English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English Persian
international ElectrotechnicalCommission ...کمیسیون الکتریکی جهانی کمیسیون بین المللی مهندسی برق
internationals ElectrotechnicalCommission ...کمیسیون الکتریکی جهانی کمیسیون بین المللی مهندسی برق
Other Matches
iec کمیسیون بین المللی الکترونیک
commission of conciliation کمیسیون حل اختلاف کمیسیون توافق
disciplinary control board کمیسیون 5 نفری یکانها کمیسیون 5 نفری شورای انضباطی یکان
commissioning کمیسیون
commission کمیسیون
commitee کمیسیون
commissions کمیسیون
fact finding body کمیسیون تحقیق
military comission کمیسیون نظامی
joint committee کمیسیون مشترک
boarded هیئت کمیسیون
committee of inquiry کمیسیون بازجویی
court of inquiry کمیسیون تحقیق
courts of inquiry کمیسیون تحقیق
subcommittee کمیسیون فرعی
committe of foreign exchange کمیسیون ارز
commission کمیسیون و کمیته
commissions کمیسیون و کمیته
commission of enquiry کمیسیون تحقیق
subcommittees کمیسیون فرعی
commissioning کمیسیون و کمیته
committee of ways and means کمیسیون مالی
board هیئت کمیسیون
select committe کمیسیون پارلمانی
investigating committee کمیسیون بازجویی
committees کمیسیون مجلس مشاوره
healt and safety commision کمیسیون سلامت و امنیت
human rights commission کمیسیون حقوق بشر
committee کمیسیون مجلس مشاوره
interstate commerce commission کمیسیون تجارت بین ایالات
prevention of discrimination sub commiss کمیسیون فرعی جلوگیری ازتبعیض
ecafe کمیسیون اقتصادی اسیا و خاور دور که در سال 7491 در سازمان ملل تشکیل شده است
democratic comiteism سیستم کمیتهای دمکراتیک اصطلاحی است که لنین وتروتسکی و سایر نویسندگان کمونیست برای کمیسیون بازیهای سیستم دممراتیک وضع کرده اند و این نحوه عمل را از نقاط ضعف و عیوب دمکراسی می دانند
international call سیستم واحدهای الکتریکی بین المللی
coulomb سیستم بین المللی واحد بار الکتریکی
rectifier دوقطبی الکتریکی [فیزیک] [مهندسی]
diode دوقطبی الکتریکی [فیزیک] [مهندسی]
high tension engineering مهندسی فشار قوی الکتریکی
electrical circuit مدار الکتریکی [فیزیک] [مهندسی]
universal time وقت جهانی وقت بین المللی
world bank بانک جهانی یا بانک بین المللی تجدید ابادانی و توسعه که هدفش کمک به کشورهای عضو برای رشداقتصادی از طرق مختلفه میباشد
deep discharge تخلیه الکتریکی عمیق [مهندسی برق یا الکترونیک]
planning comission هیات برنامه ریزی کمیسیون برنامه ریزی
e c e کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
international finance corporation شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
international development association مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
league of nations تاسیس جهانی مشهور که بین دو جنگ جهانی فعالیت داشت و درواقع مقدمهای بود برای تشکیل سازمان ملل متحد
universal grid مختصات نقشهای جهانی شبکه بندی نقشهای جهانی
to react to something واکنش نشان دادن به چیزی [مهندسی برق] [مهندسی ماشین آلات]
to respond to something واکنش نشان دادن به چیزی [مهندسی برق] [مهندسی ماشین آلات]
civil engineering works بناهای مهندسی ساختمانهای مهندسی ساز
international practice عرف بین المللی روش جاری بین المللی
engineered قسمت مهندسی رسته مهندسی
engineers قسمت مهندسی رسته مهندسی
engineer قسمت مهندسی رسته مهندسی
electrostatic ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
international loans استقراض بین المللی بدهیهای بین المللی
PSU مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
other-worldly آن جهانی
ecumenical جهانی
worldwide جهانی
globally جهانی
global جهانی
planetary جهانی
electrical and otherwise الکتریکی و غیر الکتریکی
anti- ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
epidemic عالمگیر جهانی
cosmopolite شخصیت جهانی
oecumenicity شهرت جهانی
universal جامع جهانی
continental code مورس جهانی
mundane این جهانی
earthliness جهانی بودن
cosmopolite سرتاسر جهانی
Univ به طور جهانی
Univ مخفف جهانی
world-class در سطح جهانی
world class در سطح جهانی
epidemics عالمگیر جهانی
universal جهانی دنیایی
premundane پیش از جهانی
worldly این جهانی
international coulomb کولن جهانی
universal set مجموعه جهانی
international morse code مورس جهانی
world cup جام جهانی
world bank بانک جهانی
inframundane زیر جهانی
universal time ساعت جهانی
fleshly جهانی دنیوی
antemundane پیش از جهانی
world liquidity نقدینگی جهانی
world power قدرت جهانی
world simulation همانندسازی جهانی
sublunary این جهانی
universalize جهانی کردن
sublunar این جهانی
world wars جنگ جهانی
world war جنگ جهانی
heavy current engineering مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
world health organization سازمان بهداشت جهانی
world war i جنگ جهانی اول
time zone منطقه ساعتی جهانی
world war ii جنگ جهانی دوم
