English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
English Persian
He is a jack of all trades, but master of none. <idiom> او مرد همه کاره است و هیچ کاره.
Search result with all words
Jack of all trades , master of none . همه کاره وهیچ کاره
Jack of all trades and master of none.. <proverb> همه کاره هیچ کاره است .
Other Matches
jack of all trades همه کاره
jack of all trades همه فن حریف
jack-of-all-trades <idiom>
He is jack of all trades . he can cope with any thing . همه فن حریف است
trades مکاسب
trades unions اتحادیه تجاری
trades unions اتحادیه کارگری
jacks of all trades همه کاره
jacks of all trades همه فن حریف
trades unions اتحادیه تجارتی
trades unions اتحادیه صنفی
trades unions اتحادیه اصناف
trades unions اتحادیه بازرگانی
jack ژاک برق
jack فیش برق
jack جک
jack انبر اتصال
jack جک زدن
jack سرباز
jack جک اتومبیل
jack خرک
jack ورودی ای که از یک سوزن تشکیل شده باشد
jack پرچم کوچک ماشین
jack پرچم سینه ناو
jack پایه
jack ورودی که به مودم اجازه میدهد مستقیما تلفن وصل شود
jack باربردار قلاب گوشی
jack بالا بردن
jack گوی اصلی یا هدف
jack گوی جک
jack خرک پیچدار
jack up <idiom>
jack up بالا بردن
jack جک چکمه کش
high jack دزدی هواپیما وسایروسائط نقلیه ومسافران ان
jack towel حوله بی سروته که دوراستوانه یاغلتکی باشد
floor jack اهرم فرعی
firing jack جک اتش
firing jack جک تیر
jumping jack عروسک خیمه شب بازی
every man jack همه کس
jack tar ملاح
jack tar ملوان
jack staff میله پرچم سینه
yellow jack تب زرد
yellow jack پرچم قرنطینه کشتی
boot jack محلقرارگرفتنکفشبرایواکسزدن
hammer jack جکچکش
headphone jack جایورودهدفن
jack field فضایجک
jack plug توپکفیشبرق
jack spring فنرجک
jiffy jack جک ازمایشگاهی
man jack نفر
power jack جک
every man jack هرکس
jack knife خم شدن بجلو با پاهای مستقیم و گرفتن مچ پا بادستها
jack-up platform سکویبالابر
output jack جکخروجی
jack a dandy ادم خودساز
cheap jack دوره گرد
motorcar jack بالابر یا جک اتومبیل
roasting jack سیخ کباب گردنده
sawyer's jack خرک اره کشی
sawyer's jack خرک چوب بری
man jack شخص
man jack فرد
telephone jack مادگی تلفن
telephone jack جک تلفن
lifting jack جک بالابر
smoke jack سیخ گردان
screw jack جک پیچی
jack mackerel ماهی ازاد کالیفرنیا
jack frost لولوی زمستانی
jack box جعبه تقسیم تلفن
jack o' lantern دروغ نور
jack o' lent تمثال یهودای اسخر یوطی اماج
jack o' lent هدف
jack on both sides شریک دزدورفیق قافله
jack plane رنده دستگاه
jack plane رنده بزرگ
jack frost بابایخی
jack hammer مته چکشی
jack ketch طناب انداز
jack ketch دارزن
jack johnson د راصطلاح عامه سربازها نارنجک بزرگ المانی
jack o' lantern نور کاذب
jack in office ادم باد درسرکه تازه بمقام
jack hammer مته ضربهای مته چکشی
jack hammer مته دجبر
jack hammer این مته با هواکار میکند
jack plane رنده درشت تراش
jack pot دربازی پوکر) پول میان که بازی کردن دست رامنوط بداشتن ....میسازد
jack pudding لوده
jack snipe نوک درازه
jack in office رسیده است
jack snipe یلوه
jack boot چکمه ساق بلند
jack arch طاق افقی
jack and gill دونامه نماینده ........
