Dictiornary-Farsi | Middle East | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 130 (7 milliseconds)

English	Persian
Middle East	سرزمین های میان خاور نزدیک East Near و خاور دور East Far
Middle East	خاورمیانه


Other Matches

Near East	خاور نزدیک
Far East	خاور دور
Far East	شرقاقصی
east	خاور مشرق
east	شرق خاورگرایی
east	بسوی خاوررفتن
to the east of	بطرف مشرق
the near east	خاورنزدیکی
east <adj.>	مشرق
east <adj.>	خاور
east <adj.>	شرق
Near East	خاور نزدیک [جغرافیا]
east indiams	هندشرقی
east end	قسمت شرقی لندن
it lies on the east of	در خاور واقع
east elevation	نمای غربی
it lies on the east of	است
north east	شمال خاور
south east	سوی جنوب خاور
north east	شمال شرق شمال شرقی
north east	در شمال خاور
south east	در جنوب خاور
south east	جنوب شرق
south east	جنوب خاوری جنوب شرقی
north-east	شمال شرقی در شمال شرق
north-east	شمال شرق
south-east	جنوب شرقی سوی جنوب شرق
south-east	جنوب شرق
East cardinal mark	علامتترتیبیشرطی
to lie east and west	شرقی غربی
the run of the hills is east	تپه ها سوی خاورامتداد دارند
to lie east and west	واقع شدن شرقی وغربی واقع شدن
East reflector deployment	تبدیلستونبهصفمنعکسکنندهشرقی
south east asia treaty organization	مان در بانکوک است
middle name	نام وسطی-اسموسطین
middle	میان
of middle a	میان سال
middle course	میانه روی
middle	مرکز
middle	میانی وسطی
middle	وسط
middle	منطقه میانی زمین
middle	میانه میدان
piggy in the middle	بازیخرسوسط
the middle finger	انگشت میانه
middle of the road <idiom>	سردوراهی گیرکردن
the parting in the middle	فرق وسط
middle lobe	نرمهششمیانی
middle layer	قشر میانی
middle sole	لژمیانی
middle weight	میانه
middle weight	میان وزن
middle linebacker	مهرهخطآخریمیانی
up to the middle in water	تا کمر در اب
middle leg	پایمیانی
middle jib	بادبانسهگوشکوچکمیانی
middle covert	پرهایمیانی
middle panel	قابچوبیمیانی
middle-of-the-road	بیطرف
middle-of-the-road	میانه رو
Middle West	باختر میانه
middle phalanx	بندانگشتمیانی
middle toe	انگشتمیانی
middle distance	فاصلهی میان زمینه و پیش زمینه
middle torus	گچبریمیانی
Middle Eastern	مربوطبهخاورمیانه
middle piece	قطعهمیانی
middle watch	نگهبانی نیمه شب
middle class	طبقه ما بین اشراف وطبقه پایین
middle aisle	صحن
middle bar of a saw	کمانکش اره
middle body	قسمت میانه ناو یا کشتی
middle deck	پل میانی
middle ear	گوش میانی
middle ear	حفره کوچکی محدود به پرده که صدا را ازگوش خارجی به گوش داخلی منتقل میکند
middle ear	گوش وسط
middle english	انگلیسی تا 0051میلادی
middle finger	انگشت میان
middle aisle	شبستان
Middle Ages	قرون وسطی
middle classes	طبقه متوسط
middle aged	میان سال
middle class	طبقه متوسط
middle classes	طبقه ما بین اشراف وطبقه پایین
middle school	دبیرستان
middle schools	دبیرستان
middle finger	وسطی
middle fraction	جزء میانی
middle succession	توالی وسطی
middle-aged	میان سال
middle sized	میان اندازه
middle sized	دارای اندازه متوسط
middle part	قسمت میانی
middle plane	صفحه میانتار
middle price	قیمت متوسط
middle part	میان
middle age	دوره بین جوانی وپیری
middle age	میان سال
middle fraction	پاره میانی
middle game	وسط بازی
middle heavyweight	09 کیلوگرم
middle insomnia	بیخوابی میانی
middle latitude	منطقه معتدله
middle aged	دوره بین جوانی وپیری
middle term	قیاس مشترکی که در صغری وکبری صدق کند
middle succession	توالی میانین
middle price	قیمت حد وسط
infection of the middle ear	عفونت گوش میانی [پزشکی]
member of the middle class	عضو طبقه متوسط
middle-class person	عضو طبقه متوسط
inflammation of the middle ear	عفونت گوش میانی [پزشکی]
upper middle class	طبقه متوسط بالا [در اجتماعی]
mullion=middle post	وادار
middle lintel in window	الت وسطی پنجره
middle lintel in window	وادار میانی پنجره
middle lintel in window	کمرکش پنجره
middle level management	مدیریت سطح متوسط
middle ground buoy	بویه زمین میان گذرگاه
middle distance race	دو نیمه استقامت 008 تا0051 متر
type of middle cloud	شکالابرقسمتمیانی
middle nasal concha	کنجایمیانیدماغی
middle primary covert	پرهایاولیهمیانی
middle rial of door frame	قیدچه
The working (middle,upper)class.	طبقه کارگر (متوسط بالا )
middle leg (outer surface)	پایمیانی
middle ear inflammation [MEI]	عفونت گوش میانی [پزشکی]
To steer a middle course . To act within judicious bounds .	کجدار و مریض عمل کردن [به نعل و به میخ زدن]
north north east	میان شمال و شمال خاور