosphor
فسفری که برای پوشش صفحات تک رنگ بسیار استفاده میشود. که حروف سبز را روی پشت صفحه سیاه نشان میدهد
green peak
دارکوب سبز
green pea
نخود اتابکی
green pea
نخود سبز
green onion
پیازچه
green old wound
زخم تازه
green old wound
زخمی که گوشت نوبالانیاورده باشد
green flag
پرچم ازاد بودن مسیر مسابقه اتومبیلرانی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com