Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
Diplomatic Service
سرویسسیاسی-سرویسدیپلماتیک
Other Matches
diplomatic
وابسته به ماموران سیاسی خارجه
diplomatic
دیپلماتیک
diplomatic
سیاسی
diplomatic passport
تذکره سیاسی
diplomatic privileges
امتیازات سیاسی
diplomatic privileges
امتیازات دیپلماتیک
diplomatic relations
روابط سیاسی
diplomatic passport
پاسپورت سیاسی
diplomatic officer
مامور سیاسی
diplomatic mission
هیئت سیاسی
diplomatic channels
مجاری دیپلماتیک
diplomatic channels
طرق سیاسی
diplomatic body
هیات نمایندگان سیاسی
diplomatic agent
سفیر
diplomatic relations
روابط دیپلماتیک
diplomatic representation
نمایندگی سیاسی
diplomatic agent
مامور سیاسی
diplomatic immunity
مصونیت سیاسی
diplomatic bady
هیات سیاسی نمایندگان
diplomatic immunity
مصونیت دیپلماتیک
diplomatic corps
هیات سیاسی
diplomatic corps
هیات دیپلماتیک
diplomatic corps
هیات نمایندگان سیاسی
diplomatic agent
وزیرمختار کاردار
breach of diplomatic relations
قطع روابط سیاسی
to break off diplomatic relations
روابط دیپلماتیکی را قطع کردن
[سیاست]
interruption of diplomatic relations
قطع روابط سیاسی
make a diplomatic representation
government a to
rupture of diplomatic relations
قطع روابط دیپلماتیک
rupture of diplomatic relations
قطع روابط سیاسی
reestablishment of diplomatic relations
برقراری مجدد روابط سیاسی اعاده روابط سیاسی
make a diplomatic representation
به دولتی تذکر دادن یا توجه دولتی را به موضوعی جلب کردن
He is not tactful (diplomatic)in dealing with people.
دررفتارش با مردم سیاست بخرج نمی دهد
please do me a service
خواهشمندم یک همراهی بامن بکنید
out of service
<adj.>
ازکارافتاده
out of service
<adj.>
خراب
[ازکارافتاده]
on service
سر خدمت
on service
سر کار
one's service
خدمت یکسره
service over
خطای سرویس
in service
درخدمت ارتش در ارتش
f.service
نمازمعمولی هفته
d. service
عبادت خدا
d. service
نماز
take into service
استخدام کردن
to see service
در ارتش یانیروی دریایی خدمت
to see service
کردن
he is of no service to us
بکار ما نمیخورد
he is of no service to us
بدرد مانمیخورد
i am at your service
در خدمت شما هستم
in service
خدمتی
in service
به خاطر خدمت
service
نظام وفیفه
service
رسیدگی به
service
اطاعت و فرمانبرداری عبادت و نماز
service
شعائر
service
نظامی
service
جنگی
service
تعمیر
service
ابلاغ
service
توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
service
شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
service
بیت ارسالی برای کنترل ونه داده
service
برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
service
بررسی یا تعمیر یا نگهداری سیستم
service
منفعه توجه و حفظ کردن خدمات دولتی و عمومی وفیفه مامور دولت
service
اداره
service
سرویس
service
سرویس کردن
service
لوازم
service
یکدست فروف اثاثه
service
ماشینی راتعمیروروغن کاری کردن
service
روبراه ساختن
service
تعمیر کردن
service
بنگاه سرویس
service
کمک
service
سنجد
service
عبادت تشریفات
service
وفیفه
service
کار
service
قسمت یکان
service
نوکری یاری
service
استخدام
service
خدمت
self service
خود زاوری
self-service
خود یاوری
self-service
خود زاوری
self service
بدون مسئول توزیع سلف سرویس
self service
با انتخاب ازاد
self service
ازاد
service
درخت سنجد وابسته بخدمت
self service
تهیه وانتخاب غذاتوسط خود شخص
self service
کمک بوسیله خود شخص
self service
خود یاوری
self-service
کمک بوسیله خود شخص
self-service
بدون مسئول توزیع سلف سرویس
self-service
تهیه وانتخاب غذاتوسط خود شخص
self-service
ازاد
self-service
با انتخاب ازاد
service occupations
مشاغل خدماتی
service cable
کابل مصرف کننده
service passport
پاسپورت خدمات
