Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Other Matches
information science	علم اطلاعات
information science	علوم اگاهی علوم اطلاعاتی
american civilian internee information	قسمت اطلاعات مربوط به غیرنظامیان بازگشته ازسرزمین دشمن به امریکا
American Standard Code for Information Interchange	کدی که حروف الفبا عددی را به صورت کد دودویی بیان میکند
science	علوم
science	دانش
science	علم
in all on science	وجدانا
science	علم طبیعی اگاهی
in all on science	براستی
an encourouges of science	علم پرور
science fiction	داستان تخیلی علمی
an encourouges of science	دانش پرور
cameralistic science	مالیه عمومی
science fiction	افسانه علمی
social science	علم الاجتماع
social science	جامعه شناسی
social science	علوم اجتماعی
earth science	خاک شناسی
earth science	زمین شناسی
dismal science	اقتصادسیاسی
dismal science	علم ثروت
computer science	علم کامپیوتر
computer science	علوم کامپیوتر
political science	علوم سیاسی
food science	علم غذا
the triumphs of science	فتوحات علم
the province of science	رشته علوم
the province of science	رشته علمی
the triumphs of science	پیروزیهای علمی
physical science	علوم طبیعی
veterinary science	علم دامپزشکی
domestic science	رجوع شود به economics home
life science	دانش زیستی
life science	علوم زیستی
life science	علوم طبیعی
Master of Science	فوقلیسانسMSc-
physical science	دانش مادی
physical science	خیمشناسی
software science	علم نرم افزار
science of numbers	علم حساب
library science	علم کتابداری
library science	علم تنظیم ومحافظت از کتب
management science	علم مدیریت
Bachelor of Science	لیسانس علوم
science of geology	زمین شناسی
science of numbers	حساب
Science does not remain static.	علم همواره در حرکت است
He is an authority on medical science .	درعلم پزشکی صاحب نظر است
further information	آگاهی بیشتر
asking for information	استعلام
for your information	برای اگاهی شما
Where can I get information?	از کجا می توانم بپرسم؟
information	اتهام
information	خبر
information	معلومات
information	داده ها
information	اعلام جرم صادره از ناحیه مامورتعقیب
information	داده پردازش شده و مرتب شده برای تامین قواعد با معنی
information	اطلاع دادن
information	دانش نمایش داده شده به شخص به صورتی که قابل فهم باشد
information	نمایش اطلاعات روی وسله خارجی
information	اگاهی
information	اطلاع
information [on] about somebody] [something]	آگاهی [در باره کسی یا چیزی]
information [on] about somebody] [something]	خبر [در باره کسی یا چیزی]
information [on] about somebody] [something]	معلومات [در باره کسی یا چیزی]
information [on] about somebody] [something]	داده ها [در باره کسی یا چیزی]
information	اخبار
information	پرسشگاه
information	مفروضات اطلاعات
information	سوابق
information	معلومات معیطات
information	تهمت
information	معلومات اگاهگان
information	اطلاعات
information	استخبار خبر رسانی
market information	اطلاعات و دادههای بازار
lay an information against someone	بر علیه کسی اعلام جرم کردن
lay an information against some one	نسبت به کسی اعلام جرم کردن
information system	سیستم اطلاعات
information test	ازمون معلومات
information theory	نظریه خبر
information theory	نظریه اطلاعات
information theory	نظریه اگاهی
information transmission	انتقال اطلاعات
information unit	واحد اطلاعات
information utility	utility computer
input information	اطلاعات اولیه
input information	اطلاعات ورودی
inside information	اطلاعاتی که بمردمان بیرون داده میشود
information system	سیستم اطلاعاتی
ministry of information	وزارت اطلاعات
Where is the information desk?	میز اطلاعات کجاست؟
information desk	میز اطلاعات
teachnical information	اطلاعات فنی مربوط به یک وسیله
to dig for information	خبرجویی کردن
to dig for information	جویای خبرشدن
troop information	برنامه اگاه سازی
troop information	مرکزاطلاعات پادگان پست اطلاعات پادگان
wrong information	اطلاعات نادرست
Ministry of Information .	وزارت اطلاعات
information counter	جایگاهاطلاعات
stationary information	اطلاعات لایتغیر
information office	دفتر اطلاعات
information technology	تکنولوژی اطلاعات
to fish for information <idiom>	یک دستی زدن به کسی [اصطلاح روزمره]
to pump somebody for information <idiom>	یک دستی زدن به کسی [اصطلاح روزمره]
leakage of information	نشت اطلاعات
perfect information	اطلاعات کامل
public information	اطلاعات عمومی
public information	اطلاعات مورد نیاز عامه مردم وافکار عمومی
redundant information	یک پیام بیان شده به روشی که اساس اطلاعات بطرق گوناگون یافت میشود
information console	کنسولاطلاعاتی
information source	منبع اطلاعات
derived information	اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
information sheet	برگه اطلاعات
spacial information	اطلاعات فضایی [فاصله ای]
a piece of information	یک تکه اطلاع
flow of information	گردش اطلاعات
pieces of information	چندها تکه اطلاعات
genetic information	اطلاعات وراثتی
hidden information	اطلاعات پنهان کرده
defense information	اطلاعات دفاعی
defense information	اطلاعات نظامی
We would appreciate it if you could provide us with some information about ...	ما سپاسگزار می شویم اگر اطلاعاتی در باره ... به ما ارائه کنید.
