English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
English Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Search result with all words
file management مدیریت پرونده ها
file management مدیریت پرونده
file management مدیریت فایل
file management program برنامه مدیریت فایل
Other Matches
file transfer انتقال فایل
file transfer protocol پروتکل انتقال فایل
file transfer utility برنامه کمکی انتقال فایل
peer to peer file transfer انتقال فایل همتا
peer to peer file transfer دستیابی فایل عمومی
management سرپرستی
management هدایت یا سازماندهی
management اجرا و نگهداری شبکه
management برنامه ریزی
management سازماندهی
management مدیریت
management ship leader
management مدیران کارفرمایی
management ترتیب
management اداره
management حل و عقد
management مدیریت وریاست حسن تدبیر
management حیله
management property endowed the affairsof the of تولیت عین موقوفه
record management مدیریت مدارک
record management مدیریت رکوردها
production management مدیریت تولید
personnel management اداره کردن پرسنلی
personnel management مدیریت استخدام
data management مدیریت داده ها
personnel management مدیریت پرسنلی
concurrency management مدیریت همزمانی
ownership and management مالکیت و مدیریت
operational management مدیریت عملیاتی
resource management مدیریت منبع
scientific management مدیریت علمی
career management مدیریت تهیه تخصصهای نظامی
career management مدیریت مشاغل
watershed management کلیه عملیات مربوط به اصلاح و نگهداری و بهره برداری از انجیرها
watershed management ابخیزداری
wildlife management مدیریت حیات وحش
management board کمیته مباشر [شرکت سهامی]
board of management کمیته مباشر [شرکت سهامی]
watershed management انجیرداری
configuration management مدیریت پیکربندی
job management مدیریت برنامه
supply management مدیریت عرضه
task management مدیریت کار
task management مدیریت وفیفه
facilities management مدیریت امکانات
demand management مدیریت تقاضا
database management مدیریت پایگاه داده ها
game management شکاربانی
management expenses مخارج اداری
industrial management مدیریت صنعتی
management accounting تهیه حساب جهت مدیران
management coding سیستم کد بندی و علامت گذاری کالاها و ذخایر از نظرمدیریت توزیع
materials management مدیریت مواد
management system سیستم اداره
management system سیستم مدیریت
management expenses مخارج مدیریت
management report گزارش مدیریت
memory management مدیریت حافظه [علوم کامپیوتر]
management group ائتلاف تجاری
management group ائتلاف چند شرکت
monopoly management مدیریت انحصاری
management graphics مدیریت گرافیک
inventory management مدیریت موجودی
financial management مدیریت مالی
memory management مدیریت حافظه
materiel management مدیریت اماد
materiel management مدیریت اقلام
game management شکارداری
management science علم مدیریت
data base management مدیریت پایگاه داده ها
data management system سیستم مدیریت داده ها
data base management مدیریت پایگاه داده
home management software برنامههای طراحی شده جهت استفاده داخلی
paged memory management مدیریت حافظه صفحه بندی شده
command management system سیستم مدیریت فرماندهی سیستم مدیریت یکان
lower level management مدیریت سطح پایین
information management system سیستم مدیریت اطلاعات
information resource management مدیریت منبع اطلاعات
association for system management یک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را ازرشد سریع و تغییرات درزمینه مدیریت سیستم ها وپردازش اطلاعات اگاه کند
institute of materials management موسسه مدیریت مواد
army management structure سازمان مدیریت نیروی زمینی
data processing management مدیریت پردازش داده
relational database management مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
project management system سیستم مدیریت پروژه
spatial data management مدیریت داده فضایی
management information system سیستم مدیریت اطلاعات
project management program برنامه مدیریت پروژه
top level management مدیریت سطح بالا
data management programs برنامههای مدیریت داده ها
middle level management مدیریت سطح متوسط
management information system نرم افزاری که به مدیران شرکت امکان دستیابی و بررسی داده را میدهد
database management system سیستم مدیریت پایگاه داده سیستم مدیریت پایگاه داده ها
memory management program برنامه مدیریت حافظه
database management program برنامه مدیریت پایگاه داده ها
network data management system مجموعهای از برنامههای مرتبط برای بار کردن دستیابی و کنترل یک پایگاه داده
record oriented database management برنامه مدیریت پایگاه دادههای رکوردی
data processing management association انجمن مدیریت پردازش داده
relational database management system نشانهای که دو موضوع را مقایسه میکند
relational database management system پرسش پایگاه داده ها که حاوی عملگرهارابط های است
data base management system سیستم مدیریت پایگاه داده ها
computer aided factory management مدیریت کارخانه با استفاده ازکامپیوتر
simple network management protocol سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
relational database management system پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
action oriented management report گزارشی که شرایط غیرعادی رابا توجه ویژهای که نیازدارد به مدیریت هشدار میدهد
transfer دستوری که کنترل پردازنده را از یک بخش برنامه به دیگری هدایت کند
k , transfer ضریب تصحیح برد توپ
transfer of cause احاله امر از یک دادگاه به دادگاه دیگر به علل قانونی
k , transfer ضریب کای برد
transfer پهلو- رفت
transfer حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer تغییر دستور یا کنترل
transfer تغییر دستورات یا کنترل
transfer واگذاری
transfer سند انتقال انتقالی
transfer بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
transfer ارسال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساخته یافته هستند.
