English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 102 (6 milliseconds)
English Persian
The dilemma has no simple answers. این مخمصه راه حل ساده ای ندارد.
Other Matches
dilemma وضع دشوار
dilemma کجدار و مریز
dilemma معمای غیرقابل حل
dilemma مسئله غامض
prisoner's dilemma معمای زندانی
policy dilemma معمای سیاستی
policy dilemma تناقض سیاست ها مشکل سیاستی
unemployment inflation dilemma تورم
unemployment inflation dilemma معمای بیکاری
answers پاسخ به یک سوال
it answers to its name اسمی است بامسمی
answers پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answers پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی
answers جواب دادن از عهده برامدن
answers ضمانت کردن
answers دفاع کردن
answers جوابگو شدن
answers بکار امدن بکاررفتن
answers بدرد خوردن مطابق بودن
answers جواب احتیاج را دادن
answers : جواب پاسخ
answers دفاع
answers پاسخ
answers زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد
answers حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند
answers مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answers سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش
answers tone ی که مودم پاسخگو پیش از تغییر مسیر انتشار میدهد
answers : پاسخ دادن
wrong answers پاسخهای نادرست
simple mean میانگین ساده
simple mean میانگین حسابی
simple بسیط
simple بی تکلف
simple ساده دل
simple خام
simple ناازموده
simple نادان ساده کردن
simple آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
simple ساده
simple وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
simple که استفاده و کار کردن با آن ساده است
simple اسان
simple contract عقد منعقد درسند عادی
simple eye چشم ساده
simple bending خمش ساده
simple equation معادله خطی
simple distillation تقطیر ساده
simple correlation همبستگی ساده
simple contract قرارداد شفاهی
simple compression فشار ساده
simple fraction کسر ساده
simple magnet مغناطیس ساده
simple minded ساده دل
simple minded ساده لوح
simple motion حرکت ساده در خط مستقیم یادایره یا مارپیچ
simple leaves برگهایتازه
simple majority اکثریتنسبی
simple design طرف کف ساده [هرگاه قسمتی و تمام فرش را بصورت ساده و بدون هیچگونه طرحی می بافند. نمونه آن فرش قائنات یا آستان قدس است که فضای بین لچک و ترنج کف ساده و قرمز می باشد.]
simple-hearted <adj.> ساده دل
simple beam تیر ساده
simple beam تیره ساده
fee simple حق الزحمه متعارف
fee simple میراث قانونی بلامعارض ملک مطلق
simple shear دراین برش تنش عمودی وجودندارد
simple shear برش ساده
simple schizophrenia اسکیزوفرنی ساده
simple regression رگرسیون ساده دو متغیره
simple hearted ساده دل
simple premission اذن محض
simple hearted بی تزویر
simple parry دفاع ساده
simple oscillator نوسانگر ساده
simple strain تغییر طول نسبی ساده
fee simple حق تملک دائم
simple-minded ساده لوح
simple average میانگین ساده
simple interest سود ساده
simple attack حمله ساده
simple arc لامپ قوسی ساده
simple wing طرح تهاجمی با خط نامتعادل
simple interest سود پول بر اساس سال 063 روزه
simple truss خرپای ساده
simple support تکیه گاه ساده
simple structure ساخت ساده
simple stress تنش ساده
simple circuit مدار توان
This is treason, pure and simple. خیانت که دیگه شاخ ودم ندارد
There is more to it than meets the eye . It is not simple as all that. موضوع اینقدرها هم ساده نیست
In simple (plain) English. به انگلیسی ساده
simple harmonic motion حرکت هماهنگ ساده
simple axis of symmetry محور ساده تقارن
simple content debt دین ناشی از قرارداد شفاهی
simple cubic lattice شبکه مکعبی ساده
simple harmonic motion حرکت نوسانی ساده
simple leg ride شگک خراب کردن حریف
simple randon sampling نمونه گیری تصادفی ساده
tenant in fee simple متصرف مطلق و دائمی ومادام العمر مال غیر منقول که تصرفاتش به اخلاف وی نیز منتقل میشود
simple periodic current جریان دورهای ساده
simple list text chart جدول نوشتاری با لیست ساده
simple network management protocol سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com