English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 95 (6 milliseconds)
English Persian
Crown Prince ولیعهد
Crown Prince نایب السلطنه
Other Matches
prince شاهزاده بودن
prince شاهزاده
prince ولیعهد
prince فرمانروای مطلق
prince مثل شاهزاده رفتار کردن سروری کردن
Port-au-Prince شهر پورت اوپرنس
the prince of the faithful امیر المومنین
prince of darkness اهریمن یا شیطان
prince bishop شاهزاده اسقف
prince's metal مسبار
prince's metal ترکیب مس و روی
prince's feather تزئین برجسته پشت صندلی
prince consort همسر شاهزاده
prince of historians سلطان مورخین
prince of historians سلطان المورخین
Prince of Wales ولیعهد ذکور وارث تاج وتخت انگلیس
prince of the blood شاهزاده اصیل
prince's feather تاج خروس
prince regent شاهزاده نایب السلطنه
merchant prince بازرگان دولتمند
prince royal پسر ارشد پادشاه انگلیس
reed & prince screw پیچی با سر شکافدار
crown saw اره استوانهای
crown فرق سر
crown تاج گذاری کردن پوشاندن
crown راس قله
crown تحدب
crown تاج قهرمانی
crown کلید طاق
crown ستیغ نیمرخ مهره طاق
crown ستیغ سره
crown تاج دندان
crown حد کمال
crown کوژی
crown تاج
crown بالای هرچیزی
crown-strut [شمع پشتبند عمودی]
crown-tile سفال تیزه
the crown of the head فرق سر
crown-steps لاریز [برجستگی هایی که شکل پله یا کنگره در سرازیرهای شیروانی است.]
the crown of the teeth قسمت بیرونی دندان
southern crown اکلیل جنوبی
crown-plate بالشتک
crown moulding گچ بری تاجی شکل
crown glass شیشه پنجره [در قرن نوزدهم انگلیس]
crown-post تیرک عمودی
crown cornice قرنیز اصلی
crown jewels جواهرآلاتسلطنتی
crown court دادگاهیدر انگلستانو ولز
feather crown پرتاجیشکل
crown-steeple منارک برج
crown tine نوکشاخ
crown block قرقرهراس
crown cornice کتیبه اصلی
Crown Princesses ولیعهد
Crown Princesses همسر ولیعهد
Crown Princess ولیعهد
Crown Princess همسر ولیعهد
the crown of the teeth دندان بیرونی
crown knot گره تاج
crown of arch کلید طاق
crown of arch مهره طاق
crown law قانون جزائی
crown land خالصه
crown imperial گل سرنگون
crown glass شیشه گردیاچرخی
crown gear چرخ دنده محدب
crown ether اتر تاجی
crown debt طلب دولتی بستانکاری دولتی
crown debt وام بدولت
crown colony بعضی از کلنیهای ممالک مشترک المنافع انگلیس که مقام سلطنت بر انها نظارت دارد
counsel for the crown وکیل عمومی
counsel for the crown دادیار
Crown Princes نایب السلطنه
crown of the caves way قسمت میان سنگ فرش)
crown paper کاغذی که 38/10سانتیمتردر50/80سانتیمترباشد
piston crown تاج پیستون
olive crown تاج زیتون
mural crown ناجی که به نخستین بالارونده ازدیوار شهر دشمن داده میشد
heir to the crown ولی عهد
half crown سکه معادل دوشلیلینگ وشش پنس
Crown Princes ولیعهد
crown wheel چرخی که دندانههای ان نسبت به سطح ان عمودباشد
crown section برش در کلید قوس
crown tree شمع
crown top تاج
crown stopper سر بطری پهن
crown top کلاهک
downstream profile at crown نیمرخ پایاب در کلید
law officers of the crown وکیل عمومی دادیار
law officers of the crown دادستان
crown green bowls بولینگ بین دو بازیگر در چمن وسیع
downstream profile at crown نیمرخ کلید در پایین دست
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com