transfer زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
transfer سند انتقال یا واگذاری
transfer حواله
transfer احاله
transfer واگذاری نقل
transfer واگذار کردن نقل کردن انتقال
transfer تغییر سمت دادن لوله
transfer واگذاری سند انتقال و واگذاری حواله
transfer انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfer سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری
transfer زمان انتقال داده بین وسایل یا محل ها
transfer کپی کردن یک بخش از حافظه به محل دیگر
transfer واگذار کردن
transfer ورابری
transfer نقل
transfer ورابردن
transfer واگذاری تحویل
transfer انتقال دادن
transfer انتقال
transfer دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد
transfer منتقل کردن
table oriented database management progr برنامه مدیریت پایگاه دادههای جدولی
flat fuiile database management program برنامه مدیریت پایگاه دادههای تک فایل
hierarchical data base management system سیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی
telegraphic transfer انتقال تلگرافی
credit transfer پرداخت ازطریق انتقال
technology transfer انتقال تکنولوژی
thermal transfer روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
credit transfer انتقال اعتبار
third person of a transfer محال علیه
data transfer انتقال داده ها
transfer of technology انتقال تکنولوژی
transfer processing امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
transfer payments پرداختهای انتقالی
transfer payment پرداخت پولی که هیچ کارتولیدی را باعث نشود
transfer time زمان انتقال
transfer order دستورالعمل ارائه وفایف اجرایی یا انتقال وفایف اجرایی نیروهای مسلح
transfer ladle پاتیل انتقال
transfer time مدت انتقال
transfer orbit مدار انتقال
transfer operation عمل انتقال
transfer of training انتقال اموزش
transfer rate نرخ انتقال
transfer address ادرس انتقال
transfer of portfolio انتقال موجودی اوراق بهادار
transfer check مقابله
transfer machine دستگاه انتقال
transfer loader دستگاه پلکان خودکارمخصوص پیاده و سوار کردن بار از کشتی یا هواپیما
transfer line خط انتقال
transfer limit حدود تصحیحات انتقال تیر
transfer check انتقال
transfer earnings درامدهای انتقالی
transfer limit حدود صحت تصحیحات برای انتقال به دستگاه سمت توپ
transfer equipment تجهیزات
transfer interpreter مفسر انتقال
transfer instruction دستور العمل انتقال
transfer income درامد انتقالی
transfer functions توابع انتقالی
transfer case دیفرانسیل
energy transfer انتقال انرژی
power transfer انتقال انرژی
transfer of obligation حواله مدنی
transfer of learning انتقال یادگیری
deed of transfer انتقال نامه
deed of transfer سند انتقال
transfer area در عملیات اب خاکی منطقه نقل و انتقال نیروها ازناوچه ها به ساحل
transfer berth دوبه یا سکوی نقل و انتقال نیروها به ساحل از ناوچههای اب خاکی
transfer of capital انتقال سرمایه
transfer molding ریخته گری انتقالی
transfer molding قالب ریزی انتقالی
transfer mold قالب گیری انتقالی
transfer medium رسانه انتقال
transfer case جعبه انتقال نیرو
transfer function تابع انتقال
transfer port دریچهانتقال
transfer table میز انتقال
heat transfer انتقال گرما
unconditional transfer انتقال غیر شرطی
heat transfer انتقال حرارت
block transfer انتقال بلوک
block transfer انتقال کندهای
transfer characteristic مشخصه متقابل
transfer ladle کفچه انتقال چمچمه انتقال
transfer switch کلید انتقال
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com