Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 50 (4 milliseconds)
English	Persian
Plans for the dam have been rejected by environmentalists.	برنامه ریزیها برای سد از طرف محیط زیست شناسان رد شده است.
Other Matches
environmentalists	محیط نگر
environmentalists	محیط زیست شناس
environmentalists	محیط زیست گرا
environmentalists	پرمون گر
rejected	نپذیرفتن
rejected	رد کردن
rejected	پس زدن
rejected	عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
rejected	عدم پذیرش چیزی
rejected child	کودک مطرود
they rejected his proposition	پیشنهاد وی را رد کگردن پیشنهاد اورا نپذیرفتند
plans	تدبیر
plans	طرح ریزی کردن در نظر داشتن نقشه
plans	زبان برنامه نویسی سطح پایین
plans	طرح کشیدن یا ریختن
plans	برنامه
plans	نقشه کشیدن طرح ریختن
plans	خیال
plans	تدبیر اندیشه
plans	نقشه
plans	طرح
plans	برنامه ریزی کردن
plans	پلان
plans	هامن
plans	نقشه مسطحه برنگاره
plans	طرح کردن
plans	طرح ریزی کردن
plans	پیش بینی کردن
plans	نقشه کف
master plans	نقشه کلیات
it is inimical to our plans	با نقشههای ما مغایر است برای نقشههای ما زیان اوراست
to make plans	برنامه ریختن
to forge out plans	برنامه ریختن
to make plans	نقشه ریختن
to forge out plans	نقشه ریختن
to make plans	توطئه چیدن
to forge out plans	توطئه چیدن
ground plans	برنگاره
ground plans	شالوده
ground plans	نقشه مسطحه
master plans	نقشه مجموعه
cash plans	طرح پرداختهای نقدی
comprehensive plans	برنامههای جامع
ground plans	طرح اساسی
strategic plans	نقشههای استراتژیک
ulterior plans	تدابیر اجل بعدی
ground plans	نقشهای که هم تراز زمین باشد طرح عمومی
You ought to coordinate(harmonize) your plans (programs).	باید برنامه هایتان را هم آهنگ کنید
I hate to rain on your parade, but all your plans are wrong.	از اینکه کارت را مختل کنم بیزارم، اما برنامه هایت همگی اشتباه هستند.

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com