Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 135 (7 milliseconds)
English
Persian
It is splendid weather for swimming.
این هوا برای شنا جان میدهد
Other Matches
splendid
باشکوه باجلال
splendid
عالی
splendid
براق
splendid
پرزرق وبرق
swimming
شنا
swimming
دوران
swimming
شناگری
swimming baths
استخرشنا
swimming bath
تن شو یاحوضی که دران شناتوان کرد
swimming bell
اندام شنا
swimming capability
قابلیت شناوری یا غوطه وری در اب قابلیت عبور از اب
swimming with water
پرازاب
swimming things
لوازم شنا
[حمام]
swimming trunks
مایو
swimming trunks
شلوار شنا
swimming bath
شناگاه
swimming pool
حمام
[با استخر]
swimming pool
گرمابه
[با استخر]
swimming with water
غرق اب
underneath swimming
شنای زیرابی
free swimming
قادر به شنا
free swimming
شناور
swimming things
لباس شنا
[حمام]
swimming costume
لباس شنا
swimming pools
استخر شنا
swimming pool
استخر شنا
swimming costumes
لباس شنا
indoor swimming pool
استخر سر پوشیده
How deep is the swimming pool ?
گودی این استخر چقدر است ؟
All members are entitled to use the swimming pool.
همه اعضاء حق دارند از استخر شنا استفاده نمایند
swimming bath
[British E]
[old-fashioned]
گرمابه
[با استخر]
swimming bath
[British E]
[old-fashioned]
حمام
[با استخر]
Weather you like it or not.
چه بخواهی چه نخواهی
weather
تحمل یابرگزارکردن
under the weather
درسختی یابدبختی
under the weather
<idiom>
ناخوش بودن
to weather something
چیزی را در معرض
[ آب و]
هوا گذاشتن
weather
هواشناسی
weather
جوی
weather
جو
weather
اوضاع جوی
weather
در معرض هواگذاشتن
weather
اب و هوا باد دادن
weather
به سمت باد
weather
اب و هوا
weather
تغییر فصل
all weather
همه هوایی
weather
هوا
weather deck
عرشه باز
weather observation
مشاهدات جوی
weather deck
عرشه بدون سقف کشتی
weather helm
تنظیم سکان برای خنثی کردن اثر جریان هوا
weather moulding
ابریز
weather moulding
سنگی که اب باران راردمیکند
weather map
نقشه هواشناسی
weather glass
هواسنج میزان الهوا
weather deck
پل باز
weather helm
سکان سمت باد
weather side
سمت بادگیر
weather observation
مشاهدات هواشناسی دیدبانی جوی
muddy weather
هوایی که دچار پوشیده شدن زمین ازبرف آب دار با گل شود
[هوا و فضا]
to weather something in winter
چیزی را در معرض
[ آب و]
هوای زمستانی گذاشتن
to grumble about the weather
مورد هوا گله کردن
weather forecaster
هواشناس
weather radar
رادارآبوهوا
present weather
هوایکنونی
weather worn
تحت تاثیر هوا در امده
weather wise
مطلع
weather wise
وارد بجریانات روز
weather wise
هوا شناس
weather stained
هوا خورده ورنگ پریده
weather proof
محفوظ از اثرهوا هوا نخور
weather permitting
اگر هوا بگذارد
weather-vane
الت بادنما
all weather fighter
هواپیمایی که در هر گونه شرایط جوی قادر به عمل باشد
all weather fighter
هواپیمای همه هوایی
all weather hood
کلاهک مخصوص هوا
aviation weather
مشخصات ویژه اب و هوایی که به پرواز و عملکردهواپیما مربوط میشود
broken weather
هوای بی قرار
elements of weather
عناصر موثر در شرایط جوی عوامل جوی
fair weather
دارای هوای صاف
fair weather
مناسب برای
fair weather
بی وفا
fair weather
نیم راه
foul weather
هوای خراب
adverse weather
هوای نامساعد
fair-weather
درخورهوای صاف
weather-vanes
الت بادنما
weather vane
الت بادنما
weather forecast
پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
weather forecasts
پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
weather station
ایستگاه هوا شناسی
weather station
ایستگاه هواشناسی
weather stations
ایستگاه هوا شناسی
weather stations
ایستگاه هواشناسی
fair-weather
خوب هنگام هوای صاف
fair-weather
بی وفا
fair-weather
نیم راه
foul weather
هوای نامساعد
oh what a nasty weather
اه
oh what a nasty weather
چه هوای کثیفی است
proof weather
هوا پایدار
queen's weather
افتاب
weather bound
ممنوع ازحرکت بواسطه بدی هوا منتظرهوای خوب
weather board
تخته سرازیری که دم دراطاق می گذارند
queen's weather
جای افتابی
queen's weather
هوای باز
weather intelligence
اطلاعات هواشناسی
weather beaten
در اثر اب و هوا فاسد یازمخت شده
weather beaten
افتاب زده
inclement weather
هوای بسیار سرد یا طوفانی
how fine the weather is
چقدرهوالطیف است چه هوای لطیفی است
weather bureau
اداره هواشناسی
heavy weather
هوای خراب
heavy weather
هوای طوفانی
weather board
تخته گذاری کردن تخته بندی کردن
weather code
پیام رمز هواشناسی یاهواسنجی
weather cock
باد نما ادم دمدمی مزاج
how fine is the weather
چقدرهوالطیف است چه هوای لطیفی است
weather central
مرکز کنترل اوضاع جوی مرکز هواشناسی
fair-weather friend
رفیق نیمه راهه
feel a bit under the weather
<idiom>
[یک کم احساس مریضی کردن]
fair-weather friend
آدم بی وفا
the weather inclines to fair
هوا میخواهد باز شود هوادارد باز میشود
we made heavy weather of it
انرا خیلی سخت دیدیم
Beautiful music ( weather ) .
موسیقی ( هوای ) قشنگ
It is foul weather today .
امروز هوا خیلی گند است
present state of weather
وضعهوایکنونی
fair-weather friend
<idiom>
شخصی که تنها دوست است
all weather air station
ایستگاه هواشناسی عمومی ایستگاه هواشناسی همه هوایی
The sun is all the more welcome. In this cold weather.
دراین هوای سرد آفتاب می چسبد
Today's weather is mild by comparison.
در مقایسه هوای امروز ملایم است.
We went swimming in the moonlight (by moonlight ) .
درزیر نور ماه ( مهتاب ) شنا کردیم
I dont feel well. I feel under the weather.
حالش طوری نیست که بتواند کار کند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com