English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 150 (8 milliseconds)
English Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Other Matches
users کاربر ها
users نرم افزاری کامپیوتری که کاربر و نه تولیدکننده نوشته است
users متن همراه یک برنامه که به کاربر کمک میکند در اجرای آن
users آنچه توسط کاربر قابل انتخا است
users بخشی یا خصوصیتی که کاربرطبق دلخواه خود آنرا ایجاد میکند
users پروتکل که بخشی از TCP/IP است و در مدیریت شبکه و برنامههای SNMP استفاده میشود
users مشابه 10322
users بخشی از حافظه که برای کاربر فراهم است و حاوی سیستم عامل نیست
users رکوردی که کاربر را مشخص میکند و حاوی کلمه رمز آن و حقوق دستیابی آن است
users انجمن یا کلوپ کاربران یا کامپیوتر مشخص
users سوکت که امکان نصب وسایل جانبی به کامپیوتر را فراهم میکند
users دستورالعمل شرح نحوه استفاده از بسته نرم افزاری یا سیستم
users کدشناسایی یکتا که به کامپیوتر امکان تشخیص کاربر را میدهد
users یکی از دو حالت ممکن برا ی اجرا برنامه چندرسانهای ولی عدم تغییر آن
users گرداننده ها
users متصدی ها
users کاربر
users 1-شخصی از کامپیوتر یا ماشین یا نرم افزار استفاده میکند. 2-به ویژه اپراتورصفحه کلید
users نرم افزار یا سخت افزاری که برای این طراحی شده اند که ارتباط با ماشین ساده تر شود
users اپراتور ها
users نام شناسایی یک کاربر که به شماره صحیح کاربر دستیابی دارد
users زبان برنامه نویسی سطح بالا که بیان راحت برخی مشکلات و توابع را فراهم میکند
users انتفاع از اموال
users مصرف کننده
users استفاده کننده
users حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است
users بکار برنده
users استعمال کننده کاربر
computer users group گروه استفاده کننده کامپیوتر
cell phone users while driving کاربران تلفن همراه درحال رانندگی
society انجمن
society مجمع
society جامعه اجتماع
society معاشرت
society نظام اجتماعی گروه
society شرکت حشر ونشر
society جمعیت
society انسگان
society اجتماع
society شرکت کمیته
society جامعه
society اشتراک مساعی
nonliterate society جامعه نانویسا
mass society جامعه انبوهیده
law society کانون وکلا
join a society عضو انجمنی شدن
inert society جامعه بیهوده
egalitarian society جامعه تساوی طلب
A classless society. جامعه بی طبقه
cooperative society شرکت تعاونی
preliterate society جامعه نانویسا
primitive society جامعه ابتدایی
Every individual in the society should . . . هر فردی درجامعه با ید ...
The various strata of society. طبقات مختلف اجتماع
building society شرکتوام دهندهمسکن
withdrawal from society اعتکاف
transitory society جامعه انتقالی
throwaway society جامعه مسرف
the society is like a vortex جامعه مانندگردابی است
secret society انجمن سری
co-operative society موسسهعام المنفعه
closed society جامعه بسته
friendly society انجمن تعاونی) که اعضای ان همدیگر رادرتنگدستی یاپیری یاری میکنن
affluent society جامعه مرفه
affluent society جامعه ثروتمند
affluent society جامعه رفاه
atomistic society جامعه ذرهای
atomistic society واحدهای کوچک تولیدی
affluent society جامعه مصرفی
benefits society انجمن خیریه
classless society جامعه بی طبقه
society for computer medicine انجمن پزشکی کامپیوتر
society for computer simulation انجمن شبیه سازی کامپیوتر
society of certified processors سازمانی که علائق و خواستههای متخصصین تایید شده کامپیوتر را ارائه میدهد
word processing society انجمن پردازش کلمه
iranian physical society انجمن فیزیک ایران
to live at the expense of society روی دوش جامعه زندگی
to live at the expense of society بار دیگران شدن
canadian information processing society انجمن کانادایی پردازش اطلاعات
digital پنجهای
digital انگشتی
digital دیجیتالی
digital رقمی وابسته به شماره
digital آنچه داده یاکمیتهای فیزیکی را به صورت داده بیان میکند
digital دیجیتال
digital رقمی
digital circuit مدار رقمی
digital channel مجرای رقمی
analog digital قیاسی به رقمی
analog to digital انالوگ به دیجیتال
digital transmission انتقال دیجیتالی
digital research inc یک شرکت نرم افزاری که محصولات زیادی دارد
digital sorting روش مرتب کردن شبیه ماشینهای جدول بندی
digital channel کانال رقمی
digital war جنگ دیجیتال [جنگ اینترنتی]
pseudo digital تولید شده توسط مودم و ارسالی روی خط وط تلفن
digital watch ساعتکامپیوتری
digital pad انگشتپا
digital nerve عصبانگشتی
digital display صفحهنمایشعددی
digital analog رقمی به قیاسی
digital pulp قسمتگوشتیانگشت
digital communications ارتباطات دیجیتالی
digital darkroom برنامهای برای بهبود تصویر
digital data داده رقمی
digital integrator انتگرال گیر رقمی
digital intergrator انتگرالگیر رقمی
digital data داده دیجیتالی
digital monitor مونیتور رقمی
digital plotter رسام دیجیتالی
digital read out نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
digital control کنترل دیجیتالی
digital computer کامپیوتردیجیتال
digital computer کامپیوتر رقمی
digital computer کامپیوتر عددی
digital clock ساعت رقمی
digital computer کامپیوتر دیجیتالی
digital computer ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
digital recording ضبط دیجیتالی
digital recording ضبط رقمی
digital computer کامپیوتر
digital transmission انتقال رقمی
digital clock زمان سنج رقمی
digital speech گفتار دیجیتالی
digital signal سیگنال دیجیتالی
digital signal علامت رقمی
digital transmission مخابره دیجیتال
digital repeater تکرارکننده دیجیتالی
digital tape cassettes نوار کاست رقمی
analog to digital converter تجزیه و تحلیل اطلاعات برای کامپیوتر با دستگاه حافظه ان
analog digital converter مبدل قیاسی- رقمی
digital frequency display شمارهتکرارنمایش
automatic digital network شبکه مبادله اطلاعات کامپیوتری
analog digital converter مبدل انالوگ دیجیتال
analog to digital converter مبدل قیاسی به رقمی
automatic digital network شبکه عددی کامپیوتری
digital to analogue converter مبدل دیجیتال به انالوگ
digital data transmission ارسال دیجیتالی داده
digital equipment corporation سازنده انواع سیستمهای مینی کامپیوتر
digital signal processing پردازش دیجیتالی سیگنال
digital to analog converter مبدل دیجیتال به انالوگ مبدل رقمی به قیاسی
To rub shoulders with people of high society. Tobecome prominent. سری توی سرها درآوردن
musical instrument digital interface واسط سریال که قط عات الکترونیکی را بهم وصل میکند
digital subscriber line [DSL] خط مشترک دیجیتال [مخابرات ]
musical instrument digital interface میانجی رقمی الات موسیقی
digital video special effects نمایشمخصوصعددیعوامل
digital video effects monitor صفحهنمایشدیجیتالی
asymmetric digital subscriber line [ADSL] خط مشترک دیجیتال نامتقارن [مخابرات ]
high bit-rate digital subscriber line [HDSL] خط مشترک دیجیتال برای نرخ بیت بالا [مخابرات ]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com