Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 60 (5 milliseconds)
English
Persian
The phone is ringing .
تلفن زنگ می زند
Other Matches
ringing
حلقوی شدن
ringing the changes
کف زنی
ringing the changes
ترویج پول تقلبی ازطریق اشاعه خرید اشیا و بعدپس دادن انها و گرفتن پول درست بجای پولهای تقلبی پرداخت شده
manual ringing
زنگ دستی
My ears are ringing .
گوشم صدا می کند
machine ringing
زنگ ماشینی
bell-ringing
بهصدادرآوردنناقوسکلیسا
would you mind ringing
اگر زحمت نیست خواهش میکنم زنگ را بزنید
bell ringing transformer
مبدل زنگ اخبار
harmonic selective ringing
تلفن اختصاصی همساز
ringing volume control
کنترلصدایرنگ
Somebody is ringing the door bell.
یکنفر دارد زنگ دررامی زند
Could I use the phone ?
اجازه هست از تلفن استفاده کنم ؟
phone-in
برنامهایتلویزیونییارادیوییکهمردم باتلفنباآندرتماسهستند
to get somebody on the phone
<idiom>
کسی را پشت تلفن گیر آوردن
phone
پاسخ به تماس در تلفن
phone
مجموعه اعداد برای تلفن خاص
phone
شماره گیری یا تلاش برای صحبت کردن با کسی در تلفن
phone
صحبت کردن با کسی از طریق تلفن
phone
تلفن
phone
تلفن کردن
phone
تلفن تلفن زدن
phone
تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
phone
صدا
phone
اوا
phone
صوت
to cell phone
با تلفن همراه زنگ زدن
You can call me at ...
[phone no.]
<idiom>
شما می توانید با من با شماره ... تماس بگیرید.
cordless phone
گوشی تلفن بی سیم
[مخابرات]
Speaking.
[on the phone]
[من]
پشت تلفن صحبت می کنم.
cordless phone
تلفن بی سیم
[مخابرات]
phone extension
شماره تلفن فرعی
[مخابرات]
phone tapping
دستگاهشنودتلفن
phone books
کتاب راهنمای تلفن
head phone
گوشی تلفن وغیره که بوسیله گیره بر روی گوش ثابت میشود
phone book
دفتر حاوی شمارههای تلفن
phone book
کتاب راهنمای تلفن
Phone Dialer
امکانی در ویندوز که به کاربرد مکان شماره گیری از کامپیوتر خود میدهد
phone cartridge
پیکاپ گرامافون
head phone
گوشی کلهای بی سیم
head phone
گوشی بی سیم
head phone
هدفون
head phone
گوشی سر
phone books
دفتر حاوی شمارههای تلفن
phone booth
کیوسکتلفنهمگانی
pay phone
پرداختتلفن
phone box
مخففBox Terlephone
cell-phone
تلفنهمراه
phone call
تماستلفنی
phone electric wire
سیم گرام
Where can I make a phone call?
از کجا می توانم تلفن کنم؟
to tap
[phone line]
مخفیانه به گفتگوی کسی در خط تلفن گوش کردن
Drop me by the phone booth.
مرا جلوی کیوسک تلفن پیاده کن
to call on the cell phone
با تلفن همراه زنگ زدن
phone sas cut off.
وسط صحبتمان تلفن قطع شد
cell phone users while driving
کاربران تلفن همراه درحال رانندگی
to hit the wrong key
[on the PC/phone/calculator]
اشتباه تایپ کردن صفحه
[کلید یا تلفن]
to hit the wrong key
[on the PC/phone/calculator]
اشتباه روی دکمه ای فشار دادن
[کلید یا تلفن]
She gave me her phone number , but I'll be blessed if I can remember it !
شماره تلفن خودش را به من داد ولی مگریادم می آید !
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com