Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 177 (9 milliseconds)
English
Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Other Matches
secure hypertext transfer protocol
گسترش پروتکل ارسالی HTTP که امکان وجود یک بخش کدگذاری شده بین جستجوگر وب کاربر و وب سرور امن را ایجاد میکند
file transfer protocol
پروتکل انتقال فایل
daemon
در سیستم unix برنامهای که کارش را بدون دانستن کاربر خودکار انجام میدهد
daemon
جنی
daemon
شیطان
daemon
روح پلید اهریمن
hypertext
مافوق متن
hypertext
سیستم سازماندهی اطلاعات کلمات مشخص در اتصال متن به متنهای دیگر و نمایش متن پس از انتخاب کلمه
hypertext
به صفحه جددی می روند
hypertext
روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر
daemon
خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو
protocol
پیش نویس معاهده
protocol
استانداردهای بتادل داده بین هر سیستم کامپیوتری با تایید استاندارد
protocol
صورت جلسه کنفرانس
protocol
سیگنال ها و کدها و قوانین از پیش توافق شده , برای تبادل داده بین سیستم ها
protocol
ارتباطی بین واحدهادرایستگاههای کاری مختلف که قواعد و فرمت هایی را برای مبادله پیام ها تعریف میکند
protocol
پروتکل
protocol
مقاوله نامه نوشتن
protocol
تشریفات
protocol
پیوند نامه
protocol
مقاوله نامه موافقت مقدماتی
protocol
پیش نویس سند
protocol
اداب ورسوم
protocol
قرارداد
protocol
صورت جلسه ازمایش
protocol
خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
final protocol
مقاوله نامه یا موافقتنامه نهایی
the rules of protocol
قوانین قرارداد
[صورت جلسه کنفرانس]
communications protocol
پروتکل ارتباطات
communications protocol
پروتکل مخابراتی
communication protocol
پروتکل ارتباطی
chief of protocol
رئیس تشریفات
additional protocol
مقاوله نامه اضافی یا تکلمه
Protocol must be observed.
تشریفات باید رعایت شود
protocol of signature
protocol
Microcom Networking Protocol
سیستم تشخیص و تصحیح خطا سافت Microcom Inc که در مودم ها و نرم افزار ارتباطی به کار می رود
character oriented protocol
پروتکل با گرایش کاراکتری پروتکل کاراکترگرا
Apple filing protocol
روش ذخیره سازی فایل ها روی سرور شبکه که از طریق یک کامپیوتر Macintosh Apple قابل دستیابی است
simple network management protocol
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
secure encryption payment protocol
سیستمی که یک اتصال امن بین جستجوگرکاربر ووب سایت فروشنده ایجاد میکند تا کاربران بتوانند قیمت کالاها را روی اینترنت بپردازند
Chief of protocol. Master of ceremonies.
رئیس تشریفات
k , transfer
ضریب تصحیح برد توپ
k , transfer
ضریب کای برد
transfer of cause
احاله امر از یک دادگاه به دادگاه دیگر به علل قانونی
transfer
ورابری
transfer
تغییر سمت دادن لوله
transfer
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer
پهلو- رفت
transfer
انتقال دادن
transfer
انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfer
واگذاری سند انتقال و واگذاری حواله
transfer
ورابردن
transfer
واگذار کردن
transfer
منتقل کردن
transfer
انتقال
transfer
واگذاری تحویل
transfer
نقل
transfer
سند انتقال انتقالی
transfer
بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
transfer
دستوری که کنترل پردازنده را از یک بخش برنامه به دیگری هدایت کند
transfer
زمان انتقال داده بین وسایل یا محل ها
transfer
واگذاری
transfer
تغییر دستورات یا کنترل
transfer
کپی کردن یک بخش از حافظه به محل دیگر
transfer
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
transfer
تغییر دستور یا کنترل
transfer
دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد
transfer
ارسال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساخته یافته هستند.
