Dictiornary-Farsi | I have just received your letter. | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
I have just received your letter.	کاغذت تازه به دستم رسیده است


Other Matches

received	متداول
received	معمولی
received	استانده
received	معیار
received	مورد قبول
received	پذیرفته
We just received word that . . .	هم اکنون اطلاع رسید که …
he was received to membership	بعضویت پذیرفته شد
received power	توان دریافتی
received for shipment	تحویل شده برای حمل
received data	داده دریافت شده
Received Pronunciation	لهجهاستانداردانگلیسیبریتانیایی
he received a fire treatment	معالجه شد
he received a fire treatment	رایگان
he received a broken hand	دستش شکست
goods received note	برگه دریافت کالا
He received several bullet wounds	چندین تیربه اوخورد
it received royal assent	به توشیح ملوکانه رسید
received line signal detect	کشف سیگنال خط دریافتی
Get the letter to him . Have the letter handed to him.	نامه را بدستش برسان
i wrote letter a letter	هی کاغذ نوشتم
i wrote letter a letter	چندین کاغذ پشت سرهم نوشتم
Read out the letter. Read the letter aloud.	نامه را بلند بخوان
to a. letter	روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
to a. letter	فرستادن
to the letter	طابق النعل بالنعل
letter of a	اطلاع نامه
letter of a	اگاهی نامه
to the letter <idiom>	طبق قانون
letter no	نامه شماره 5
d. letter	حرفی که درسالنامه دلالت برروز یک شنبه میکند
letter	حرف چاپی
to the letter <adv.>	کلمه به کلمه
to the letter <adv.>	مو به مو
letter for letter <adv.>	نکته به نکته
letter for letter <adv.>	کلمه به کلمه
letter for letter <adv.>	مو به مو
letter	معرفت دانش
letter	باحروف نوشتن باحروف علامت گذاشتن اجازه دهنده
letter	نویسه
letter	معرفی نامه
letter	سند
letter	نوشته
letter	نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
letter	اثارادبی
letter	حروف ارسالی به چندین آدرس با نام بدون تغییر در متن
letter	حرف
letter	نامه
letter	حرف الفباء
letter	مراسله
to the letter <adv.>	نکته به نکته
letter	کاغذ ادبیات
to readdress a letter	عنوان نامهای را عوض کردن
send a letter	نامهای بفرستید
send a letter	کاغذ بدهید
small letter	حرف ریز
letter of dismissal	الغا
the original letter	عین نامه
the letter of the law	نص یا لفظ شریعت
the letter of the law	عبارت قانون
letter writer	کاغذ نویس
letter of dismissal	انقضا
the letter is urgent	نامه فوری است
take this letter to the post	این نامه راببرید به پستخانه
sea letter	سند بیطرفی کشتی
nundinal letter	حرفی برای نامیدن هریک ازهشت روز بازار بکار میرفت
near letter quality	خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد
letter writing	نامه نگاری
letter writer	نامه نویس
letter writer	نامه نگاری
letter writer	کتاب
letter weight	کاغذ نگاه دار
letter testamentary	تصدیق انحصار وراثت
letter shift	مبدله حروف
omission of a letter	انداختن یا حذف یک حرف
letter of dismissal	انفصال
letter of dismissal	بطلان
scarlet letter	حرف A برنگ سرخ که روی سینه زناکاران نصب میشده
repetitive letter	نوشته شده است
repetitive letter	یات آدرس
registered letter	نامه سفارشی
referring to your letter of	با اشاره بنامه .......عطف بنامه ....... راجع بنامه .......
red letter	مربوط به روزهای تعطیل و اعیاد مخصوص ایام خوشحالی فراموش نشدنی
red letter	با حروف قرمز
recredential letter	recredential
the letter of the law	لفظ یا نص قانون
letter sheet	نامه تمبردار پستی
under cover of letter no	ضمن نامه شماره
I had a letter from my father .	از پدرم کاغذ داشتم
The letter is well typed .	نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
letter of dismissal	ترک
Has a letter arrived for me?	آیا برای من نامه ای رسیده است؟
He signed with the letter	امضاء با حرف او
letter of attorney	وکالت نامه
letter of attorney	اختیار نامه
letter of attorney	اجازه نامه
to kern a letter	فاصله دخشه ای را با کاهش منظم کردن
letter of reference	معرفی نامه
letter of reference	توصیه نامه
I read through the letter.	من این نامه را کاملا میخوانم.
