English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 94 (6 milliseconds)
English Persian
His path was strewn with flowers . مقدم اورا گلباران کردند
Other Matches
strewn پخش کردن
strewn پاشیدن
strewn ریختن
flowers گل
flowers گلکاری کردن
flowers شکوفه دادن
flowers گل کردن
flowers نخبه
flowers سر
flowers درخت گل
flowers شکوفه
flowers of sulphur گردگوگرد
productive of flowers گل ده
clump of flowers گلهایخوشهای
A bunch ( bouquet ) of flowers . دسته گل
To lay a wreath ( of flowers ). دسته ( تاج ) گه نهادن
To pick flowers(fruit). گل ؟(میوه ) چیدن
The coffin was wreathed with flowers . تابوت با گه پوشانده شده بود
A bouquet (bunch)of flowers. دسته گه
The room was tastefully decorated with flowers . اتاق خیلی با مزه با گه تزیین شده بود
Fresh flowers (fruit,eggs,milk). گل ( میوه ،تخم مر غ ،شیر )تازه
path name نام مسیر
f. this path ازاین راه برو
the f. path جاده پیش یاجلویی
path پیاده رو
by path جاده فرعی
path باریک راه
I have been down that path. مزه اش را چشیده ام ( بسرم آمده است )
path گذرگاه
path مسیر
path جاده
path جاده مال رو
path مسیر طریقت
path فرمان PATH
path مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه
path مسیر از یک نقط ه در شبکه ارتباطی به دیگری
path لیست زیر دایرکتوریها که سیستم عامل باید دنبال فایل نامدار بگردد
path راه
path محل فایل در لیست زیر دایرکتوری منجر به آن
path of flight مسیر هواپیما
path of flight مسیر پرواز
path of expansion مسیر گسترش
path of expansion مسیر توسعه
path analysis تحلیل مسیر
nerve path گذرگاه عصبی
motor path گذرگاه حرکتی
mean free path مسافت ازاد میانگین
path sweeping پاک کردن مسیر
path sweeping مین روبی مسیر دریایی
train path اجازه عبور ترن روی یک خط
to beat a path کوبیدن یک جاده
time path مسیر زمانی
the primrose path عیش و نوش جویی
scan path مسیر پیمایش
roller path ریل دواربرجک توپ
roller path صفحه بلبرینگ
primrose path راه تسلیم ورضا
primrose path راه عیش وخوشی
mean free path مسافت ازاد متوسط
bicycle path مسیر دوچرخه سواری
flight path مسیر پرواز
expansion path مسیر افزایش حجم عملیات بنگاه گر یک نقشه منحنیهای متساوی التولید
expansion path مسیر گسترش
current path مسیر عبور جریان برق
bridle path راه باریک
base path مسیر بین پایگاهها
bicycle path راه دوچرخه رو
critical path مسیر بحرانی
critical path مسیربحرانی
foot path کوره راه
lightning path مسیر برق
magnetic path مسیر خطوط قوا
bridle path جاده اسب رو
leakage path مسیر خزش
leakage path مسیر نشت
glide path مسیر پرواز در حال سرخوردن
glide path مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
glide path مسیر فرود ازاد
light path مسیر نور
mean free path for attenuation مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
attenuation mean free path مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
mean free path absorption مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
absorption mean free path مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
scattering mean free path مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
critical path analysis تحلیل مسیر بحرانی
magnetic path length طول مسیر خطوط قوا
critical path method سی پی ام
critical path method روش مسیر بحرانی
critical path analysis تعریف کارها و زمانی که هر یک نیاز دارند تابه اهداف خود برسند و نیز PERT
critical path analysis منبعی که در هر زمان فقط توسط یک پردازنده قابل استفاده است
critical path analysis استفاده از بررسیهای هر مرحله بحرانی یک پروژه بزرگ برای کمک به گروه مدیریت
To be itching fo r a fight . To be on the war path. سر دعوا داشتن
path [corridor] for emergency vehicles راه [باز شده در جاده] برای وسایل اورژانس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com