English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Search result with all words
office automation خودکارسازی اداری خودکارسازی دفتری
Other Matches
automation خودکار کردن
automation اتوماسیون خودکار
automation خودکار سازی
automation استفاده از ماشین هایی که دخالت افراد در آن بسیار کم است
automation اتوماسیون
automation افزایش تولید در اثر ماشینی شدن
automation ماشینی شدن تولید
automation بطور خودکار کارکردن
automation کنترل و هدایت دستگاهی بطورخودکار
automation دستگاه تنظیم خودکار
automation خودکاری
automation خودکار شدن ماشین الات اتوماسیون
automation کامپیوتری کردن دستگاهها کامپیوتری کردن خودکارکردن سیستم
library automation خودکارسازی کتابخانه
design automation طراحی به طور خودکار
design automation خودکاری در طراحی
source data automation کنترل خودکار داده منبع
source data automation خودکاری داده منبع
office وفیفه
office کامپیوتر کوچک
office مناسب برای استفاده در شرکت
office استفاده از ماشین و کامپیوتر برای انجام کارهای معمولی اداره
office اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
little office نماز مخصوص حضرت مریم
in office در دفتر
Near our office . نزدیک اداره ما
to i. anyone with an office به کسی منصب دادن
to r. any one in an office کسی رادوباره به منصبی گماشتن
office اطاق دفتر
office اطاق
office مسئولیت احرازمقام
office مقام
office شغل
office اشتغال
office کار وفیفه
office خدمت
office محل کار اداره
office اداره
office دفتر کار
office دفتر
office محل کار
office منصب
office شغل عمومی
site office دفتر مشاوراملاک
site office دفتر ساختمانی
removal from office عزل
office computer کامپیوتر اداری
office building ساختمان اداری
stationery office اداره انتشارات پارلمانی ورسمی
subhome office شعبه دفتر اصلی
subhome office شعبه اصلی یک اداره
tenure of office تصدی
office hours ساعات اداری
tenure of office زمامداری
the foreign office وزارت خارجه
ticket office محل فروش بلیت
ticket office باجه
registered office اقامتگاه قانونی شرکت
record office اداره بایگانی کل
office hours ساعات کار
office manager رئیس اداره
office manager رئیس دفتر
office of records دفتر بایگانی
office of records بایگانی یا دفتراسناد و مدارک
office of the future ادارهای که استفاده گستردهای از کامپیوتر
office of the future ارتباطات داده و سایر تکنولوژیهای الکترونیکی بعمل می اورد
office work کار اداری
paperless office اداره بی کاغذ
patent office اداره ثبت اختراعات
period of office دوره تصدی
police office پاسگاه پلیس
printing office چاپخانه
purchasing office قسمت خرید
purchasing office دفتر خرید
office copy رونوشت مصدق
to solicit an office درخواست ازیک شرکت
Where is the post office? پستخانه کجاست؟
Where is the booking office? باجه رزرو بلیت کجاست؟
Where is the booking office? باجه بلیت فروشی کجاست؟
Where is the ticket office? باجه بلیت فروشی کجاست؟
information office دفتر اطلاعات
ticket office باجه فروش بلیت
government office اداره دولتی
the relevant office اداره مسیول
office grapevine سخن چینی [در دفتری یا شرکتی]
office chair صندلی اداری
office chair مبل اداری
booking office باجه رزرو بلیت
ticket office باجه بلیت فروشی
booking office باجه فروش بلیت
office-holder صاحب منصب دولت
office-holder کارمند دولت
office-holder صاحب مقام
office-holder دیوان سالار
office-holder دیوان گر
office-holders صاحب منصب دولت
office-holders کارمند دولت
office-holders صاحب مقام
office-holders دیوان سالار
office-holders دیوان گر
office tower برجکارهایاداری
booking office گیشهفروشبلیط
placement office موسسهکاریابیبرایفارغالتحصیلان
sorting office مکانیکهدرآننامهها بستههاو....باتوجهبهآدرسگیرندهدستهبندیمیشوند
