English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English Persian
good night شب شما خوش
good night شب بخیر
Good night شامگاهان نیکو
Search result with all words
Good night. شب بخیر
Other Matches
What is good for the goose is good for the gander . One cant apply double standards . یک بام ودو هوانمی شود
Good gracious ! Good heaven ! My god ! پناه برخدا
HE is good at math. He has a good head for figures. حسابش ( ریاضیات ) خوب است
night شب
night شب هنگام برنامه شبانه
To take a night off . یک شب از کار مرخصی گرفتن
night غروب
night تاریکی
all night در تمام شب
all night همه شب
at night در شب
at night شب هنگام
d. and night شب و روز
d. and night شبانه روز
the night before last پریشب
first night گشایش شب
first night شب افتتاح
first night شب اول
his almost night تقریباشب است
to night امشب
his almost night نزدیک شب است
last night شب گذشته
last night دیشب
he went by night شبانه رفت
night soil سواد
night soil برازی مستراح
night stick باتون
night stick چوب باتون
night suit جامه خواب
night table پاتختی
night tide هنگام شب
night soil کثافات مبال
night partol عسس
night gown جامه خواب زنان و کودکان پیراهن خواب
live out the night شب را بسر بردن
in noon of night در نیمه شب
night robe لباس خواب
night season هنگام شب
night season شب هنگام
i was up late last night بودم
i was up late last night دیشب تا ان موقع هنوزنشسته
night shirt پیراهن خواب مردانه یاپسرانه
live out the night شب را صبح کردن
night vision دید شب
queen of night نام الهه ماه وشکار
queen of night زن شکارکن
queen of night سیم نقره
the deep of night دل شب
he did not est all night همه شب نیارمید
the night is yet young تازه سرشب است
the third watch of the night پاس سوم شب
he did not est all night درتمام شب ارام نگرفت
guest night شب مهمانی
night watch پاسبان شب گزمه
night watch پاس شب
night tide جزرو مدشبانه
night vase قاروره
he outwatched the night شب بپایان رسیدو او همچنان بیداربود
night vase شاشدان
night vision دید در شب
night vision دیدبانی در شب دید شبانه دیدبانی شبانه
night walker فاشق شبگرد
night walker کسیکه در خواب راه میرود
night walker یکجورکرم بزرگ
we made a night of it چه شب خوشی گذراندیم چه شبی کردیم
night raven مرغ شب خوان
night bird مرغ شب بیدار
night dress جامه خواب پیراهن خواب خواب جامه
night effect تاثیرات تغییر جریان مغناطیسی در شب
night eyed روز کور
night eyed شب بین
night flying پرواز
night flying در شب
night flying شب پرواز کن
night glass دوربین شب
night bilndness روزکوری
night clothes لباس خواب جامه شبانه برای تو خانه
night clothes جامه خواب
night stool صندلی سوراخ دار برای قضای حاجت در شب
night bilndness شب بینی
night black سیاه
night blind شبکور
night blindness شب کوری
night boat قایق اماده
night brawler شب دعوا کن
night cap گشتی رزمی هوایی شبانه
night cellar زیر زمینی که در انجاپیاله فروشی کنندو مردم پست بدانجاروند
night chair صندلی سوراخ دار برای قضای حاجت در شب
night gown خواب جامه
night hag بختک
night hag کابوس
night moans نالههای شب تا صبح
night of ignorance شام نادانی
night of ignorance شام جهل
night operations عملیات شبانه
night order دستور شبانه
night order دستورات شبانه
night bilndness شبکوری
my wakeful night شب بیخوابی یا بیداری من
night piece دورنمای شب
night long از سر شب تا بامداد
night bilndness روز بینی
night line ریسمان ماهی گیری شبانه
night hag خفتک سکاچه
night hag فرنجک
night interception رهگیری شبانه
night interception کمین شبانه
night interception استراق سمع شبانه
night landing فرود شبانه
night landing پیاده شدن درساحل در شب
night light شمع کوچک که شب هنگام دراطاق بیماران برافروزند چراغ شب
night light روشنایی شب
night raven مرغ حق
what a night we made of it چه شبی کردیم چه شبی گذراندیم
I went hungry last night . دیشب گرسنه ماندم
Could you put us up for the night ? ممکن است شب را اینجا منزل کنیم ؟
Can you stay over night? می توانی شب را با ما (نزد ما ) بمانی ؟
On Sunday night. شب یکشنبه
He vanished into the night. در سیاهی شب نا پدید گشت
Where do you want to go this time of night ? این وقت شب کجا می خواهی بروی ؟
accommodation for the night خوابگاه برای یک شب
before mid night قبل از نیمه شب
night-watchmen توپزن پایان مسابقه کریکت
I had a dream last night. دیشب خواب دیدم
night attack شبیخون
night assault شبیخون
day and night <idiom> شب وروز پشت سرهم
fly-by-night <idiom> نامطمئن (کار،شفل)
night owls ادم شب زنده دار
night owl ادم شب زنده دار
night waking شب زنده داری
I was up all night in my bed. من تمام شب را در تخت خوابم بیدار بودم.
