Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 139 (8 milliseconds)
English
Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Search result with all words
compact disc player
دستگاهدیسکفشرده
compact disc player controls
دکمههایکنترلکنندهدیسک
compact disc unit
محلقرارگیریدیسک
Other Matches
interactive
کد اصلی و مقصد را بررسی کند
interactive
نقاط توقف را تنظیم کند
interactive
ابزار توسعه یافته نرم افزاری که به کاربر امکان میدهد برنامه را تحت کنترل اجرا کند
interactive
سیستمی که حاوی پاسخ سریع به دستورات کاربر یا برنامه یا داده است
interactive
حالت کامپیوتر که به کاربر امکان میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده ها را وارد کند و پاسخ را به سرعت دریافت کند
interactive
تعاملی
interactive
متقابل
interactive
محتوای حافظه و ثبات را کنترل کند و اجرای دستور را دنبال کند
interactive
سیستم نمایش که قادر به عکس العمل نشان دادن به ورودی مختلف کاربر است
interactive
ارتباط بین یک گروه از مردم با وسایل ارتباطی مختلف
interactive
محاورهای
interactive
که ارتباط بین کاربر و کامپیوتر
interactive
قالبها و خصوصیات فرد را شامل میشود
interactive
سازمان تخصصی که موضوعاتی شامل زبان نویسنده
interactive
سیستم چند رسانهای که کاربر دستوری وارد میکند و برنامه پاسخ میدهد یا کاربر میتواند عملیات را کنترل کند و نیز نحوه کار برنامه را
interactive
ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
interactive
پردازش آن و اعمال عکس العمل بلاد رنگ روی آن
interactive
برنامه کامپیوتری قادر به پذیرش داده از عملوند
interactive
الات و یا سرویسی مثل تلفن زدن
interactive
فعل و انفعالی
interactive
را ممکن میکند
interactive compiler
همگردان فعل و انفعالی
interactive system
سیستم فعل و انفعالی
interactive query
پرس و جو محاورهای
interactive programming
برنامه سازی فعل و انفعالی
interactive program
برنامه محاورهای
interactive processing
پردازش فعل و انفعالی پردازش محاورهای
interactive graphics
نگاره سازی فعل و انفعالی گرافیک فعل و انفعالی گرافیک محاورهای
interactive videodisk
ویدئودیسک محاورهای
interactive video
سیستمی که از اتصال کامپیوتری به دیسک خوان اسفاده میکند تا توان پردازش و تصاویر واقعی و متحرک را ایجاد کند
compact
تنگ هم قرار دادن
compact
پیمان
compact
عهد
compact
تو پر کردن فشردن
compact
بهم پیوسته
compact
دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
compact
ریز بافتن
compact
جمع وجور فشرده
compact
پیمان معاهده
compact
متراکم
compact
:بهم فشردن
compact
فشرده کردن بهم متصل کردن
compact
متراکم کردن
compact
بهم فشردن
compact
تنگ هم قراردادن
compact
بهم فشرده خلاصه
compact
قالبی که به داده اجازه ذخیره شدن و پاک شده از دیسک فشرده میدهد
compact
مدل حافظه در خانواده Index که فقط به چند کیلو بایت که برنامه اجازه ذخیره شدن میدهد ولی حجم مگابایت برای داده برنامه است
compact
مجموعه پیشرفتهای ROM-CD استاندارد ایجاد شده توسط Philips برای استفاده خانگی
compact
دیسک ROM-CD و فن آوری آن که به کار بر اجازه یک بار نوشتن داده روی آن میدهد
compact
روی دیسک فشرده را میدهد
compact
کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
compact
ماشینی که داده دیجیتال را از CDمی خواند و آن رابه حالت اصلی بر میگرداند
compact
چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
compact
کاهش فضای ذخیره شده توسط چیزی
compact
نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود
compact
استانداردی که نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
compact
دیسک پلاستیکی کوچک که حاوی سیگنالهای صوتی به صورت دیجیتال روی سطح است
compact
کمترین تعداد دستورات برنامه لازم برای یک کار
compact
فرمول کاهش حجم لازم برای یک متن
interactive graphics system
سیستم گرافیکی محاورهای
It is a compact car.
