Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 37 (4 milliseconds)
English	Persian
She flirts with every handsome man she meets .	برای هر مرد خوش قیافه ای قر وغمزه می آید
Other Matches
flirts	لاس
flirts	حرکت تند وسبک
flirts	لاس زدن
flirts	اینسو وانسو جهیدن
handsome <adj.>	خوشرو
handsome	دلپذیر
handsome	مطبوع
handsome	خوش قیافه زیبا
handsome <adj.>	خوش منظر
handsome <adj.>	خوب
handsome <adj.>	خوش اندام
handsome <adj.>	خوبرو
handsome	سخاوتمندانه
meets	تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
meets	سازش کردن
meets	پرداختن
meets	معرفی شدن به ملاقات کردن
meets	مواجه شدن تقاطع کردن
meets	پیوستن
meets	: جلسه
meets	نشست نشست گاه
meets	درخور
meets	مناسب دلچسب
meets	شایسته
meets	مقتضی تقاطع
meets	مسابقه
meets	دیدار
meets	مطابقت کردن
meets	مطابق شرایط بودن
meets	: برخورد کردن یافتن
meets	تصادم کردن با دشمن درخور بودن درخور
meets	برخورد کردن
meets	اشتراک
There is more to it than meets the eye.	ارزش [و یا حقایق] پنهان در مورد چیزی وجود دارد.
There is more to it than meets the eye . It is not simple as all that.	موضوع اینقدرها هم ساده نیست
I hope it serves ( answerew ) your purpose ( meets your view ) .	امید وارم نظرتان را تأمین کند

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com