English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 172 (8 milliseconds)
English Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Search result with all words
secure hypertext transfer protocol گسترش پروتکل ارسالی HTTP که امکان وجود یک بخش کدگذاری شده بین جستجوگر وب کاربر و وب سرور امن را ایجاد میکند
Other Matches
file transfer protocol پروتکل انتقال فایل
hypertext به صفحه جددی می روند
hypertext سیستم سازماندهی اطلاعات کلمات مشخص در اتصال متن به متنهای دیگر و نمایش متن پس از انتخاب کلمه
hypertext مافوق متن
hypertext روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر
protocol استانداردهای بتادل داده بین هر سیستم کامپیوتری با تایید استاندارد
protocol سیگنال ها و کدها و قوانین از پیش توافق شده , برای تبادل داده بین سیستم ها
protocol ارتباطی بین واحدهادرایستگاههای کاری مختلف که قواعد و فرمت هایی را برای مبادله پیام ها تعریف میکند
protocol خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
protocol پیش نویس معاهده
protocol صورت جلسه کنفرانس
protocol پروتکل
protocol صورت جلسه ازمایش
protocol اداب ورسوم
protocol پیش نویس سند
protocol مقاوله نامه موافقت مقدماتی
protocol پیوند نامه
protocol مقاوله نامه نوشتن
protocol تشریفات
protocol قرارداد
chief of protocol رئیس تشریفات
the rules of protocol قوانین قرارداد [صورت جلسه کنفرانس]
final protocol مقاوله نامه یا موافقتنامه نهایی
protocol of signature protocol
communications protocol پروتکل ارتباطات
communications protocol پروتکل مخابراتی
communication protocol پروتکل ارتباطی
additional protocol مقاوله نامه اضافی یا تکلمه
Protocol must be observed. تشریفات باید رعایت شود
Apple filing protocol روش ذخیره سازی فایل ها روی سرور شبکه که از طریق یک کامپیوتر Macintosh Apple قابل دستیابی است
Microcom Networking Protocol سیستم تشخیص و تصحیح خطا سافت Microcom Inc که در مودم ها و نرم افزار ارتباطی به کار می رود
character oriented protocol پروتکل با گرایش کاراکتری پروتکل کاراکترگرا
secure encryption payment protocol سیستمی که یک اتصال امن بین جستجوگرکاربر ووب سایت فروشنده ایجاد میکند تا کاربران بتوانند قیمت کالاها را روی اینترنت بپردازند
simple network management protocol سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
Chief of protocol. Master of ceremonies. رئیس تشریفات
k , transfer ضریب کای برد
k , transfer ضریب تصحیح برد توپ
transfer حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer of cause احاله امر از یک دادگاه به دادگاه دیگر به علل قانونی
transfer پهلو- رفت
transfer تغییر سمت دادن لوله
transfer انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfer ورابری
transfer ورابردن
transfer سند انتقال انتقالی
transfer نقل
transfer واگذاری تحویل
transfer انتقال
transfer منتقل کردن
transfer واگذار کردن
transfer انتقال دادن
transfer واگذاری سند انتقال و واگذاری حواله
transfer تغییر دستورات یا کنترل
transfer سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری
transfer کپی کردن یک بخش از حافظه به محل دیگر
transfer دستوری که کنترل پردازنده را از یک بخش برنامه به دیگری هدایت کند
transfer زمان انتقال داده بین وسایل یا محل ها
transfer تغییر دستور یا کنترل
transfer دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد
transfer بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
transfer ارسال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساخته یافته هستند.