jack a dandy کج کلاه
jack a dandy جلف
jack screw پیچ بالابر
jack screw پیچ تنظیم
jack box جعبه اتصال
jack pudding مسخره
jack ring طوق جک
jack ring حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
jack ring خاموت
jack roll چرخ چاه
jack salmon اردک ماهی چشم سفید امریکا
jack screw پیچ بالابرنده
hydraulic jack جک هیدرولیکی
jack in the box جعبهای که چون در انرامیگشایند ادمکی از ان خارج شود
jack-knife چاقوی بزرگ جیبی
Union Jack پرچم سینه
Union Jack پرچم ملی انگلیس
to jack up a car خودرویی را جک زدن
jack screw خرک پیچدار
jack-in-the-boxes علی ورجه
jack-in-the-boxes نوعی اتش بازی
jack-in-the-boxes جعبهای که چون در انرامیگشایند ادمکی از ان خارج شود
jack in the box علی ورجه
jack-in-the-box نوعی اتش بازی
jack-in-the-box جعبهای که چون در انرامیگشایند ادمکی از ان خارج شود
jack in the box نوعی اتش بازی
jack-knifed چاقوی بزرگ جیبی
jack-knifes چاقوی بزرگ جیبی
jack-knifing چاقوی بزرگ جیبی
pallet jack جرثقیل دستی [یا برقی] با دو شاخه
built in jack جک مخصوص نصب
car jack جک اتومبیل
jack-in-the-box علی ورجه
banana jack مادگی در رادیو برای دوشاخه
articulated jack جک مفصلی
apple jack عرق سیب
jack-knives چاقوی بزرگ جیبی
high low jack پاسور
motor coach jack جک اتومبیل
jack knife bridge پل متحرک تاشو
hig low jack ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را جا می گذارد
to lift a car by jack خودرویی را جک زدن
flap hydraulic jack جکهیدولیکبالههواپیما
compound leverage floor jack اهرم بالابر ترکیبی
compound leverage floor jack اهرم بالابر قیچی شکل
master جامع
master کسب مهارت کردن
master ماهر شدن در چیزی
master تسلط یافتن
master اصلی
master رام کردن
master تسلط یافتن بر
master کاپیتان کشتی
master قطعه کار اصلی
master استاد شطرنج
master استادشدن
master دانشور
master چیره دست
master ارباب استاد
master of سرپرست گروه شکار روباه
master رئیس
master مدیر مرشد
master پیر
master off استاد شمشیربازی
master کارفرما
the master خداوند
the master در
master صاحب
master ماهرشدن
master خوب یادگرفتن
master چیره دست شدن
master مدل اصلی
master مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
master مهمترین شخص یا وسیله در سیستم . به روزترین و درست ترین فایل
master آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
master ارباب صاحب
master ماهر شدن
master مخدوم
to be a master of در اختیار خودداشتن
old master هر یک از نقاشان بزرگ اروپایی قبل از قرن هیجده
old master نقاشی هر یک از این هنرمندان
master ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
master و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
master 1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود
master اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
master's فوقلیسانسه-دارایمدرکMAیاMSc
master سیگنال زمانی که تمام قط عات سیستم با آن سنکرون می شوند
master کامپیوتر در سیستم چند پردازنده که سایر پردازنده ها و کارهای اختصاص داده شده را کنترل میکند
master نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند
master سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master نوار مغناطیسی که حاوی تمام توابع حیاتی سیستم عامل است
master سیستمی که هر پردازنده آن اصلی و مخصوص یک کار است
master رسانه مغناطیسی که حاوی تمام برنامههای مورد نیاز یک برنامه کاربردی است
to be a master of دارا بودن
master داده مرجع که در فایل اصلی ذخیره شده است
master station پست اصلی مخابرات
master stroke هنر نمایی
master station شاه ایستگاه
master stroke استادی
master tape شاه نوار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com