Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 111 (7 milliseconds)
English	Persian
Fleet Street	خیابان فلیت
Fleet Street	جراید لندن
Fleet Street	مطبوعات
Other Matches
fleet	دسته کشتیهای جنگی
fleet	تندرفتن
fleet	هدف متحرک با سرعت حرکت کردن
fleet	گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه
fleet in being	ناوگان قابل استفاده
fleet	بسرعت گذشتن
fleet	زود گذر بادپا
fleet	عبور سریع
fleet	ناوگان
fleet in being	ناوگان موجود
the fleet	گنداب روسرپوشیده که برودخانه تامزمیریزد
auxiliary fleet	ناوگان تدارکاتی
fleet footed	تندرو
numbered fleet	ناوگان وابسته
fleet admiral	دریاسالار
admiral of the fleet	دریابد
admiral of the fleet	امیرالبحر فرماندهء ناوگان
fleet footed	بادپا
major fleet	ناوگان عمده دریایی
numbered fleet	ناوگان زیرامر نیروی دریایی
task fleet	ناوگان مامور اجرای عملیات یا ماموریت
fleet commander	فرمانده ناوگان
advanced fleet anchorage	لنگرگاه مقدم ناوگان
fleet operating base	پایگاه عملیاتی ناوگان
civil reserve air fleet	گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
administrative wheeled vehicle fleet	کاروان خودروهای اداری خودروی اداری
It's one-way street.	آن خیابان یک طرفه است.
street	راه
street	خیابانی جاده
street	کوچه
up the street	بالای خیابان
through street	راه ترانزیت
street	مسیر
by street	کوچه پرت
an off street	کوچه فرعی
street value	پولیکهبابتدریافتموادمیشود
street	کوی
street	خیابان
tolay street on	تاکید کردن
to get the key of the street	جای شب ماندن نداشتن
high street	خیاباناصلیشهر
to get the key of the street	بی خانه بودن
Downing Street	نخست وزیر
Downing Street	دولت انگلیس
Downing Street	خیابان داونینگ
tolay street on	اهمیت دادن
tolay street on	باتکیه تلفظ کردن
the open of a street	دهنه خیابان
street bet	شرطخیابانی
street light	تیرچراغبرقخیابان
on easy street <idiom>	در ناز و نعمت
on easy street <idiom>	در رفاه
street traffic	ترافیک [جاده]
Do you have a street map?	آیا نقشه خیابانها را دارید؟
man in the street <idiom>	مردم عادی یا متوسط
on easy street <idiom>	پول کافی برای زندگی راحت داشتن
street traffic	رفت و آمد [مثال در جاده یا خیابان]
The store across the street.	فروشگاه آنطرف خیابان
This way please. store across the street.	بفرمائید از این طرف
Where does this street lead on to ?	این خیابان یکجا می خورد ؟
At the end of the street.	درته خیابان
street credibility	داراینقطهنظراتمشترک موردقبولعام
to veer off the street	از جاده منحرف شدن [ترا فیک]
street virus	ویروس معمولی
street crossing	تقاطع
street car	تراموای
street car	راه اهن شهری
street betting	جرم قمار و شرط بندی درمعابر عمومی
street arab	بچه ولگرد
street arab	بچه کوچه گرد
stop street	خیابان فرعی
man in the street	ادم متعارفی
man in the street	فرد معمولی
lombard street	خیا بان صرافان و بانک دارهادر شهر لندن
in queer street	دچار رسوایی
Wall Street	مرکز بانکها و سرمایه داران نیویورک
grub street	شاعرخانه
grub street	اشغال گذرنویسندگان
in queer street	درمضیقه گرفتاربدهی
street crossing	چهارراه
street gauge	الگوی سطح راه
street railway	خطوط تراموا
street orderly	سپوری کردن
street orderly	جانورلاشه خور
street orderly	مامورتنظیف ماموراحتساب
street orderly	سپور
street offences	اعمالی که هر گاه در خیابان صورت پذیرد جرم است
street offences	جرائم خیابانی
in queer street	درسختی یاتنگی
street lightning	روشنی راه و خیابان
street lighting	روشنایی خیابان
street inlet	دریچه ورود فاضلاب سطحی
street gutter	جوی
street gutter	ابرو
street hockey	نوعی هاکی در زمین یا کوچه بدون کفش اسکیت
street gutter	نهر کنار خیابان و راه
i walked a cross the street	از این سر خیابان قدم زدم به ان سر
on Carey Street [British E] <adj.>	ورشکسته
band street writer	یک برنامه پردازش کلمه که توسط شرکت BUNDSOFTWARE BROADER ساخته شده است
to pave the street with stone	خیابان را سنگ فرش کردن
I was standing at the street corner .	درگوشه خیابان ایستاده بودم
What does Main Street think of this policy?	بازاریها و خانواده های متوسط چه نظری در باره این سیاستمداری دارند؟
It's Lombard Street to a China orange. <idiom>	بطور قطع [حتما] اتفاق می افتد.
Main Street [American English]	کسب و کار و خانواده های متوسط در اجتماعی به عنوان یک گروه
It's Lombard Street to a China orange. <idiom>	کاملا مسلم وقطعی است.
The cab neared [approached] 20th Street.	تاکسی به خیابان بیستم نزدیک شد.
He is on easy street . He is in clover. His bread is buttered on both sides .	نانش توی روغن است
up one's street [British English] , down one's alley [American English]	مناسب ذوق وسلیقه [مهارت درچیزی ]

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com