Dictiornary-Farsi | Press the elevator button. | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
Press the elevator button.	تکمه آسانسور رافشار بدهید


Other Matches

to press the button	دکمه را فشار دادن در راه انداختن چیزی یا کاری پیش قدم شدن
elevator	نشانه دهنده کوچک گرد که در یک Scroll bar که محل شمارا در یک متن یا تصویر بزرگ نشان میدهد
elevator	مکان افقی متحرک
elevator	سکان بالا دهنده
elevator	بالابر
elevator	سکان تعادل
elevator	بالا دهنده لوله
elevator	از جا کندن
elevator	انبار غله \| [کشاورزی] \| جای غله خیز [کشاورزی]
elevator	انبار دانه [کشاورزی]
elevator	اسانسور
elevator	بالابرنده
elevator bucket	سطل بالابر
crop elevator	سرشاخهبالارونده
elevator belt	تسمه بالابر
elevator boot	منبع بالابر
elevator casing	بدنه بالابر
bucket elevator	دستگاه بالابرنده سطل
elevator gear	گردونه در ارتفاع
elevator rope	طناب بالابر
hoist elevator	بالابر
hoist elevator	اسانسور
arm elevator	شاخهبالارونده
grain elevator	بالابرندهدانه
Grain elevator	آسانسور سیلو
The elevator ( lift ) is out of order .	آسانسور خراب است.
elevator control cable	کابل برق اسانسور
The elevator has jammed on the tenth floor.	آسانسور درطبقه دهم گیر کرده
on-off button	خاموش
button	تکمه
button	دکمه
button	غنچه
button	هرچیزی شبیه دکمه
button	میخ
button	گل میخ گرد
button	کلید هایی که اعمالی انجام می دهند
button	تکمه زدن باتکمه محکم کردن
on the button <idiom>	درست سر موقع
on-off button	دکمهروشن
button	شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
kissing button	برامدگی روی زه که درکشیدن کامل کمان با لب کمانگیر مماس میشود
start button	دگمهای که معمولاگ گوشه سمت چپ در پایین صفحه نمایش ویندوز است و یک مسیر مناسب به برنامه ها و فایلهای کامپیوتر ایجاد میکند
TV/video button	دکمهتلوزیون
TV power button	دکمهروشنکنندهتلوزیون
button hole	جا دکمه
start button	تکمه راه اندازی
end button	انتهایکلاهک
TV/video button	ویدئو
mouse button	دکمه ماوس
microphone button	کپسول میکروفون
microphone button	تکمه میکروفن
The button on my coat off.	تکمه کتم افتاد
rewind button	دکمهعقببرنده
radio button	شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
radio button	دکمه رادیو
start button	تکمه استارت
farcy button	دکمه یابرامدگی درناخوشی سراجه
button facing	دکمهسربندشلوار
button loop	دکمهرکاب
button strap	دکمهروپوشزنانه
record button	دکمهضبط
power-on button	دکمهروشنشدندستگاه
power button	دکمهروشن
play button	دکمهشروع
pause button	دکمهایستکوتاه
on/play button	کلیدشروعبهکار
erase button	دکمهپاککننده
finger button	دکمهانگشتی
memory button	دکمهحافظ
listen button	دکمهمخصوصگوشکردن
regulating button	دکمهتنظیمکننده
reset button	دکمه
button-through smock	دکمهسریقه
capstan button	دکمهچرخطناب
measuring button	دکمهاندازهگیری
function button	دکمهردیاب
stop button	دکمهایست
crystal button	ریسهکریستالی
eject button	دکمهخروج
starter button	دکماستارت
spray button	دکمهآبپاش
shank button	دکمهپایدار
locking button	دکمهقفل
button head	سر عدسی در پیچ ها
bachelors button	گل دگمه
bachelors button	گل اشرفی
push button	دکمه فشاری
belly button	ناف
button hook	قلاب
push button	کلید فشاری
push button	شستی
ceiling button	مقره سقفی
macro set button	دکمهتنظیمصدا
auto reverse button	دکمهمعکوساتوماتیک
push-button telephone	تلفندکمهفشاری