atlas grid شبکه بندی جهانی
time zones منطقه ساعتی جهانی
universal character set مجموعه کاراکترهای جهانی
world federalist طرفدار حکومت جهانی
ski world cup جام جهانی اسکی
golf world cup جام جهانی گلف
terrestrial این جهانی دنیوی
international units واحدهای جهانی برق
To be world famous . To enjoy an international reputation. شهرت جهانی داشتن
great power قدرت بزرگ جهانی
georef grid مختصات جغرافیایی جهانی
Internet شبکه جهانی اینترنت
world record holder دارنده رکورد جهانی
international bill of the right of man اعلامیه جهانی حقوق بشر
avco cup جام جهانی انجمن هاکی
universal transverse mercator سیستم تصویر جهانی مرکاتور
universal declaration of human rights اعلامیه جهانی حقوق بشر
world federation of trade unions فدراسیون جهانی اتحادیههای کارگری
world federalism طرفداری از حکومت جهانی ائتلاف دول
post war consumption functions توابع مصرف پس از جنگ جهانی دوم
wcce کنفرانس جهانی کامپیوترها در تعلیم و تربیت
Italian stucco is world famous . گچ برای ایتالیا شهرت جهانی دارد
grids مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
grid مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
campaign clasp نشان فلزی شرکت درجنگ جهانی اول
malism عقیده باینکه این جهان روی همرفته بد جهانی است
Where shall we be if another world war breaks out ? اگر جنگ جهانی دیگری رخ دهد کارما بکجا می کشد ؟
international بین المللی
international line خط بین المللی
internationals بین المللی
letter de chancellerie نامهای است که در مناسبات مهم جهانی مورد استفاده قرار می گیرد
internationally از لحاظ بین المللی
international acts مستندات بین المللی
lingua franca زبان بین المللی
high seas ابهای بین المللی
international date line خط موافقتنامه بین المللی
international acts اسناد بین المللی
Esperanto زبان بین المللی
international court دادگاه بین المللی
international custom عرف بین المللی
world wars جنگ بین المللی
international comity نزاکت بین المللی
world war جنگ بین المللی
[as] compared to international standards در معیارهای بین المللی
by international standards در معیارهای بین المللی
internationals بازیگر بین المللی
international بازیگر بین المللی
lingua francas زبان بین المللی
internationality بین المللی بودن
international meeting مجمع بین المللی
international liquidity نقدینگی بین المللی
international reserves ذخائر بین المللی
international migration مهاجرت بین المللی
cosmopolitanism بین المللی بودن
international etiquette نزاکت بین المللی
internationalize بین المللی کردن
internationalization بین المللی کردن
international practice رویه بین المللی
international reserves اندوختههای بین المللی
international telephone circuit خط تلفنی بین المللی
international trade تجارت بین المللی
international treaties عهود بین المللی
international union اتحادیههای بین المللی
international union اتحادیه بین المللی
standard time وقت بین المللی
internationalism احساسات بین المللی
international call مکالمه بین المللی
system international سیستم بین المللی
international equilibrium تعادل بین المللی
international dualism دوگانگی بین المللی
gas electric generating set مولد برق بنزینی- الکتریکی مولد برق گاز الکتریکی
bank for international settlements بانک پرداختهای بین المللی
internationals وابسته به روابط بین المللی
international balance of payments تراز پرداختهای بین المللی
international monetary reserves ذخائر پولی بین المللی
international chamber of commerce اتاق بازرگانی بین المللی
international match مسابقه بین المللی [ورزش]
international monetary fund صندوق بین المللی پول
law of international institutions حقوق سازمانهای بین المللی
Test match مسابقه بین المللی کریکت
international date line خط بین المللی تغییر تاریخ
international organisation for standard موسسه بین المللی استاندارد
international practice طریقه معمول به بین المللی
balance of international payment موازنه پرداختهای بین المللی
international refugee organization سازمان بین المللی اوارگان
international road transport ترابری بین المللی جاده ای
balance of international payments تراز پرداختهای بین المللی
International Space Station [ISS] ایستگاه فضایی بین المللی
international standard atmosphere اتمسفر استاندارد بین المللی
international standards organization سازمان استانداردهای بین المللی
international switching center مرکز سوئیچینگ بین المللی
international system of units دستگاه بین المللی احاد
international وابسته به روابط بین المللی
international division of labor تقسیم کار بین المللی
international demonstration effect اثر نمایشی بین المللی
Test matches مسابقه بین المللی کریکت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com