Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 67 (5 milliseconds)
English	Persian
The convicts are being sent to concentration camps .	محکومین به اردوگاههای کار اجباری اعزام می شوند
Other Matches
concentration camps	اردوگاه کار اجباری
concentration camps	بازداشتگاه
concentration camps	منطقه تجمع اسرا
concentration camps	بازداشتگاه اسرا
concentration camps	بازداشتگاه زندانیان سیاسی یااسرای جنگی
convicts	محبوس محکوم کردن
convicts	مقصر دانسته شدن
convicts	جانی
convicts	محکوم کردن
convicts	محکوم
convicts	شخص مقصر و محکوم
convicts	مجرم
camps	اردو
camps	اردوگاه
camps	لشکرگاه
camps	منزل کردن
camps	اردو زدن
camps	چادر زدن
camps	اردوگاه نظامی
camps	چادر
camps	پادگان اردو زدن چادر زدن
prison camps	زندان صحرایی
prison camps	بازداشتگاه بیرون شهر
prison camps	اردوگاه زندانیان
boot camps	اردوگاه تعلیمات نظامی نیروی دریایی
concentration	غلظت [شیمی]
concentration	غلظت
concentration	غلیظ سازی
concentration	تراکم
concentration	تمرکز عده ها
concentration	تمرکز اتش تمرکز غلظت مواد شیمیایی موجود در هوا بازداشتگاه اسرا
concentration	تمرکز
concentration	شدت
concentration	اشباع
electronic concentration	غلظت الکترون
formal concentration	غلظت فرمال
ion concentration	غلظت یون
molar concentration	غلطت مولی
molecular concentration	غلظت مولکولی
electron concentration	غلظت الکترون
period of concentration	زمان تمرکز
period of concentration	می پیماید
data concentration	تمرکز داده
stress concentration	تمرکز تنش
period of concentration	در یک حوزه ابریز رودخانه مدت زمانی که یک قطره اب از ابتدای حوزه تا خروج از حوزه را
critical concentration	میزان تمرکز بحرانی
concentration cell	پیل غلظتی
concentration area	منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
concentration area	منطقه تمرکز اتش
concentration camp	بازداشتگاه
concentration camp	منطقه تجمع اسرا
concentration camp	بازداشتگاه اسرا
concentration camp	اردوگاه کار اجباری
concentration camp	بازداشتگاه زندانیان سیاسی یااسرای جنگی
concentration gradient	گرادیان غلظت
concentration gradient	شیب غلظت
concentration ratio	نرخ تمرکز
concentration ratio	نسبت تمرکز
concentration of electron	چگالی الکترون
concentration of fire	تمرکز اتش
concentration polarization	قطبش غلظتی
concentration of fire	توده کردن اتش
maximum allowable concentration	حداکثر غلظت مجاز
concentration cell corrosion	نوعی برخورد که در ان اختلاف پتانسیل الکترودها دراثر اختلاف غلظت یونهاالکترولیت میباشد
strategic concentration by rail	نشرمسکوکات فلزی
strategic concentration by rail	سیستم پولی فلزی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com