Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 189 (4 milliseconds)
English
Persian
A sharp note(reply).
نامه (جواب ) تند ( شدید اللحن )
Other Matches
reply paid /RP/
[reply prepaid]
جواب قبول
in reply to
در پاسخ
please reply
لطفا پاسخ بدهید
[به دعوت نوشته شده ای]
reply
جواب
reply
پاسخ
reply
جواب شفاهی دفاعیه
reply
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
reply
پاسخ دادن جواب کتبی
no reply was given him
هیچ پاسخی به او داده نشد
in reply to
در جواب
no reply necessary
[NRN]
نیازی به پاسخ نیست.
negative reply
پاسخ رد
it is impolitic reply so soon
صلاح نیست به این زودی پاسخ داده شود
i pause for a reply
منتظر پاسخ هستم
it is inexpedient to reply
پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
reply paid
جواب قبول
i pause for a reply
خاموش مانده ام که پاسخ بگیرم
challenge and reply
ذکر گوینده و گیرنده پیام اعلام دادن و گرفتن پیام
reply
[answer]
پاسخ نامه ای
[پاسخ به پیام پست الکترونیکی ]
[پاسخ زبانی دفاعیه]
A crushing reply(retort).
جواب دندان شکن
I look forward to receiving your reply.
من در انتظار دریافت پاسخ شما هستم.
Please reply as a matter of urgency.
لطفا فوری پاسخ دهید.
In response (reply) to your letter.
در جواب نامه تان
to look sharp
شتاب کردن
sharp
نوک دار
to look sharp
خوب پاییدن
to look sharp
تیزنگاه کردن
sharp
تیز
to look sharp
جنبیدن
look sharp
بجنبید
sharp
تند
sharp
حاد
sharp
هوشیار دیز
sharp
تیز کردن
look sharp
زود باشید
sharp
زننده زیرک
sharp set
بااشتها
sharp set
دارای لبه تیز
sharp set
گرسنه بسیار مشتاق
sharp sighted
تیز نظر
sharp shooter
تیرانداز درجه 1
sharp shooter
تیرانداز ممتاز
sharp set
حریص
sharp sighted
تیز بین
sharp nosed
حساس
sharp nosed
دارای بینی تیز
sharp image
تصویر شفاف
sharp cut
صریح
sharp cut
روشن
sharp cut
معلوم
sharp eyed
تیز بین
sharp eyed
تیز چشم
sharp fanged
تیز دندان
sharp toothed
تیز دندان
sharp picture
تصویر شفاف
sharp sighted
هوشیار دارای فکر صائب
sharp tongued
بدزبان
double sharp
نیمپردهبالاییجفتی
card sharp
برگزن
card sharp
قمارباز ماهری که ورق جور میکند و برگ میزند
sharp practice
حقه بازی
sharp image
تصویر واضح
sharp picture
تصویر واضح
sharp practice
کلاهبرداری
sharp practice
گول زنی
sharp tongued
بکار برنده سخنان زننده
sharp witted
هوشیار
sharp witted
تیز فهم
sharp witted
تیز هوش
sharp tuning
میزان سازی تیز
sharp tongued
فحاش
The sharp smell of alcohol
بوی تند وتیز الکل
8 oclock sharp . On the stroke of 8.
بلیط دوسره
8oclock sharp (on the dot).
درست سرساعت 8
8 oclock sharp . On the stroke of 8.
سر ساعت هشت
A sharp knife (pin , needle)
چاقو (سوزن ) تیر
Please note
[that]
...
