Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 44 (4 milliseconds)
English	Persian
A partner of the robber and a companion of the ca. <proverb>	شریک دزد و رفیق قافله .
Other Matches
robber	غارتگر
robber	دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
robber	سارق
robber	غارتگر چپاولگر
robber	راهزن
robber	دزد
highway robber	راهزن
highway robber	قاطع الطریق
companion	پهلونشین
companion	ستاره ندیم
companion	هم نشین
companion	همراه همدم
companion	ندیم
companion way	پلگان اطاق کشتی
companion	معاشرت کردن همراهی کردن
boon companion	رفیق اهل کین
companion part	میل لنگ
pot companion	هم پیاله
companion hatchway	راهی که ازعرشه باطاق کشتی میرود
companion ladder	نردبانی که ازعرشه باطاق کشتی میرود
companion part	لنگ
companion part	لنگه قطعه متقابل قطعه راهنما
bottle companion	هم پیاله
Where is the mate ( companion ) of this glove ?	لنگه دیگه این دستکش کجاست ؟
he was a partner with me	با من شریک یا انباز بود شریک من بود
partner	انباز همسر
partner	شریک
partner	همدست
partner	شریک کردن شریک
partner	همسر
partner	شریک شدن
partner	یار
sleeping partner	شریکی که تنها سرمایه دارد و درامور شرکت دخالتی ندارد
non-resident partner	شریک غیر مقیم [اقتصاد]
sleeping partner	شریک سرمایه رسان
sparring partner	یار تمرینی بوکس
sparring partner	حریف مشت بازی
silent partner	شریک سرمایه رسان
nominal partner	شریکی که درسود و زیان شرکت سهیم نیست و فقط از اسمش استفاده میشود
nominal partner	شریک اسمی
general partner	شریک ضامن
silent partner	شریکی که تهیه سرمایه بااوست
dissolution of partner ship	فسخ شرکت

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com