Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 21 (4 milliseconds)
English	Persian
She is constantly correcting me.	او [زن] دائما من را اصلاح می کند.
Other Matches
constantly	بدون تغییر
constantly	ازروی ثبات
constantly	دائما"
correcting	تصحیح کردن
correcting	صحیح
self correcting	خود بخود اصلاح شونده اصلاح کننده نفس خود
correcting	صحیح کردن تصحیح کردن
correcting	اصلاح کردن تادیب کردن
correcting	دقیق یا درست
correcting	پاک کردن خطا از چیزی
correcting	تنظیم کردن غلط گیری کردن اصلاح کردن
correcting	درست کردن
correcting	روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
correcting	درست
self correcting code	کد خود اصلاح
correcting fluid	لاکغلطگیری
error correcting code	رمز خطا یاب
error correcting code	رمز خطاگیری
error correcting code	کد تصحیح خطا
pumice correcting pencil	مدادزبرمخصوصپاککردن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com