قابل توجه است که
note
تبصره یادداشت ها
note of a
نشان شگفت
note of a
علامت تعجب
whole note
گرد
to take note of
ملاحظه کردن
take note of
اتخاف سند کردن
take note
اتخاذ سند کردن
note
اهنگ صدا نت موسیقی
note
بخاطرسپردن
note
ملاحظه کردن
note
نت موسیقی نوشتن
note
توجه کردن ذکر کردن
note
اسکناس
note
توجه
note
تذکر
note
یادداشت
i will note it down
یاد داشت میکنم
note
درنظر گرفتن
note
نامهای که به وسیله نماینده سیاسی به حکومت خارجی تسلیم میشودaide-memoire
note
تفسیر
note
تبصره قبض
note
نامه رسمی
note
ثبت کردن
note
یادداشت کردن
note
سند
d. note
درخواست پرداخت
note
کلید پیانو
note
pro-memoria
note
خاطرات یادداشت
bank note
چک تضمین شده
verbal note
شود مورد استفاده قرار می گیرد و گاهی نیز برای ان که خلاصهای از مذاکرات شفاهی در دست باشد تنظیم می گردد
advice note
یادداشت اطلاع
advice note
دستورپیش پرداخت
advice note
حواله پیش پرداخت
treasury note
اسکناس صادره از طرف خزانه
credit note
سند بدهی
credit note
برگ بستانکار
to make a note of
یاد داشت کردن
time note
سند یا قبض مدت دار
credit note
اعلامیه بستانکاری
to sund a note
نواختن یک نت
promissory note
سفته
credit note
صورت وضعیت اعتباری
worthy of note
قابل ملاحظه
promissory note
برگه بدهی
promissory note
سند بدهی
promissory note
سند ذمهای
promissory note
فته طلب یا پته طلب قبض عندالمطالبه
promissory note
فته طلب
half note
نیم پرده
half-note
نیم پرده
sixteenth note
نت یک شانزدهم
promissory note
اسناد اعتباری
demand note
مطالبه نامه
cover note
بیمه نامه موقت
sick note
گواهیپزشکیاستعلاجی
note values
انواعنت
bank note
اسکناس
foot note
پانوشت
key note
مایه نما
delivery note
فهرست کالاهای در حال حمل
delivery note
حواله تحویل
marginal note
حاشیه
debit note
رسید بدهکار
note book
دفتریاد داشت
note book
دفتر کتابچه
debit note
صورتحساب بدهی
debit note
سند هزینه
note of hand
قبض عندالمطالبه
key note
معرف مایه
issue note
برگه صدور
foot note
زیرنویس
freight note
صورتحساب هزینه حمل
freight note
سندکرایه و بارکشی
grace note
نتی که به اهنگ برای زیبایی اصلی اضافه میگردد
ground note
نت زمینه
foot note
پی نوشت
eighth note
نت یک هشتم
eighth note
نت اکتاو
demand note
چک تمسک
demand note
سفته
note paper
کاغذ نویسی
note paper
کاغذ رقعهای
note verbal
verbal
contract note
سند مقاطعه توافق نامه
contract note
سند قرارداد
contents note
فهرست محتوای بسته بندی
consignment note
بارنامه
consignment note
سند ارسال کالا
consignment note
اعلامیه حمل
callective note
بیانیه یا یادداشت دسته جمعی
borrower's note
قبض بدهکاری
bank note
چک تضمین شده سند در وجه حامل
cover note
گواهی بیمه نامه
cover note
گواهی پوشش بیمه
packing note
فهرست بسته بندی
packing note
گواهی بسته بندی
quarter note
نت یک چهارم
bank note
پول
recommendatory note
پی نوشت
rectification note
اصلاحیه
covering note
بیمه نامه موقت
I must make a special note of that.
من باید یادداشت ویژه ای برای این مورد بکنم.
air consignnment note
قبض حمل هوایی
goods received note
برگه دریافت کالا
materials returned note
برگه مواد برگشتی
block note paper
دسته کاغذیاد داشت
materials returned note
یادداشت مواد عودت داده شده
railway consignment note
سند ارسال کالا با راه اهن
inland waterway consignment note
صورت ارسال بار از طریق ابراه داخلی
To make an apt remark . To stpike the right note.
بجا سخن گفتن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com