transfer واگذار کردن نقل کردن انتقال
transfer واگذاری نقل
transfer سند انتقال یا واگذاری
transfer حواله
transfer احاله
transfer واگذاری
transfer زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
transfer line خط انتقال
transfer case جعبه انتقال نیرو
transfer limit حدود تصحیحات انتقال تیر
transfer loader دستگاه پلکان خودکارمخصوص پیاده و سوار کردن بار از کشتی یا هواپیما
transfer limit حدود صحت تصحیحات برای انتقال به دستگاه سمت توپ
transfer molding ریخته گری انتقالی
transfer berth دوبه یا سکوی نقل و انتقال نیروها به ساحل از ناوچههای اب خاکی
transfer case دیفرانسیل
transfer check مقابله
transfer check انتقال
transfer earnings درامدهای انتقالی
transfer ladle کفچه انتقال چمچمه انتقال
transfer equipment تجهیزات
transfer function تابع انتقال
transfer functions توابع انتقالی
transfer income درامد انتقالی
transfer instruction دستور العمل انتقال
transfer interpreter مفسر انتقال
transfer ladle پاتیل انتقال
transfer machine دستگاه انتقال
transfer medium رسانه انتقال
transfer rate نرخ انتقال
transfer rate نسبت انتقال سرعت انتقال
transfer reaction واکنش انتقالی
transfer resistor ترانزیستور
transfer station محل انتقال افراد
transfer station محل اعزام افراد
transfer switch کلید انتقال
transfer time زمان انتقال
transfer time مدت انتقال
unconditional transfer انتقال غیر شرطی
transfer canal کانالانتقال
transfer port دریچهانتقال
transfer processing امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
transfer payments پرداختهای انتقالی
transfer payment پرداخت پولی که هیچ کارتولیدی را باعث نشود
transfer mold قالب گیری انتقالی
transfer molding قالب ریزی انتقالی
transfer table میز انتقال
transfer of capital انتقال سرمایه
transfer of learning انتقال یادگیری
transfer of obligation حواله مدنی
transfer of portfolio انتقال موجودی اوراق بهادار
transfer of technology انتقال تکنولوژی
transfer of training انتقال اموزش
transfer operation عمل انتقال
transfer orbit مدار انتقال
transfer order دستورالعمل ارائه وفایف اجرایی یا انتقال وفایف اجرایی نیروهای مسلح
transfer scale پایهانتقال
transfer area در عملیات اب خاکی منطقه نقل و انتقال نیروها ازناوچه ها به ساحل
transfer address ادرس انتقال
heat transfer انتقال گرما
heat transfer انتقال حرارت
credit transfer پرداخت ازطریق انتقال
file transfer انتقال فایل
power transfer انتقال انرژی
energy transfer انتقال انرژی
conditional transfer انتقال شرطی
deed of transfer سند انتقال
deed of transfer انتقال نامه
data transfer انتقال داده ها
collect transfer بار کردن یک ثبات با بیتها ازمحلهای مختلف
technology transfer انتقال تکنولوژی
radial transfer انتقال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساختیافته هستند.
positive transfer انتقال مثبت
telegraphic transfer انتقال تلگرافی
third person of a transfer محال علیه
negative transfer انتقال منفی
transfer characteristic مشخصه متقابل
block transfer انتقال کندهای
thermal transfer روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
block transfer انتقال بلوک
credit transfer انتقال اعتبار
current transfer ratio نسبت انتقال جریان
data transfer operations عملیات انتقال داده
courier transfer station مرکزارسال پیک ارتشی
courier transfer station ایستگاه تعویض پیک
courier transfer officer افسر مسئول پیک
courier transfer officer افسر مسئول قسمت پیک ارتشی
charge transfer compounds ترکیبات انتقال بار
fuel transfer pipe لولهانتقالسوخت
bit transfer rate نرخ ارسال بیت
passenger transfer vehicle وسلهجابجاییمسافرین
data transfer rate سرعت انتقال داده ها
materials transfer notes دستورانتقال مواد
materials transfer notes برگه انتقال مواد
image transfer constant ثابت انتقال تصویر
heat transfer coefficient ضریب انتقال گرما
government transfer payments پرداختهای انتقالی دولت
electronic transfer of data انتقال الکترونیکی اطلاعات
electronic funds transfer انتقال الکترونیکی داده ها انتقال الکتریکی سرمایه ها
data transfer rate نرخ ارسال داده
data transfer rate میزان ارسال داده
data transfer rate میزان انتقال داده
file transfer utility برنامه کمکی انتقال فایل
electron transfer mechanism مکانیسم انتقال الکترون
electronic fund transfer ارسال الکترونیکی دارائی
thermal wax transfer printer روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
transfer license plate [American E] پلاک انتقال
transfer number plate [British E] پلاک انتقال
peer to peer file transfer انتقال فایل همتا
peer to peer file transfer دستیابی فایل عمومی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com