Dictiornary-Farsi | My rent is 2000 tomanas per month. | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 99 (6 milliseconds)

English	Persian
My rent is 2000 tomanas per month.	اجاره خانه ام ماهی 2000 تومان است


Other Matches

In the year 2000…	درسال 2000...
month	ماه
the f. of the month	اول ماه
the f.month	ماه روزه
this da y month	یک ماه دیگر از امروز
It is almost ( nearly ) a month since …	نزدیک یکماه است که ...
a month	یک ماه
the f. of the month	غره ماه
month	ماه شمسی
a month before <adv.>	یک ماه قبلش
month	ماه قمری برج
fence month	ماه قرق
synodical month	month lunar
solar month	ماه خورشیدی
fence month	ماهی که شکارگوزن یاماهی گیری دران ممنوع است
on credit month's	وام با وعده ..... ماهه
month's mind	تمایل
lunar month	ماه قمری
lunar month	month synodical
lunar month	ماه هلالی ,priod synodic lunation :syn
month's mind	ایین مذهبی بیاد بود کسیکه درگذشته در روز سی ام مردنش
the fasting month	شهر صیام
beginning of the month	اول ماه
For a period of one month.	به مدت یک ما ؟
In this holy month.	دراین ماه مبارک
On this holy month.	دراین روز مبارک
In which month were you born ?	چه ماهی متولد شده یی ؟
three-month period	سه ماه
three-month period	دوره سه ماهه
the intercalary month	ماهی است درتقویم بنی اسرائیل که درهرروزه نوزده ...خورشیدی
the intercalary month	ماه اضافی
the fasting month	ماه روزه
I will be staying a month	من میخواهم یک ماه بمانم.
A one-month notice.	اطلاع قبلی یک ماهه
At the beginning of the month (year).	سرش ؟ بسنگ خورد
Solar ( lunar ) month .	ماه شمسی ( قمری )
I shall be back this day month .	درست یک ماه دیگه برمی گردم
At the beginning of the month (year).	سر ماه ( سال )
My salary doesnt last me to the end of the month.	حقوقم به آخر ماه نمی رسد
My earnings come to around 5ooo Tomans per month.	درآمدم به حدود 5000 تومان درماه می رسد
rent	ان چه که به زمین به عنوان یکی ازعوامل تولید تعلق می گیرد
rent	مال الاجاره
rent	کرایه اجاره کردن یا دادن
rent	اجاره کردن
specified rent	اجرت المسمی
rent	اجاره
rent	استیجار
i am behind in my rent	کرایه خانه ام عقب افتاده است
rent	کرایه
rent	اجاره بها
rent	اجاره دادن
rent	مال الاجاره منافع
to rent out something	کرایه دادن چیزی
rent	کرایه کردن
to rent out something	اجاره دادن چیزی
To let (rent out) a house.	خانه ای رااجاره دادن
ground rent	حق الارض
rent free	غیر ماجور
My rent has been postponed.	اجاره ام عقب افتاده است
rent-free	بی اجاره
rent-free	غیر ماجور
Can I rent a bungalow?	آیا میتوانم یک خانه ویلایی اجاره کنم؟
Can I rent a flat?	آیا میتوانم یک آپارتمان اجاره کنم؟
rent free	بی اجاره
ground rent	اجاره عرصه
rent strike	پرهیزازپرداختکرایهبهنشانهاعتصاب
rent book	کتابچهایکهدرآنمبلغکرایهذکرشدهباشد
back rent	کرایه عقب افتاده
life rent	اجاره به صورت عمری
instalment of rent	اقساط مال الاجاره
implicit rent	سهم زمین از کل تولید
back rent	پس کرایه
quit rent	اجرت المثل
explicit rent	اجاره بها
explicit rent	اجاره داری کردن
contratual rent	اجاره بهای مقطوع
economic rent	بهره اقتصادی
economic rent	بهره مالکانه
economic rent	اجاره اقتصادی
dead rent	اجاره بهایی که در صورت عدم استفاده از عین مستاجره نیز باید پرداخت شود
crop rent	اجاره محصول
back rent	اجاره پس افتاده
assize rent	اجاره مسلم ومعین
assize rent	اجرت المسمی
tonnage rent	حق امتیازی که از مواداستخراجی معدن به نسبت هرتن وصول میشود
to rack rent	حداکثر اجاره رابر ملکی بستن
theory of rent	نظریه اجاره
cash rent	اجاره نقدی
rent proper	اجرت المسمی
rack rent	اجازه گزاف بستن بر
rack rent	اجازه تمام سال
quasi rent	شبه اجاره
arrears of rent	اجور معوقه
pepper corn rent	اجاره غیر واقعی
pepper corn rent	اجاره اعتباری
pepper corn rent	اجاره فاهری
To rent(lease) a house.	خانه ای رااجاره کردن
Can I rent a holiday cottage?	آیا میتوانم یک ویلا اجاره کنم؟