night school اموزشگاه شبانه
night schools اموزشگاه شبانه
What is the price per night? قیمت برای یک شب چقدر است؟
fly-by-night شب گریز
fly-by-night ادم شبرو
night-watchman توپزن پایان مسابقه کریکت
night and day شبانه روز
stag night مهمانیمردانهکهفردایروزعروسیبرگزارمیشود
one-night stand برنامهی یک باره
fly by night طالب سود انی
one-night stand رابطهی جنسی یک شبه نه مداوم
night watchman توپزن پایان مسابقه کریکت
one-night stand تک برنامه
one-night stands نمایش یک شبه
one-night stands برنامهی یک باره
fly by night شخص کوتاه عمر
night migrant شب کوچنده [پرنده شناسی]
one-night stands تک برنامه
one-night stands رابطهی جنسی یک شبه نه مداوم
one-night stand نمایش یک شبه
night and day شب و روز
night vase فرف ادار
opening night شباولیناجراییکقطعههنری
night shift شیفتشب شبکار
night time هنگام شب
night porter پذیرششبهتل
bonfire night شبپنجمنوامبرکهدرآنجشنوآتشبازیبرپامیکنند
night-time هنگام شب
Everyone retired early that night. در آن شب همه زود رفتند بخوابند .
You should always be careful walking alone at night. همیشه موقع پیاده روی تنها در شب باید مراقب باشید.
What ist the price per night? اجاره آن هر شب چقدر است؟
The officer on night duty. افسر کشیک شب
he did not rest all night long همه شب نیارمید
i hsd a bad night دیشب خوب نخوابیدم
The night is stI'll young. تازه اول شب است
i passed an uneasy night دیشب
I couldnt get to sleep last night. دیشب خوابم نمی برد
i passed an uneasy night ناراحت بودم
i passed an uneasy night شب بدی گذراندم
Far into the night . Into the early hours. تا دم دمهای صبح
To travel night and day . شب وروز مسافرت کردن
Last night I called [rang] my mom. دیشب به مادرم زنگ زدم.
operational pattern of marks by night نقشیازعلائممشخصبرایشب
To sThe night is stI'll young . تازه سرشب است
He works day and night (round the clock). روز وشب کارمی کند
I'm still not quite sure how good you are. من هنوز هم نمی دونم که تو واقعا چقدر خوب هستی.
good will حق کسب و پیشه وتجارت
it is in good keep خوب نگاه داشته یاحفافت شونده
in good f. نیت پاک
to be up to no good کار بدی [خطایی] کردن
it is in good keep انراخوب نگاه میدارند
much of it was good مقدار زیادی از ان خوب بود خیلیش خوب بود
to be good-looking زیبا بودن
to look good زیبا بودن
come to good نتیجه خوب دادن
He went for good. رفت و دیگه نیامد
He is good for nothing. به هیچ دردنمی خورد
What is good enough for others should be good enough for you. خونت که از بقیه رنگین تر نیست
You did well. Good for you. خوب کردی
well and good باشد چه ضرر دارد
your is not as good as his مال شما انقدر خوب نیست که مال او
no new is good new نبودن خبر
no new is good new یارویدادتازه خودیک خبر خوشی است
of a good d. خوش حالت
of a good d. خوش مشرب
particular good عین شخصی
to come to good نتیجه خوب دادن
to come to good عاقبت بخیرشدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com