Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
In this contract , there are no loopholes for either party .
دراین قرار داد هیچ را ؟ فراری برای طرفین نیست
Other Matches
The party to the contract (agreement).
طرف قرارداد
loopholes
مفر روزنه
loopholes
مزغل ساختن
loopholes
مزغل سوراخ سنگر
loopholes
سوراخ دیدبانی
loopholes
راه گریز
loopholes
سوراخ دیده بانی ایجاد کردن
tax loopholes
روزنههای فرار مالیاتی
The party was latched on to him. He was saddled with the party.
میهمانی را بگردنش گذاشتند ( ترغیب یا وادار شد )
open-ended employment contract
[employment contract of unlimited duration]
قرارداد کار بدون مدت
The party is over!
<idiom>
خوشگذرانی تمام شد و حالا وقت کار است
[باید جدی بشویم]
[اصطلاح]
third party
شخص ثالث
the a party
مدعی خصم
the a party
طرف مخالف
The party is getting under way .
جشن میهمانی دارد گرم می شود
party
مهمانی
party
طرف شریک
party
مهمانی دادن یارفتن
party
طرف یارو
party
طرفدار
party
پارتی متخاصم
party
بزم
party
دسته متشکل جمعیت
party
حزب
party
دسته همفکر
party
دسته
party
بخش
party
قسمت
party
تیم
party
عده نظامی
party
گروه مخصوص انجام یک ماموریت
party
گروه
party
هیات
contract with
عقد کردن
according to the contract no. ...
طبق قرارداد شماره ...
all in contract
قراردادی که همه چیز را در بر میگیرد
all in contract
قراداد کلی
in contract
طبق قرارداد
to contract something from somebody
از کسی چیزی
[بیماری]
گرفتن
by contract
بطور مقاطعه
contract
:قرارداد
contract
قرارداد بستن
contract
دچارشدن
contract
منقبض شدن
contract
قرارداد
contract
پیمان
contract
همکشیدن
contract
منقبض شدن مخفف کردن
contract
کنترات کردن منقبض کردن
contract
مقاطعه کاری کردن
contract
قرردادبستن
contract
: پیمان بستن
contract
مقاطعه
contract
عقد
contract
منقبض کردن
contract
مخفف کردن مقاطعه کردن قرارداد بستن
contract
پیمان مقاطعه عقد و پیمان بستن تعهد کردن مقاطعه کردن
contract
کنترات پیمان .
contract
تعهد
winning party
محکوم له
party politics
سیاست بازیهای حزبی
party politics
حزب بازی
supply party
گروه تدارکات
special party
گروه ویژه
winning party
دادبرده
fire party
تیم اتش نشانی
fire party
گروه اتش نشانی
party parpet
دست انداز مشترک
democratic party
یکی از دو حزب بزرگ سیاسی ایالات متحده امریکا که به صورت فعلیش از 8281 تاسیس شده لیکن از 7871 عملا" موجود بوده است
wedding party
مجلس عروسی یا عقد کنان
permanent party
جمعی دایمی یکان
third party insurance
بیمه شخص ثالث
fire party
تیم اطفای حریق
third party lease
توافقنامهای که بوسیله ان یک شرکت مستقل تجهیزاتی رااز سازنده خریده و به استفاده کننده کرایه میدهد
third party vendor
فروشنده دسته سوم
thrid party
شخص ثالث
contracting party
طرف قرارداد
the party is led by him
او بر ان حزب ریاست دارد
the liberal party
حزب یا دسته ازادی خواه
country party
حزب هواخواه پیشرفت فلاحتی
the lead of a party
پیشوا یا رئیس حزب
democratic party
حزب دمکرات
side party
گروه رنگ زن
shore party
گروه پیشرو ساحلی درعملیات اب خاکی
party boat
قایق بزرگ حامل مشتریان
notify party
فرد یا شرکتی که باید به اواطلاع داده شود
rading party
قسمت مامور دستبرد
rading party
قسمت مامور تک در عملیات کمین دسته مامور شبیخون
party spirit
تعصب حزبی
mistaken party
اشتباه کننده
minor party
حزب اقلیت
raiding party
قسمت مامور دستبرد یا تاخت
raiding party
قسمت مامور کمین
permanent party
پرسنل دایمی
party coloured
رنگارنگ
party parpet
جانپناه مشترک
party spirit
طرفداری حزبی
party spirit
روحیه تحزب
party to a lawsuit
خصم
party to a suit
طرف دعوی
party to a suit
متداعی
party to a transaction
متعامل
party coloured
ابلق
rear party
قسمت عقبه
rear party
عقب دار
rear party
