Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 117 (6 milliseconds)
English
Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Other Matches
compact disc player
دستگاهدیسکفشرده
compact disc unit
محلقرارگیریدیسک
compact disc player controls
دکمههایکنترلکنندهدیسک
erasable
پاک شدنی
erasable
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
erasable
قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
erasable
آنچه قابل پاک شدن است
erasable
پاک کردنی
erasable storage
حافظه پاک شدنی
erasable storage
انباره پاک شدنی
electrically erasable read only memory
حافظه الکترونیکی پاک شدنی فقط خواندنی
erasable programmable read only memory
eprom
compact
مدل حافظه در خانواده Index که فقط به چند کیلو بایت که برنامه اجازه ذخیره شدن میدهد ولی حجم مگابایت برای داده برنامه است
compact
مجموعه پیشرفتهای ROM-CD استاندارد ایجاد شده توسط Philips برای استفاده خانگی
compact
دیسک ROM-CD و فن آوری آن که به کار بر اجازه یک بار نوشتن داده روی آن میدهد
compact
فرمول کاهش حجم لازم برای یک متن
compact
کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
compact
ماشینی که داده دیجیتال را از CDمی خواند و آن رابه حالت اصلی بر میگرداند
compact
متراکم
compact
کاهش فضای ذخیره شده توسط چیزی
compact
قالبی که به داده اجازه ذخیره شدن و پاک شده از دیسک فشرده میدهد
compact
روی دیسک فشرده را میدهد
compact
استانداردی که نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
compact
متراکم کردن
compact
ریز بافتن
compact
فشرده کردن بهم متصل کردن
compact
:بهم فشردن
compact
پیمان معاهده
compact
بهم پیوسته
compact
جمع وجور فشرده
compact
چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
compact
تو پر کردن فشردن
compact
تنگ هم قرار دادن
compact
پیمان
compact
دیسک پلاستیکی کوچک که حاوی سیگنالهای صوتی به صورت دیجیتال روی سطح است
compact
کمترین تعداد دستورات برنامه لازم برای یک کار
compact
دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
compact
نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود
compact
بهم فشرده خلاصه
compact
تنگ هم قراردادن
compact
بهم فشردن
compact
عهد
It is a compact car.
اتوموبیل جمع وجوری است
compact section
مقطع فشرده
compact disk
دیسک فشرده
disc
صفحه کلاج صفحه دیسک تیغ اره
disc
رسانه مغناطیسی دیسک
disc
مراجعه مستقیم به دیسک فشرده
disc
صفحه گرامافون
disc
بشقاب سوپاپ
disc
حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
disc
قرص
disc
گرده
disc
صفحه
disc
دیسک صفحه ساختن
disc
[تزئینات به شکل ستون صاف، مدور و برجسته]
disc
دیسک
disc motor
موتورصفحه
slipped disc
وضعیتیکهیکیازدیسکهادرجهتدرستینمیچرخد
disc compartment
محلقرارگیرینوار
disc camera
صفحهدوربین
covering disc
صفحهپوشیدهشده
disc jockey
کسیکه در رادیو یا تلویزیون وسالن رقص صفحات موسیقی میگذارد
tax disc
برگهپرداختمالیاتکهبرشیشهاتومبیل
tax disc
میچسبانند
tension disc
صفحهکشش
disc jockeys
کسیکه در رادیو یا تلویزیون وسالن رقص صفحات موسیقی میگذارد
optical disc
دیسکنوری
area of a disc
مساحت صفحه
[قرص شکل]
[ریاضی]
floppy disc
فلاپیدیسک
pirate disc
نسخه سرقت شده
film disc
صفحهفیلم
disc mixer
نمایشاجزا
adhesive disc
صفحهچسبنده
turbine disc
دیسک توربین
timing disc
علامت حک شده روی موتورپیستونی برای کمک به تعیین دقیق وضعیت زاویهای میل لنگ به منظور زمان بندی صحیح کارکرد موتور
disc drive
درایودیسک
disc recording
ضبط روی صفحه گرامافون
disc integrator
انتگرالگیری دیسکی
disc brake
ترمز صفحهای
disc brake
ترمز دیسکی
disc area
مساحت دیسک
blowout disc
دیسک نازک فلزی برای اب بندی کردن سیستمهای سیالات
area of a disc
مساحت دایره
[ریاضی]
eccentric disc
صفحه گریز از مرکز
arago's disc
صفحه اراگو
retarding disc
صفحه سرعت شکن
rotor disc
دیسک رتور
filter disc
قرص صافی
sechi disc
شفافیت سنج اب دریا
disc loading
نسبت وزن هلیکوپتر به مساحت دیسک رتوراصلی
sintered disc
قرص متخلخل
pirate disc
نسخه غیر قانونی چاپ شده
Disc . Gramaphone record.
صفحه گراما فون
hard disc
[British E]
دیسک سخت
[رایانه شناسی]
fixed disc
[British E]
دیسک سخت
[رایانه شناسی]
disc
[disk]
drive
دستگاه دیسک سخت
[رایانه شناسی]
hard disc bus
سیمهارد
tandem disc harrow
صفحهدوپشتههرس
dry disc rectifier
یکسو ساز خشک
center disc roll
غلطک دیسکی
magneto optical disc
دیسک نوری که در وسیله ضبط مغناطیسی- نوری به کار می رود
disc compartment control
کنترلکنندهمحلقرارگیریصفحه
discharge indicator disc
دیسک رنگی معمولا زرد یاقرمز برای نشان دادن تخلیه سیستم اطفاء حریق
disc drive port
قسمتوروددیسک
disc spacing lever
نمایشمقدارفضا
floppy disc drive
محلورودفلاپیدیسک
center disc roll
نورد دیسکی
still video film disc
سطحفلاپیدیسک
optical disc drive
درایودیسکنوری
mini-floppy disc
فالاپیدیسککوچک
heat deflecting disc
صفحهانحرافگرما
hard disc drive
محلقرارگیریهارد
center disc
[disk wheel]
دیسک با سوراخ بزرگ در کانونش
[ فناوری خودرو]
hard disc drive
[British E]
دستگاه دیسک سخت
[رایانه شناسی]
double multiple disc clutch
کلاج چند صفحه- دوبل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com