service peculiar
امور اختصاصی یک قسمت یایک نیرو مخصوص یک نیرو
service line
خط مرزی روی زمین در بازی اسکواش دوبل
service practice
تمرین اموزشی
service load
بار مفید
service man
تلفن چی
service man
تلگرافچی
service obligation
تضمین خدمت
service number
کدپرسنلی
service number
شماره خدمتی پرسنل
service mine
مین قابل انفجار
service message
پیام ازمایش خط مخابره پیام مخصوص شروع مخابره
service medal
نشان خدمت
service officer
افسر ارشد نگهبان
service marking
علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
service mine
مین جنگی
service calls
شیپور خدمت
service contract
قرارداد خدمت
service contract
قرارداد انجام خدمت
service force
یکان خدمات
service entrance
پست انشعاب
service element
عنصر اداری
service of the piece
مشق پای قبضه توپخانه مشق پای توپ
service element
عنصرشرکت کننده در عملیات عنصرخدماتی
service element
عنصری از نیروهای مسلح که در عملیات شرکت دارد
service echelon
رده اداری و خدماتی
service echelon
ردههای سرویس
service contract
قرارداد خدماتی
service court
محل فرود سرویس
service department
قسمت خدمات
service craft
ناوهای خدماتی دریایی
service craft
قایق گشتی
service force
یکان خدماتی دریایی
service connections
انشعاب
service industries
فعالیتهای خدماتی اشتغالهای خدماتی
service calls
شیپور جمع عمومی
service cap
کلاه خدمت
service ceiling
سقف پرواز معمولی یا جنگی هواپیما
service chevron
علایم بازویی که خدمات جنگی را نشان میدهد
service department
بخش خدمات
service club
باشگاه سربازان
service club
باشگاه افراد
service company
گروهان خدمات
service component
نیروی مسلح
service line
حد مرزی سرویس روی دیوار مقابل اسکواش
service line
خط سرویس
service line
ستون ناوها لجستیکی دریایی
service component
نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات
service industry
صنعت خدمات
service court
محل فرود سرویس اسکواش
dinner service
فروفغذاخوری
community service
تعاونویاریعمومی
community service
کمک
service zone
بخشسرویسزدن
service room
اتاقسرویسدهی
service module
میزانکروسن
service judge
داورسرویس
service building
ساختمانسرویس
service box
جایگاهسرویسزدن
service bay
خدماتخلیجی
right service court
داورسرویسراست
yeoman's service
خدمت صادقانه و از روی وفاداری و صمیمیت
windmill service
سرویس چکشی
replacement service
سرویس جایگزین رفت و آمد
[حمل و نقل]
fire service
آتشنشانی
on-call service
آماده برای ترک در خدمت
[اصطلاح رسمی]
security service
خدمتکاران گروه امنیتی
security service
اداره امنیت
service dog
سگ سرویس
service dog
سگ دستیار
national service
خدمت نظام وظیفه
Is service included?
آیا سرویس حساب شده است؟
Service Included
سرویس حساب شده است.
lip service
<idiom>
تنها زبونی موافقت کردن
service woman
زنارتشی
room service
سرویسداخلاتاق
Health Service
سرویسسلامتی
veteran service
خدمت سربازی
underhand service
سرویس ساده
telephone service
سرویس تلفن
service squadron
گروه خدمات
service squadron
قسمت خدمات دریای
service sector
بخش خدمات
service road
جاده کناری جاده سرویس
service road
شوسه کناری
service ribbon
لنت نشان خدمت
service records
سوابق خدمتی پرسنل خلاصه وضعیت خدمتی
service records
پروندههای خدمتی
service rating
تقدم پرسنلی رتبه بندی پرسنلی
service rating
طبقه بندی پرسنلی
service program
برنامه خدماتی
service practice
مشق پای توپ
service practice
مشق پای قبضه جنگ افزار تمرین عملی
service stairs
پلکان سرویس
service stairs
پلکان خدمت
suspend from service
معلق کردن از کار
substituted service
اوراق دعوی
substituted service
ابلاغ قانونی
statement of service
خلاصه وضعیت خدمتی وضعیت خدمت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com