English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (12 milliseconds)
English Persian
Drop me a line . برایم چند خط بنویس ( نامه بفرست )
Search result with all words
line drop افت خط
line drop افت ولتاژ یک خط
line drop compensator تنظیم کننده یا رگولاتور ولتاژ
drop (someone) a line <idiom> چند خط(برای کسی)نوشتن
Other Matches
Drop by drop . I n drops. قطره قطره
line by line analysis تجزیه سطر به سطر
line by line milling فرز کردن سطری
line by line milling فرز کردن سطر به سطر
line to line voltage ولتاژ بین دو خط
line to line voltage ولتاژ زنجیر شده
line to line fault اتصال کوتاه دوقطبی
line to line fault اتصال کوتاه خط به خط
line to line fault اتصال کوتاه بین دو فاز
line to line spacing فاصله سطور
line to line fault تماس خطوط
to drop something off [at someone's] چیزی را [به کسی ] تحویل دادن
drop نشست افت کردن دریچه قلک تلفن
drop یک تکه کثیفی که روی سطح دیسک یا نوراقراردارد و اجازه ضبط داده در آن محل نمیدهد
drop دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
drop خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
drop محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drop افت سقوط
drop چکه سقوط
drop بار
drop سقوط
drop کم کردن
drop فرود
drop قطره سقوط کردن کم کنید
drop گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop جاگذاشتن حریف
drop پشت سر گذاشتن حریف دو
drop behind عقب افتادن از
drop behind عقب ماندن
drop by بکسی سر زدن
drop off مردن
drop off بخواب رفتن
drop [تزئینات مخروطی شکل سر دیوار ساختمان های قدیمی]
drop [نوعی طاق]
drop in سرزدن
drop-out ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
drop-out ترک کننده
drop-out افت
drop in اتفاقا دیدن کردن انداختن در
drop off دفاع بیرون از منطقه خود
drop on سوزن دوراهی خط اهن
drop by دیدن
drop by مختصرکردن
to drop on سرزنش یاتنبیه کردن
drop جرعه کمی
drop out از قلم افتادگی
drop out حذف تصادفی
drop out حذف شدن
drop out افت
drop in درج تصادفی
drop افت
to drop someone off کسی را پیاده کرن
to let drop رهاکردن
to let drop ول کردن
drop by <idiom> بازدید از کسی با جایی
the very last drop اخرین قطره
to drop in سرزدن
to drop in اتفاقا دیدنی کردن
drop in <idiom> دیدار کوتاه
ir drop افت ای ار
to let drop انداختن
drop انداختن قطع مراوده
drop رهاکردن
drop افتادن چکیدن
drop از قلم انداختن
drop اب نبات
drop نقل
drop چکه
drop قطره
drop ژیگ
To drop in on someone . به کسی سرزدن
drop earrings گوشوارهآویز
wing drop افت ناگهانی برا روی یک بال
voltage drop افت فشار الکتریکی
drop hammer چکش سقوطی
drop hammer چکش سقوط ازاد
drop hammer پتک خودکار اهنگری
drop goal رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
drop-leaf لایهلولاییمیز
barrel drop ابشار لولهای
Drop me just before you get to the turning. مرانرسیده ره سر پیچ پیاده کنید
drop inlet دریچه ریزش
drop in temperature کاهش دما
I just cant drop my work and go . نمی توانم کارم را ول کنم وبروم
arc drop افت جرقهای ولت
automatic drop اتصال خودکار
crystal drop اشککریستالی
drop height ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
To drop a brick . <idiom> دسته گل به آب دادن [افتضاح کردن]
drop keel تیغه میانی
drop froge اهنگری کردن حدیدهای اهنگری حدیدهای
drop forging اهنگری سقوطی
drop ball دراپ بال
drop back جاافتادن
drop back افتادن
drop arch قوس شاه عباسی
drop annunciator زنگ احضار
drop curtain پرده جلو صحنه
the drop the veil روی خودراپوشیدن