transfer
سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری
transfer
احاله
transfer
واگذار کردن نقل کردن انتقال
transfer
واگذاری نقل
transfer
سند انتقال یا واگذاری
transfer
حواله
transfer limit
حدود صحت تصحیحات برای انتقال به دستگاه سمت توپ
transfer earnings
درامدهای انتقالی
transfer area
در عملیات اب خاکی منطقه نقل و انتقال نیروها ازناوچه ها به ساحل
transfer limit
حدود تصحیحات انتقال تیر
transfer line
خط انتقال
transfer case
دیفرانسیل
transfer ladle
کفچه انتقال چمچمه انتقال
transfer ladle
پاتیل انتقال
transfer case
جعبه انتقال نیرو
transfer check
مقابله
transfer check
انتقال
transfer berth
دوبه یا سکوی نقل و انتقال نیروها به ساحل از ناوچههای اب خاکی
transfer equipment
تجهیزات
transfer function
تابع انتقال
transfer functions
توابع انتقالی
transfer income
درامد انتقالی
transfer instruction
دستور العمل انتقال
transfer molding
قالب ریزی انتقالی
transfer loader
دستگاه پلکان خودکارمخصوص پیاده و سوار کردن بار از کشتی یا هواپیما
transfer machine
دستگاه انتقال
transfer rate
نسبت انتقال سرعت انتقال
transfer reaction
واکنش انتقالی
transfer resistor
ترانزیستور
transfer station
محل انتقال افراد
transfer station
محل اعزام افراد
transfer switch
کلید انتقال
transfer table
میز انتقال
transfer time
زمان انتقال
transfer time
مدت انتقال
unconditional transfer
انتقال غیر شرطی
transfer canal
کانالانتقال
transfer port
دریچهانتقال
transfer scale
پایهانتقال
transfer processing
امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
transfer payments
پرداختهای انتقالی
transfer medium
رسانه انتقال
transfer mold
قالب گیری انتقالی
transfer molding
ریخته گری انتقالی
transfer of capital
انتقال سرمایه
transfer of learning
انتقال یادگیری
transfer of obligation
حواله مدنی
transfer of portfolio
انتقال موجودی اوراق بهادار
transfer of technology
انتقال تکنولوژی
transfer of training
انتقال اموزش
transfer operation
عمل انتقال
transfer orbit
مدار انتقال
transfer order
دستورالعمل ارائه وفایف اجرایی یا انتقال وفایف اجرایی نیروهای مسلح
transfer payment
پرداخت پولی که هیچ کارتولیدی را باعث نشود
transfer interpreter
مفسر انتقال
credit transfer
انتقال اعتبار
heat transfer
انتقال گرما
heat transfer
انتقال حرارت
file transfer
انتقال فایل
transfer rate
نرخ انتقال
energy transfer
انتقال انرژی
deed of transfer
سند انتقال
deed of transfer
انتقال نامه
data transfer
انتقال داده ها
power transfer
انتقال انرژی
conditional transfer
انتقال شرطی
credit transfer
پرداخت ازطریق انتقال
collect transfer
بار کردن یک ثبات با بیتها ازمحلهای مختلف
block transfer
انتقال بلوک
block transfer
انتقال کندهای
positive transfer
انتقال مثبت
negative transfer
انتقال منفی
transfer characteristic
مشخصه متقابل
radial transfer
انتقال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساختیافته هستند.
technology transfer
انتقال تکنولوژی
telegraphic transfer
انتقال تلگرافی
thermal transfer
روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
third person of a transfer
محال علیه
transfer address
ادرس انتقال
passenger transfer vehicle
وسلهجابجاییمسافرین
data transfer rate
نرخ ارسال داده
current transfer ratio
نسبت انتقال جریان
courier transfer station
مرکزارسال پیک ارتشی
courier transfer station
ایستگاه تعویض پیک
fuel transfer pipe
لولهانتقالسوخت
bit transfer rate
نرخ ارسال بیت
courier transfer officer
افسر مسئول پیک
charge transfer compounds
ترکیبات انتقال بار
data transfer operations
عملیات انتقال داده
data transfer rate
سرعت انتقال داده ها
courier transfer officer
افسر مسئول قسمت پیک ارتشی
heat transfer coefficient
ضریب انتقال گرما
government transfer payments
پرداختهای انتقالی دولت
file transfer utility
برنامه کمکی انتقال فایل
image transfer constant
ثابت انتقال تصویر
materials transfer notes
برگه انتقال مواد
materials transfer notes
دستورانتقال مواد
electronic transfer of data
انتقال الکترونیکی اطلاعات
electronic funds transfer
انتقال الکترونیکی داده ها انتقال الکتریکی سرمایه ها
data transfer rate
میزان ارسال داده
data transfer rate
میزان انتقال داده
electronic fund transfer
ارسال الکترونیکی دارائی
electron transfer mechanism
مکانیسم انتقال الکترون
thermal wax transfer printer
روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
transfer license plate
[American E]
پلاک انتقال
transfer number plate
[British E]
پلاک انتقال
peer to peer file transfer
دستیابی فایل عمومی
peer to peer file transfer
انتقال فایل همتا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com