English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 34 (1 milliseconds)
English Persian
Nothing has changed there. آنجا هیچ چیز تغییر نکرده است.
Search result with all words
changed دگرگون کردن یاشدن دگرگونی
changed تغییر
changed پول خرد مبادله
changed عوض کردن تغییردادن
changed معاوضه کردن خردکردن
changed تغییر کردن عوض شدن
changed تغییر دادن
changed دگرگونی
changed عوض کردن
changed تغییر دادن تبدیل
changed معاوضه
changed تغییر کردن تغییر دادن
changed تبدیل
changed تعویض مبادله
changed چاپ گرفتن از محل هایی که داده باید در آنها تغییر کند
changed رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی رکورد اصلی است
changed نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
changed فایل که حاوی رکوردهایی برای بهنگام سازی فایل اصلی است
changed متفاوت ساختن چیزی
changed استفاده از چیزی به جای چیزی دیگر
he changed his mind منصرف شد
he changed his mind از ان خیال منصرف شد
short-changed مغبون کردن
short-changed کمتر پول دادن
short-changed کش رفتن
short-changed کلاهبرداری کردن
short-changed گوشبری کردن
short-changed حق کشی کردن
It changed hands a few times before I got it. چند دست گشت تا به من رسید
My address has been changed . آدرسم عوض شده است
They changed seats . صندلی هایشان را با هم عوض کردند
Their arrangement has changed . قرارشان عوض شده است
You haven't changed. تو هیچ تغییر نکرده ای [رفتار] .
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com