Dictiornary-Farsi | I had a dream last night. | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
I had a dream last night.	دیشب خواب دیدم


Other Matches

dream up	بطور واهی چیزی را ساختن
dream up	جعل کردن
dream	رویا
dream	رویا دیدن
dream	خواب دیدن
dream	خواب
pipe dream	نقشه خیالی و موهوم
dream interpretation	خوابگزاری
dream interpretation	تعبیر رویا
dream hole	روزنه
pipe dream	امیدواهی
dream instigators	فراخوانهای رویا
dream determinant	تعیین کننده رویا
dream censorship	سانسور رویا
day dream	رویای روز
dream land	عالم خواب و رویا
dream reader	خواب تعبیرکن
dream reader	معبر
wet dream	احتلام
interpretation of a dream	تعبیر خواب
pipe dream <idiom>	نقشه غیر عقلانی
dream work	عمل رویا
to have a terrible dream	خواب وحشتناک دیدن
dream symbolism	نمادگری رویا
latent dream content	محتوای نهفته رویا
manifest dream content	محتوای اشکار رویا
first night	شب اول
night	شب
To take a night off .	یک شب از کار مرخصی گرفتن
he went by night	شبانه رفت
his almost night	تقریباشب است
the night before last	پریشب
last night	دیشب
last night	شب گذشته
his almost night	نزدیک شب است
first night	گشایش شب
first night	شب افتتاح
night	غروب
night	شب هنگام برنامه شبانه
night	تاریکی
at night	در شب
at night	شب هنگام
to night	امشب
d. and night	شبانه روز
all night	همه شب
all night	در تمام شب
d. and night	شب و روز
night vision	دید در شب
night vision	دید شب
night vision	دیدبانی در شب دید شبانه دیدبانی شبانه
night vase	شاشدان
night walker	فاشق شبگرد
night walker	کسیکه در خواب راه میرود
night walker	یکجورکرم بزرگ
night porter	پذیرششبهتل
the deep of night	دل شب
queen of night	سیم نقره
queen of night	زن شکارکن
queen of night	نام الهه ماه وشکار
night watch	پاسبان شب گزمه
night watch	پاس شب
night vase	قاروره
night vase	فرف ادار
night partol	عسس
night piece	دورنمای شب
night raven	مرغ شب خوان
night robe	لباس خواب
night season	هنگام شب
night season	شب هنگام
night raven	مرغ حق
night shirt	پیراهن خواب مردانه یاپسرانه
night soil	کثافات مبال
night soil	سواد
night soil	برازی مستراح
night stick	باتون
night stick	چوب باتون
night suit	جامه خواب
night table	پاتختی
night tide	هنگام شب
night tide	جزرو مدشبانه
night order	دستورات شبانه
the night is yet young	تازه سرشب است
night shift	شیفتشب شبکار
opening night	شباولیناجراییکقطعههنری
night migrant	شب کوچنده [پرنده شناسی]
stag night	مهمانیمردانهکهفردایروزعروسیبرگزارمیشود
Good night.	شب بخیر
He vanished into the night.	در سیاهی شب نا پدید گشت
On Sunday night.	شب یکشنبه
Can you stay over night?	می توانی شب را با ما (نزد ما ) بمانی ؟
Where do you want to go this time of night ?	این وقت شب کجا می خواهی بروی ؟
accommodation for the night	خوابگاه برای یک شب
I was up all night in my bed.	من تمام شب را در تخت خوابم بیدار بودم.
