Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 63 (5 milliseconds)
English	Persian
That is all we needed!That caps ( beats ) all !	واقعا" همین یکی دیگه مانده بود !
Other Matches
caps	حروف بزرگ
caps	در مقابل حالت کوچک
caps	کلیدی روی صفحه کلید که باعث میشود همه حروف بزرگ نوشته شوند
caps	حالت بزرگ حروف
bathing caps	کلاه حمام
to pull caps	هایهو برپا کردن
to pull caps	نزاع کردن
percussion caps	چاشنی
percussion caps	چاشنی ضربتی
percussion caps	کلاهک ضربتی
ice-caps	کلاهک یخی
ice-caps	یخ کلاه
ice-caps	کیسه یخ
ice-caps	یخ پهنه
ice-caps	قله یخی
You are needed . They need you .	وجود شما مورد نیاز است
needed	نیاز
Just what I needed.	دقیقا چیزی که میخواستم.
needed	لزوم
needed	احتیاج
needed	نیازمندی در احتیاج داشتن
needed	نیازمندبودن
needed	نیازداشتن
needed	ضرورت
needed	نیازمندی احتیاج لازم داشتن
needed	مستلزم بودن
needed	لازم بودن
needed	حاجت
Just what I needed.	دقیقا همینو میخواستم.
caps lock key	کلید Lock Caps
No one needed to know save herself / outside herself [American E] .	به غیر از او [زن] هیچکس نباید از آن چیز آگاه باشد.
Reforms are needed in various directions.	تغییراتی ؟ رجهات گوناگون لازم است
beats	تداخل
beats	ضربت موسیقی
beats	تپش
beats	قلب
beats	ضربان نبض
beats	: ضرب
beats	تعدادضربات پا دریکسری ضربات بازوی شناگر ضربه زدن
beats	شلاق زدن کوبیدن
Beats me! <idiom>	من رو گیر انداختی. [نداشتن جوابی برای سوالی]
beats	چوب زدن
beats	کتک زدن
beats	زدن
beats	: تپیدن
beats	غلبه
beats	پیشرفت زنش
beats	زنه
beats	تغییرات شدت صوت در اثرتداخل ضربان
beats	تعدادپاروزنها در هر دقیقه
beats	حرکت قایق بسمت باد
beats	گریختن ازچنگ مدافع رسیدن به پایگاه پیش از رسیدن توپ بیس بال صدای منظم پای اسب
beats	غالب شدن
beats	گل زدن
beats	پیروزی
beats	ضربان
beats	مغلوب کردن
the heart beats	تپش
He beats up his wife.	زنش راکتک می زند
the heart beats	زدن قلب
the waves beats or the shore	امواج به ساحل می کوبد
He beats his own child to frighten his neighbour. <proverb>	بچه خود را مى زند که همسایه بترسد .

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com