Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 53 (1 milliseconds)
English	Persian
She is blinded by passion .	شهوت او را کور کرده است
Other Matches
to g. with passion	دراتش شهوت یاعشق سوختن
passion	هوی
passion	شهوت
passion	هوای نفس
passion	هوس
passion	اغراض نفسانی
passion	تعصب شدید
passion	اشتیاق وعلاقه شدید احساسات تند وشدید
iliac passion	قولنج ایلاوس
passion flower	گل ساعت
passion sunday	یکشنبه دوم پیش ازعیدرستاخیزمسیح یا عیدفصح
passion week	هفته پیش از رستاخیز مسیح
passion play	تعزیه
passion week	هفته مصیبت
passion fruit	میوهی گل ساعت
passion play	نمایش مصیبت وشهادت
passion plays	تعزیه
to fly in to passion	از جادر رفتن
to provoke passion	شهوت انگیز بودن
to fly in to passion	خشمگین شدن
passion plays	نمایش مصیبت وشهادت
blinded	چراغ چشمک زن
self blinded	خودکور
self blinded	نادان
blinded	تاریک ناپیدا
self blinded	گمراه شده توسط نفس خود
blinded	کور کردن
blinded	آنچه به کدهای خاصی پاسخ نمیدهد
blinded	:چشم بند
blinded	اغفال کردن
blinded	گرفتن
blinded	درز یاراه
blinded	خیره کردن
blinded	:کورکردن
blinded	بی بصیرت
blinded	غیر خوانایی
blinded	نابینا
blinded	پناه
blinded	سنگر
blinded	کمینگاه
blinded	بدون دید مستقیم پرسنل
blinded	چشمک زدن علامت دادن
blinded	چراغ اعلام خطر
blinded	: کور
blinded	در پوش
blinded	پرده
blinded	هرچیزی که مانع عبورنور شود
blinded	مخفی گاه
to fall into a rage or passion	خشمگین شدن ازجادر رفتن
to fall into a rage or passion	بخشم امدن
to fall into a rage or passion	اتشی شدن
The soldier had been blinded in the war .	چشم های سرباز درجنگ کور شده بودند

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com