Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 88 (6 milliseconds)
English
Persian
He is an old – timer at this club .
از قدیم عضو این با شگاه بو ده است
Other Matches
timer
تایمر
old-timer
قدیمی
old-timer
کهنه کار
old timer
قدیمی
old timer
کهنه کار
timer
زمان بند
timer
وسیلهای که مدت زمان کامل شدن یک عمل را ضبط میکند
timer
زمان گیر
timer
وقت نگهدار هر راننده
timer
وقت نگهدار
timer
کسی که وقت را نگه می دارد ساعت
timer
همزمانساز
timer
زمان سنج
full timer
بچهای که درهمه ساعات اموزشگاه دراموزشگاه میما
full timer
شاگردتمام روز
clock timer
زمانموردنظر
short timer
پرسنلی که عمر خدمتی کوتاهی از انها مانده و به سن بازنشستگی نزدیک هستند
egg timer
زمانسنجپختتخممرغ
enlarger timer
وسیلهزماندار
self-timer indicator
تنظیمگراتوماتیک
timer socket
[پریز زمان سنج]
egg-timer
زمانگیر جوششتخممرغ
assistant timer
زمانکمکی
reaction timer
زمان سنج واکنش
small timer
ادم بی اهمیت
synchronous timer
تایمر سنکرون
interval timer
زمان سنج فاصله
internal timer
زمان سنج داخلی
timer switch
کلید زمانی
timer switch
سوئیچ تایمر کلید برنامه ریزی شده
ignition timer
چکش برق
half timer
شاگردیکه درنیمی ازوقت خوددرس میخواندودرنیمه دیگرکارمیکند
part-timer
فردیکهبصورتنیمهوقتکارمیکند
interval timer
شیوهای که بوسیله ان زمان سپری شده میتواند توسط یک سیستم کامپیوتری بررسی شود
kitchen timer
زمانسنجآشپزخانه
automatic timer
زمان سنج خودکار
p&l club
club indemnity protectionand باشگاه حفظ منافع و جبران خسارت
club
گرز
club
: چماق
club
خال گشنیز
club
انجمن
club
کانون مجمع
club
:چماق زدن تشکیل باشگاه یا انجمن دادن
club
باشگاه
club
کلوب
club
خاج باشگاه
service club
باشگاه افراد
Join the club!
من هم درشرایطی مشابه هستم !
yaght club
باشگاه تفریحی قایق داران برای انجام مسابقه بین اعضا
strip club
باشگاهرقصStriptease
club sodas
رجوع شود به water soda
youth club
باشگاهجوانان
warehouse club
فروشگاهیکهبهمشتریانیکهحقاشتراکسالیانهخودراپرداختمیکنندتخفیفمیدهد
fan club
باشگاههواداران
club soda
رجوع شود به water soda
service club
باشگاه سربازان
club footed
کج پا
club moss
گیاه کبریت
club moss
رضن
club house
رختکن تیم
club foot
کجی یاپیچیدگی پا
club fighter
بوکسور باشگاهی
club chair
صندلی دسته دار بزرگ
club car
واگن راه اهنی که دارای میزناهارخوری باشد
club footed
پاچنبری
golf club
هر نوع چوب بازی گلف
golf club
باشگاه گلف بازان
golf club
چوگان گلف بازی
country club
باشگاه خارج از شهر
country club
باشگاه ورزشی وتفریحی
club player
بازیگر باشگاهی
club propeller
ملخی دارای تیغههای کلفت باگام زیاد برای تست قدرت یاترک موتور
indian club
میل ورزشی
jockey club
باشگاه سوارکاران انگلستان
play club
دربازی گلف چوگان
indian club
میل زورخانه
indian club
باشگاه هندیها
hunt club
باشگاه شکارچیان
play club
نوک چوبی
glee club
کلوب یا باشگاه اواز و سرود
club steak
قسمتی از گوشت ران گاو گوشت گاو بریان شده
club sport
باشگاه ورزشی
club rush
بته لویی
jockey club
باشگاه سوار کاران
protection and indemnity club
باشگاه حفظ منافع و جبران خسارت
hell fire club
باشگاه جوانان بی پروا
football club
[British Englisch]
باشگاه فوتبال
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com