letter of dismissal	متارکه
The letter is addressed to you .	نامه بعنوان شما نوشته شده است
with reference to letter no	با اشاره بنامه شماره ....عطف بنامه .......نسبت بنامه ......
chain letter	نامهی زنجیری
four-letter word	واژهیچهار حرفی
four-letter word	واژهی قبیح
four-letter words	واژهیچهار حرفی
four-letter words	واژهی قبیح
letter-bomb	بمب نامهای
letter-bombs	بمب نامهای
letter opener	سرنامهبازکن
letter scale	مقیاسنامهها
To mail a letter.	نامه ای رابه پست انداختن
Letter of recommendation.	توصیه نامه
The letter is in his own handwriting .	نامه بخط خودش است
letter of dismissal	خاتمه
This letter has been tampered with .	در این نامه دست برده شده
letter of dismissal	رها سازی
letter of credence	اعتبارنامه
letter head	کاغذیکه نشان چاپی دارد
letter head	سر کاغذ
letter founder	حروف ریز
letter de chancellerie	نامهای است که در مناسبات مهم جهانی مورد استفاده قرار می گیرد
letter de chancellerie	نامه رسمی
letter carrier	چاپار
letter carrier	نامه رسان پستچی
back letter	گواهی تضمین
letter card	کاغذ پستی تا شده که لبههای چسب دارانرابهم چسبانده به پست میدهند
letter missive	امر نامه
letter missive	اجازه نامه ابلاغیه
an open letter	نامهای که بوسیله روزنامه به کسی عنوان شود
letter of attrney	وکالتنامه
letter of attorney	مدعی
letter of attorney	وکیل
letter of attorney	نیرو
letter of agreement	موافقتنامه
letter of advice	آگهی
letter of admission	اقرارنامه
letter missive	امریه
letter drop	صندوق پست
letter box	صندوق پست
in letter and in spirit	ئر لفظ و در معنی
circular letter	نامه اداری
i am in receipt of your letter	نامه شما واصل گردید
i am in receipt of your letter	نامه شما به من رسید
computer letter	حرف کامپیوتری
curled letter	کاهوی پیچ
dead letter	قانون منسوخ
dead letter	نامه غیر قابل توزیع
block letter	چاپ نوعی حروف چوبی وبزرگ
circular letter	بخشنامه اداری
in letter and in spirit	لفظاومعنا
black letter	حرف سیاه
letter balance	ترازوی نامه کشی
blind letter	نامهای که نام ونشان روشن ندارد
letter book	کتاب رونوشت
letter book	رونوشت نامه
block letter	حروف درشت وسیاه نوعی حروف بدون زیر وزبر
form letter	فرم نامه
capital letter	حرف بزرگ
in letter and in spirit	از حیث نص و معنی هردو
drop letter	نامه پست شهری
love letter	نامه عاشقانه
covering letter	نامه توضیحی
letter perfect	کلمه بکلمه
letter paper	کاغذ نویسی
letter of recommendation	توصیه نامه
letter of recommendation	سفارش نامه
letter of recall	نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
letter of marque	پروانه دستگیر کردن کشتی بازرگانی دشمن و غارت کردن اتباع ایشان
letter of invitation	رقعه دعوت
covering letter	نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
letter perfect	جزء بجزء
letter perfect	کاملاوارد
covering letter	نامه پوششی
letter quality	کیفیت حرفی
letter of even date	نامه همین تاریخ
letter quality	چاپ با کیفیت خوب
letter quality	کیفیت حرف
letter press	نوشته وابسته به عکسها
letter press	مواد چاپی
letter perfect	از بر
letter of invitation	دعوت نامه
letter of introduction	معرفی نامه
letter lock	قفل حروفی
letter of credit	برگه اعتبار
letter of credit	اعتبار اسنادی
letter of credit	ورقه اعتبار
letter of credit	اعتبارنامه
air letter	نامهء هوایی
air letter	نامهء مخصوص پست هوایی
letter of credence	credence
letter of credit	اعتبار نامه بانکی
open letter	نامه سر گشاده
action letter	فرم بازرسی ویژه در ردههای بالا
letter of intent	تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
letter of indemnity	غرامت نامه
letter of indemnity	ضمانت نامه
adverting to letter	عطف بنامه
letter of d ult	مامه سوم ماه گذشته