the drop the veil توری یانقاب خودراپایین انداختن
drip drop چک چک
drop altitude ارتفاع پرش
drop ball انداختن توپ بین دو بازیگر برای شرع مجدد
vertical drop ابشار قائم
drop forger اهنگر
drop forge منگنه زدن
drop forge سکه زدن
contact drop افت کنتاکتی
drop down menu منویی که زیر عنوان منور دیگر در هنگام انتخاب فاهر میشود
voltage drop افت ولتاژ
drop cap حرف درشت اولین کلمه پاراگراف
drop cable بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
voltage drop افت ولت
drop altitude ارتفاع بارریزی
no drop image [تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
resistance drop افت ای ار
gravity drop پرتاب بار یا بارریزی ازهواپیما با استفاده از نیروی سقوط ازاد
gravity drop زنگ احضار وزنی
school drop out ترک تحصیل کرده
school drop out افت تحصیلی
front drop پرش به بالا و چرخش بجلو وفرود روی شکم
free drop برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
free drop پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
short drop دراپ کوتاه
stepped drop شیبشکن پلکانی
energy drop افت انرژی
syphon well drop ابشار با چاهک و لوله
ear drop گل اویز
ear drop اویزه
ear drop گوشواره اویزدار
drop zone منطقه فرود چترباز
resistance drop افت مقاومتی
heat drop افت حرارت
letter drop صندوق پست
lemon drop اب نبات ترش
leakage drop افت نشتی
ohmic drop افت اهمی
knee drop فرود روی زانو و ساق پا وبرخاستن روی پا
one should not drop the pilot شخص نباید رایزنی راکه بدواطمینان پیدا کرده است رها کند
paradrag drop سقوط ازاد از ارتفاع کم سقوط با چتر کمکی
peppermint drop قرص نعناع
impedance drop ولتاژ اتصال کوتاه
potential drop افت پتانسیل
potential drop افت ولتاژ
hot drop saw اره گرم
pressure drop افت فشار
heavy drop پرتاب بارسنگین با چتر
heavy drop بارریزی سنگین
drop zone منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
drop zone منطقه فرود
drop worm حلزونی سقوطی
drop point قطره
drop point چکه
drop point نقطه چکه
drop point نقطه پرتاب عده ها یا کالا از هواپیما
drop point نقطه پرش
drop pass پاس بعقت
drop out type دخشههای متضاد
drop of potential افت پتانسیل
drop mohawk چرخش از جلو بعقب و بعکس و برگشت روی پای اصلی
drop message لولههای خبر
drop master سرپرست پرش
drop master مدیر پرش
drop manhole دهانه ریزش
drop letter نامه پست شهری
drop leaf رومیزی اویخته از اطراف میز
drop kick شوت سرضرب
drop point قطران
drop press پتک خودکار اهنگری
drop wire سیم انشعاب
drop weight وزن سقوطی
drop vault طاق قوسی خفته
drop track تعقیب را قطع کنید
drop track تعقیب موقوف
drop test ازمایش ضربهای
drop test ازمایش سقوطی
drop tank تانک موقت
drop shot ضربه اهسته روی تور والیبال
drop shot جاخالی
drop shot ضربه اهسته بالای حد مرزی و افتادن به زمین
drop shot ضربه دراپ
drop shadow سایه برجسته
drop selector سلکتور سقوطی
drop scene پرده اخرداستان زندگی
drop scene پرده جلوصحنه نمایش
drop keel centre-plate :syn
drop-ornament تزئینات آویزان
at the drop of a hat <idiom> بدون هیچ گونه معطلی
Let's drop the subject. از این موضوع صرف نظر کنیم .
a drop in the ocean <idiom> قطره ای دردریا [بسیار نا چیز] [اصطلاح]
ear-drop گوشواره
drop volley جاخالی
drop-outs ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
Drop dead <idiom> کم کردن مزاحمت
drop in the bucket <idiom> مقداری جزئی
drop-outs ترک کننده
ear-drop گل آویز
drop-tracery تزئینات مشبک کاری
drop out (of school) <idiom> ترک مدرسه
drop-outs افت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com