Outside office hours. خارج از وقت اداری
To assume office . عهده دار مقامی ( سمتی ) شدن
A new government wI'll take office . حکومت جدیدی سر کار خواهد آمد
out of [outside] office hours خارج از ساعات اداری
office boy فراش
register office اداره ثبت احوال
central office دفتر مرکزی
central office مرکز تلفن
central office تلکس و تلگراف
war office وزارت جنگ
drawing office دفتر نقشه کشی
drawing office دفتر طراحی
during his tenure of office درمدت تصدی او
electronic office محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی
end office دفتر انتهایی
end office شعبه جز
engineering office دفتر مهندسی
engineering office دفتر طراحی دفتر مهندسین مشاور
exchange office مرکز تلفن خودکار
finance office اداره دارایی
front office سیاستمداران وگردانندگان یک سازمان
good office مساعی جمیله
governor's office فرمانداری
census office اداره امار و ثبت احوال
census office دایره سجل و احوال
Foreign Office وزارت امور خارجه
Home Office وزارت کشور
Home Office وزارت داخله
registry office اداره ثبت
box office گیشه فروش بلیط ورودیه نمایش
box office باجه بلیط فروشی
post office پستخانه
post office اداره مرکزی پست
post office محل ذخیره اصلی پیام ها برای کاربران شبکه محلی
audit office دفتر حسابرسی
audit office اداره حسابرسی
automated office دفتر خودکار
branch office شعبه
branch office دفتر شعبه
cash office دایره صندوق
cash office صندوق
head office اداره مرکزی
lawyer's office دفتر وکالت
jack in office ادم باد درسرکه تازه بمقام
office attorney وکیل دفتر
police office کلانتری
notary office دفتر اسناد رسمی دفتر خانه
jack in office رسیده است
job office دفتر کارگاه
notary office محضر
labour office اداره کارگزینی
land office اداره املاک وثبت اراضی
main office مرکز اصلی
investiture with an office اعطای منصب
lawyer's office دارالوکاله
investiture with an office برگماری بکار
office boy پیشخدمت
intermediate office مرکز میانی
india office وزارت هند
holy office جامعه راهبان ومومنین
india office اداره امورهندوستان
inquiry office اداره خبر گیری
inquiry office دفتر اطلاعات
office bearer بعدا پرسیده شود
intelligence office دفتر اطلاعات
head office دفتر مرکزی
intelligence office دفتر راهنمایی
administrative contracting office دفتر استخدام کارگزینی
notary public office اسنادرسمی
army post office پستخانه نیروی زمینی
army post office شعبه پستی نیروی زمینی
natary public's office محضر
notary public's office دفتر اسناد رسمی
office swivel chair صندلی گردان اداری
notary public office دفتر
office information system سیستم اطلاعات اداری
Home Office [British E] دفتر وزارت داخله
Home Office [British E] دفتر وزارت کشور
vehicle registration office اداره راهنمایی و رانندگی
administrative contracting office دفتراداری
Currency exchange office صرافی
central telegraph office مرکز تلگراف اصلی
civil status office دفتر سجل و احوال
command issuing office دفتر توزیع فرامین یکان
command issuing office دفترتوزیع دستورالعملهای یکان
office of the public prosecutor دادسرا
telephone central office مرکز تلفن خودکار
to marry at a registry office در دفتر ثبت یا محضر رسمی ازدواج کردن
general posr office اداره مرکزی پست در لندن
head office of company مرکز اصلی شرکت
public prosecutor's office دادسرا
Several engineeres were removed from office. چندین مهندس از کار بر کنار شدند
lost property office دفتر اشیای گم شده
left-luggage office دفتر بار امانتی
Where is the left-luggage office? دفتر بار امانتی کجاست؟
Where is the nearest exchange office? نزدیکترین صرافی کجاست؟
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com