record announcement button	دکمهاعلام کنندهضبط
emergency push button	تکمه اضطراری
cassette eject button	دکمهخروجفیلماز
power zoom button	دکمهفعالکنندهزوم
record muting button	دکمهضبطبدونصدا
counter reset button	دگمههایتحدیدشمارشگر
shutter release button	دکمه
fast-forward button	دکمهجلوبر
preset tuning button	دکمهتنظیمچرخش
push button control	کنترل دکمهای
push button dialing	شماره گیری دکمهای
push button switch	کلیدپوش باتون
reverse stitch button	دکمهوارونهکنندهدوخت
push the panic button <idiom>	از ترس قلبش فرو ریخت
push button tuner	میزانساز دگمهای
lens release button	دکمهآزادکردنبیرونآوردنلنز
VCR power button	دکمهفعالکنندهVCR
language display button	دکمهنمایشگر
key finger button	دکمهیابندهکلید
push button switch	تکمه فشاری
depth-of-field preview button	زمینهدکمهعقببر
interior door lock button	دکمهقفلدستگیرهداخلیدر
double button carbon microphone	میکروفون دو زغالی
data display illumination button	دکمهنمایشگراطلاعات
alarm threshold display button	دکمهنمایشسرحدهشدار
single button carbon microphone	میکروفون تک زغالی
press up	از حالت زاویه به بالانس کشیدن
press-up	از حالت زاویه به بالانس کشیدن
to press up	با فشار بالابردن
press	دستگاه پرس
press	ازدحام
to press up	سوی بالافشار دادن
press	فشار دادن با انگشتان
press	قفسه
press	تاکتیک دفاعی فشرده
press	دستگاه فشار
press	عامل موثر
press	ماشین فشار
press	دادن
press	چاپ فشار
press	ازدحام کردن اتوزدن
press	فشردن زور دادن
press	وارداوردن
press	مطبوعات جراید
press	مطبعه
press	ماشین چاپ
press	قاب راکت تنیس
press	فشار روی دفاع
press	فشاراوردن
press	عصاره گرفتن
press	فشردن
press	له کردن
press	فشار دادن
press	مطبوعات
press	چاپ
press	بالا زدن وزنه از روی سینه به بالای سر
press	جمعیت
press	فشار
in the press	زیر چاپ
in the press	تحت طبع
hot press	اهار زدن
press box	لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران
hot press	برق انداختن
hot press	جلادادن
lithographic press	چاپزغالی
hot press	مهره کشیدن
baling press	بالینگ پرس
baling press	پرس متعادل
freedom of the press	ازادی نگارش
freedom of the press	ازادی مطبوعات
pollen press	فشارگرده
forging press	پرس چکش کاری
folding press	پرس خم کاری
hot press	منگنه ماشین اهار
hot press	مهره
hot press	پرس کردن گرم
letter press	مواد چاپی
press fit	پرس شده
press-ups	از حالت زاویه به بالانس کشیدن
legg press	تمرین تقویت عضلههای پا بافشار دادن وزنه به بالا با پاخوابیده به پشت
gutter press	نگارش هایامطبوعات پست
etching press	ماشینچاپقلمزن
hydrostatic press	منگنه ابی
press releases	مطلب مطبوعاتی
press release	مطلب مطبوعاتی
garlic press	سیرخودکن
printing press	ماشین چاپ
hydraulic press	پرس هیدرولیکی
filter press	صافی فشاری
press bar	دستهفشار
press chamber	حفرهفشار
To press ones luck .	لگد به بخت خود زدن
cutting press	پرس قطع کننده [مهندسی]
crank press	پرس کششی اهرم
to press charges against someone	ازکسی قانونی شکایت کردن [کسی را متهم کردن]
in the press conference	در مصاحبه مطبوعاتی
copying press	منگنه سوادبرداری
yellow press	مطبوعات جنجالی
to press ahead with	با زور ادامه دادن
press report	گزارش خبری
clothes press	گنجه جا رختی
die press	فشردن
stop press	خبریابخشیکهپسازچاپسایرقسمتهایروزنامهچاپشود
press wheel	چرخفشار
extrusion press	اشترانق پرسه