نیروی پوششی عقب نشینی یا عقب دار
republican party
حزب جمهوریخواه
landing party
گروه پیاده شونده به ساحل تیم فرود
landing party
گروه اب خاکی
labor party
حزب کارگر
republican party
یکی از دوحزب بزرگ ایالات متحده امریکا
intervance of third party
ورود ثالث
head's party
گروه نظافت
gunner's party
گروه توپخانه
recovery party
گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
reconnaissance party
قسمت شناسایی
major party
حزب اکثریت
major party
حزب سیاسی پیرو درانتخابات
losing party
دادباخته
losing party
محکوم علیه
reconnaissance party
گروه شناسایی
liberty party
حزب مخالف سیستم برده داری که در سال 0481 در ایالات متحده امریکاتشکیل شد
liberty party
حزب ازادی
shipwright's party
گروه تعمیرات
search party
گروه پیگرد
house party
مجالس خانگی
hen party
مجلس رقص زنانه
party line
خط خصوصی تلفن
beach party
گروه پیشرو اب خاکی
beach party
گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
beach party
تیم ساحل
party line
خط مشترک
to crash in
[to a party]
بدون دعوت وارد شدن
party line
مرز مشترک
hen party
مهمانی زنانه
beaching party
گروه پیاده شونده
to join a party
عضو حزبی شدن
to crash in
[to a party]
سر زده وارد شدن
boatswain's party
گروه ملوان
billeting party
گروه پیشرو
billeting party
گروه یورتچی
party line
خط دستهای
house party
دوره خانگی
advance party
قسمت پیشرو
advance party
گروه پیشرو
adherence to party
هواخواهی یاتبعیت ازحزبی پیوستگی به حزبی
injured party
طرف خسارت دیده
injured party
طرف صدمه دیده
house-party
مجالس خانگی
house-party
دوره خانگی
an eveing party
شب نشینی
evening party
شب نشینی
party lines
خط خصوصی تلفن
party lines
خط مشترک
to throw a party
مهمانی دادن
party lines
مرز مشترک
party lines
خط دستهای
garden party
گاردن پارتی
the offending party
متخلف
search party
دستهی جستار گرد
Liberal Party
فراهمآوریرفاهوآزادیشخصی
Conservative Party
یکی از دوحزب مهم سیاسی انگلستان که جانشین حزب " توری "است که حزب اخیر در قرن 81 و 91 در انگلستان فعالیت داشته
Conservative Party
حزب محافظه کار
tea party
عصرانه چای
To jazz up the party .
مجلس را گرم کردن
party walls
دیوار مشترک
party wall
دیوار مشترک
Labour Party
حزب کارگر
working party
گروه کار
boarding party
گروه پژوهش
boarding party
تیم تفتیش
Liberal Party
حزبسیاسیمعتقدبهکنترلمحدودصنعت
contact party
گروهی که برای کسب اطلاعات از یک یکان به جلو اعزام میشود
Green Party
حزبسبز - حزبیکهبرایحفافتازمحیطزیستتلاشمیکند
dinner party
میهمانیشام
contact party
گروه تماس
party piece
قطعهموسیقییاشعریکهدرمهمانیاجراگردد
clean up party
گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
chater party
اجاره نامه یا قرارداد اجاره کشتی تجاری
charter party
قرارداد اجاره کشتی تجارتی
coleague in a party
هم مسلک
opposition party
حزب مخالف
[سیاست]
cable party
گروه لنگر
She wrecked the party for us.
مهمانی رابه مازهر کرد
tea party
مهمانی چای
party political
مربوطبهاحزابسیاسی
charter party
قرارداد اجاره دربست
social contract
قرارداد اجتماعی
prime contract
قرارداد اصلی
quasi contract
شبه عقد
provisions of a contract
شرایط قرار داد
quasi contract
عقدی را گویند که التزام طرفین به مفاد ان ناشی از تصریح خودشان نباشد بلکه به صرف وقوع عمل خارجی به حکم قانون به عمل خود ملتزم شوند
provisions of a contract
مواد قرار داد
quasi contract
شبه قرارداد
privity of contract
رابطه متعاقدین
privity of contract
مسئولیت طرفین قرارداد
performance of a contract
اجرای قرارداد
privity in contract
انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
privity of a contract
مسئوولیت طرفین قرارداد
stipulation of a contract
مفاد قرارداد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com