a few scraps of information	یک خرده اطلاعات [ناکافی]
false information	اطلاعات نادرست
Please send me information on ...	خواهش میکنم اطلاعات را برایم در مورد ... ارسال کنید.
information bits	بیتهای اطلاعاتی
information on demand	اطلاعات با تقاضا
oral information	اطلاعات گفتاری [شفاهی]
spatial information	اطلاعات فضایی [فاصله ای]
false information	خبر نادرست
information approach	روش کسب اطلاعات
information explosion	انفجار اطلاعات
information service	سرویس اطلاعاتی
information processing	نتیجه گیری ازاخبار
information processing	پردازش اطلاعات
information routing	مسیریابی اطلاعاتی
information revolution	تحول اطلاعات
[pieces of] information	اطلاعات
information program	اگاه سازی برنامه اطلاعات
information retrieval	بازیابی اطلاعات
information providers	تهیه کنندگان اطلاعات
information program	برنامه اگاه سازی
information service	خدمات اطلاعات
information service	خدمت اطلاعاتی
information banks	بانکهای اطلاعاتی
to gather information [about; on]	جمع آوری کردن اطلاعات [در مورد]
information box	قسمت یا کادر حامل اطلاعات مربوط به عکس هوایی
information bureau	دفتر اطلاعات
information bureau	مرکز جمع اوری اطلاعات
information capacity	فرفیت خبری
information center	مرکز اطلاعات
information center	مرکز جمع اوری اطلاعات
information processing	تقویم اخبار
information flow	روانه خبر
information hiding	یک مفهوم طراحی نرم افزاری که هدف ان کاهش اثرات متقابل بین قسمتهای یک برنامه است
information networks	شبکههای اطلاعاتی
to give [provide] somebody [some] information	به کسی آگاهی دادن
flight information board	تابلواطلاعاتپرواز
on line information service	سرویس اطلاعاتی مستقیم
To obtain first-hand information .	خبر دست اول کسب کردن
to pass on [information or news]	به بقیه اطلاع دادن
It would not be proper for me to give you that information.	درست نیست که من این اطلاعات را به شما بدهم.
To glean information . To nose around .	سر وگوش آب دادن
In regard to the proposed changes I think we need more information.	در مورد تغییرات پیشنهاد شده من فکر می کنم ما به اطلاعات بیشتری نیاز داریم.
aeronautical information overprint	اطلاعات حاشیهای نقشه ناوبری هوایی
information management system	سیستم مدیریت اطلاعات
information processing carriculum	دوره پردازش اطلاعات
information processing center	مرکز پردازش اطلاعات
information processing machine	computer
information processing systems	نظامهای خبرپردازی
information resource management	مدیریت منبع اطلاعات
information retrieval system	سیستم بازیابی اطلاعات
information storage and retrieval	بازیابی و ذخیره سازی اطلاعات
machine readable information	اطلاعات خواندنی توسط کامپیوتر
management information system	نرم افزاری که به مدیران شرکت امکان دستیابی و بررسی داده را میدهد
management information system	سیستم مدیریت اطلاعات
office information system	سیستم اطلاعات اداری
information and storage and retrieval	ذخیره و بازیابی اطلاعات
general information data	اطلاعات و امار عمومی
action information center	مرکزاطلاعات تاکتیکی
action information center	مرکز اخبار تاکتیکی
association in information systems	professionals
association in information systems	انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی
combat information center	مرکز اطلاعات رزمی
combat information center	اطاق عملیات
command information program	برنامه اطلاعاتی یکان برنامه اگاه سازی یکان
computer information system	سیستم اطلاعات کامپیوتری
essential elements of information	عناصر اصلی اخبار
essential elements of information	عناصراصلی اطلاعات
executive information system	نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت
freedom of information act	قانون فدرالی که به شهروندان عادی اجازه میدهد تا به اطلاعاتی که توسط نمایندگی فدرالی جمع اوری شده است دسترسی یابند
central information file	سیستم اصلی ذخیره داده
personal information manager	برنامه مدیریت اطلاعات شخصی
to broad cast information	خبری که درهمه جا منتشرشود
target information center	مرکز اطلاعات هدف
survey information center	مرکز اطلاعات نقشه برداری در توپخانه لشکری یا سپاه

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com