اتوموبیل جمع وجوری است
compact disk
دیسک فشرده
compact section
مقطع فشرده
disc
[تزئینات به شکل ستون صاف، مدور و برجسته]
disc
حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
disc
صفحه کلاج صفحه دیسک تیغ اره
disc
مراجعه مستقیم به دیسک فشرده
disc
صفحه
disc
صفحه گرامافون
disc
بشقاب سوپاپ
disc
دیسک
disc
دیسک صفحه ساختن
disc
گرده
disc
قرص
disc
رسانه مغناطیسی دیسک
disc camera
صفحهدوربین
covering disc
صفحهپوشیدهشده
disc compartment
محلقرارگیرینوار
adhesive disc
صفحهچسبنده
disc drive
درایودیسک
tax disc
میچسبانند
tax disc
برگهپرداختمالیاتکهبرشیشهاتومبیل
slipped disc
وضعیتیکهیکیازدیسکهادرجهتدرستینمیچرخد
tension disc
صفحهکشش
disc mixer
نمایشاجزا
optical disc
دیسکنوری
floppy disc
فلاپیدیسک
film disc
صفحهفیلم
disc jockeys
کسیکه در رادیو یا تلویزیون وسالن رقص صفحات موسیقی میگذارد
disc motor
موتورصفحه
pirate disc
نسخه سرقت شده
turbine disc
دیسک توربین
timing disc
علامت حک شده روی موتورپیستونی برای کمک به تعیین دقیق وضعیت زاویهای میل لنگ به منظور زمان بندی صحیح کارکرد موتور
filter disc
قرص صافی
eccentric disc
صفحه گریز از مرکز
area of a disc
مساحت صفحه
[قرص شکل]
[ریاضی]
area of a disc
مساحت دایره
[ریاضی]
disc recording
ضبط روی صفحه گرامافون
disc loading
نسبت وزن هلیکوپتر به مساحت دیسک رتوراصلی
disc integrator
انتگرالگیری دیسکی
disc brake
ترمز دیسکی
blowout disc
دیسک نازک فلزی برای اب بندی کردن سیستمهای سیالات
arago's disc
صفحه اراگو
sintered disc
قرص متخلخل
sechi disc
شفافیت سنج اب دریا
rotor disc
دیسک رتور
retarding disc
صفحه سرعت شکن
disc area
مساحت دیسک
disc jockey
کسیکه در رادیو یا تلویزیون وسالن رقص صفحات موسیقی میگذارد
pirate disc
نسخه غیر قانونی چاپ شده
disc brake
ترمز صفحهای
dry disc rectifier
یکسو ساز خشک
disc
[disk]
drive
دستگاه دیسک سخت
[رایانه شناسی]
Disc . Gramaphone record.
صفحه گراما فون
hard disc
[British E]
دیسک سخت
[رایانه شناسی]
fixed disc
[British E]
دیسک سخت
[رایانه شناسی]
tandem disc harrow
صفحهدوپشتههرس
discharge indicator disc
دیسک رنگی معمولا زرد یاقرمز برای نشان دادن تخلیه سیستم اطفاء حریق
center disc roll
غلطک دیسکی
magneto optical disc
دیسک نوری که در وسیله ضبط مغناطیسی- نوری به کار می رود
disc compartment control
کنترلکنندهمحلقرارگیریصفحه
disc drive port
قسمتوروددیسک
disc spacing lever
نمایشمقدارفضا
floppy disc drive
محلورودفلاپیدیسک
hard disc bus
سیمهارد
center disc roll
نورد دیسکی
still video film disc
سطحفلاپیدیسک
optical disc drive
درایودیسکنوری
mini-floppy disc
فالاپیدیسککوچک
heat deflecting disc
صفحهانحرافگرما
hard disc drive
محلقرارگیریهارد
center disc
[disk wheel]
دیسک با سوراخ بزرگ در کانونش
[ فناوری خودرو]
double multiple disc clutch
کلاج چند صفحه- دوبل
hard disc drive
[British E]
دستگاه دیسک سخت
[رایانه شناسی]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com