English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 31 (2 milliseconds)
English Persian
I have been referred. (introduced,recommended)to you by MR. . . . از جانب آقای ... به شما معرفی شده ام
Other Matches
You have been recommended to us. توصیه شما رابه ما کرده اند
recommended مستحب
recommended مندوب
recommended retail price قیمت توصیه شده برای مصرف کننده
introduced نشان دادن
introduced باب کردن
introduced مرسوم کردن
introduced اشناکردن
introduced مطرح کردن
introduced وارد کردن نشان دادن داخل کردن
introduced شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduced بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduced معرفی کردن
referred توجه کردن یا کار کردن یا نوشتن درباره چیزی
referred رجوع کردن به
referred brief وکالت انتخابی
referred منتسب کردن
referred منسوب داشتن
referred عطف کردن به
referred رجوع کردن
referred اشاره کردن نشان کردن
referred مراجعه کردن
referred فرستادن بازگشت دادن
referred ارجاع کردن تسلیم کردن عطف کردن
referred احاله کردن
referred مراجعه کردن بازدید مجدد
referred نشانه روی به نقطه نشانی
referred sensation احساس جابه جا شده
the question referred to above موضوعی که در بالا بدان اشاره شد
referred pain درد جابه جا شده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com