What is the price per night?	قیمت برای یک شب چقدر است؟
I went hungry last night .	دیشب گرسنه ماندم
bonfire night	شبپنجمنوامبرکهدرآنجشنوآتشبازیبرپامیکنند
one-night stands	رابطهی جنسی یک شبه نه مداوم
the third watch of the night	پاس سوم شب
we made a night of it	چه شب خوشی گذراندیم چه شبی کردیم
what a night we made of it	چه شبی کردیم چه شبی گذراندیم
fly-by-night <idiom>	نامطمئن (کار،شفل)
day and night <idiom>	شب وروز پشت سرهم
one-night stand	نمایش یک شبه
one-night stand	برنامهی یک باره
one-night stand	تک برنامه
one-night stand	رابطهی جنسی یک شبه نه مداوم
one-night stands	نمایش یک شبه
Good night	شامگاهان نیکو
Could you put us up for the night ?	ممکن است شب را اینجا منزل کنیم ؟
one-night stands	برنامهی یک باره
one-night stands	تک برنامه
night time	هنگام شب
good night	شب بخیر
guest night	شب مهمانی
he did not est all night	درتمام شب ارام نگرفت
he did not est all night	همه شب نیارمید
he outwatched the night	شب بپایان رسیدو او همچنان بیداربود
i was up late last night	دیشب تا ان موقع هنوزنشسته
i was up late last night	بودم
in noon of night	در نیمه شب
live out the night	شب را بسر بردن
live out the night	شب را صبح کردن
my wakeful night	شب بیخوابی یا بیداری من
night bilndness	شبکوری
night bilndness	روز بینی
night bilndness	روزکوری
night bilndness	شب بینی
night bird	مرغ شب بیدار
good night	شب شما خوش
fly by night	شخص کوتاه عمر
fly by night	طالب سود انی
night-time	هنگام شب
night watchman	توپزن پایان مسابقه کریکت
night-watchman	توپزن پایان مسابقه کریکت
night-watchmen	توپزن پایان مسابقه کریکت
fly-by-night	ادم شبرو
fly-by-night	شب گریز
night owl	ادم شب زنده دار
night owls	ادم شب زنده دار
night waking	شب زنده داری
night school	اموزشگاه شبانه
night schools	اموزشگاه شبانه
before mid night	قبل از نیمه شب
night attack	شبیخون
night assault	شبیخون
night and day	شب و روز
night and day	شبانه روز
night black	سیاه
night blind	شبکور
night operations	عملیات شبانه
night interception	رهگیری شبانه
night hag	خفتک سکاچه
night hag	کابوس
night hag	بختک
night gown	خواب جامه
night gown	جامه خواب زنان و کودکان پیراهن خواب
night hag	فرنجک
night glass	دوربین شب
night flying	شب پرواز کن
night interception	کمین شبانه
night interception	استراق سمع شبانه
night landing	فرود شبانه
night of ignorance	شام جهل
night of ignorance	شام نادانی
night moans	نالههای شب تا صبح
night long	از سر شب تا بامداد
night line	ریسمان ماهی گیری شبانه
night light	روشنایی شب
night light	شمع کوچک که شب هنگام دراطاق بیماران برافروزند چراغ شب
night landing	پیاده شدن درساحل در شب
night order	دستور شبانه
night flying	در شب
night effect	تاثیرات تغییر جریان مغناطیسی در شب
night eyed	روز کور
night brawler	شب دعوا کن
night dress	جامه خواب پیراهن خواب خواب جامه
night cap	گشتی رزمی هوایی شبانه
night clothes	لباس خواب جامه شبانه برای تو خانه
night clothes	جامه خواب
night stool	صندلی سوراخ دار برای قضای حاجت در شب
night chair	صندلی سوراخ دار برای قضای حاجت در شب
night boat	قایق اماده
night cellar	زیر زمینی که در انجاپیاله فروشی کنندو مردم پست بدانجاروند
night blindness	شب کوری
night eyed	شب بین
night flying	پرواز
Far into the night . Into the early hours.	تا دم دمهای صبح
You should always be careful walking alone at night.	همیشه موقع پیاده روی تنها در شب باید مراقب باشید.
Everyone retired early that night.	در آن شب همه زود رفتند بخوابند .
he did not rest all night long	همه شب نیارمید
I couldnt get to sleep last night.	دیشب خوابم نمی برد
The night is stI'll young.	تازه اول شب است
What ist the price per night?	اجاره آن هر شب چقدر است؟
The officer on night duty.	افسر کشیک شب
i hsd a bad night	دیشب خوب نخوابیدم
i passed an uneasy night	شب بدی گذراندم
To travel night and day .	شب وروز مسافرت کردن
i passed an uneasy night	ناراحت بودم
i passed an uneasy night	دیشب
Last night I called [rang] my mom.	دیشب به مادرم زنگ زدم.