Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
The regulations are stI'll in force ( effect ) .
این مقررات هنوز بقوت خود با قی است
Other Matches
The regulations in force .
مقررات جاری
regulations
نظام نامه
regulations
اییننامه
regulations
قوانین
regulations
مقررات
There is an outcry against these regulations.
همه از این مقررات فریادشان بلند است
tariff regulations
مقررات تعرفه بندی
To be observant of the regulations .
ملاحظه مقررات را کردن
safety regulations
ایین نامه جلوگیری از خطر
To break the law (rules , regulations).
قانون شکنی کردن
The regulations prescribe that all employees must undergo a medical examination.
آیین نامه تجویز می کند که همه کارکنان باید آزمایش پزشکی بدهند.
Force is the answer to force.
<proverb>
جواب زور را زور مى دهد .
effect
معلول
effect
تاثیر
effect
مفید
effect
کارموثر اجراکردن
effect
مفهوم نیت
after-effect
تاثیر بعدی
What effect do you think the changes will have on you?
فکر می کنید تغییرات چه تاثیری بر شما داشته باشد؟
to say something to the effect that ...
ابراز کردن خود دایربراینکه ...
to the
[that]
effect
<adv.>
با مفهوم
[معنی]
کلی
effect
عملی کردن معلول
effect
اثر
effect
نتیجه
effect
معنی
effect
اجرا
to this effect
باین معنی
to the effect that
مبنی براینکه
to the effect that
دایربراینکه
to take effect
قابل اجراشدن
to come into effect
قابل اجراشدن
to come into effect
مجری شدن
with effect from
از تاریخ ...
come to effect
قابل اجرا شدن
effect
اجرا کردن
effect
انجام دادن
take effect
<idiom>
قانونی درست شدن
to this effect
ازاین قرار
after-effect
اثر ثانوی
cause and effect
علت و معلول
to take effect
قانونی درست شدن
by-effect
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
to go into effect
قابل اجرا شدن
to take effect
قابل اجرا شدن
to go into effect
کاربرد پذیر شدن
to go into effect
قانون شدن
to take effect
کاربرد پذیر شدن
to take effect
مجری شدن
to go into effect
قانونی درست شدن
by-effect
اثر جانبی
by-effect
نتیجه جانبی
to take effect
قانون شدن
by-effect
اثر فرعی
effect and cause
معلول و علت
lighting effect
اثر روشنایی
evidentiary effect
اثر مشهود
electroosmotic effect
اثر الکترون اسمزی
doppler effect
پدیده دوپلر
dynatron effect
اثر دیناترون
macrocyclic effect
اثر درشت حلقهای
microphonic effect
اثر میکروفونی
doppler effect
اثر دوپلر
leveling effect
اثر هم تراز کننده
mining effect
اثر انفجاری مین
pigou effect
اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
pinch effect
اثر فشرده سازی
pincushion effect
اعوجاج بالشتکی
piston effect
اثر سنبهای
practice effect
اثر تمرین
price effect
اثر قیمت
ratchet effect
اثر برگشت ناپذیر
ratchet effect
اثر چرخش دهنده مصرف بالا و استانداردبالای زندگی باسانی عوض نشدن
reactive effect
عکس العمل
redistribution effect
اثر توزیع مجدد
restrictive effect
اثر انقباضی
pigou effect
اثر پیگو
photoelectric effect
اثر فوتوالکتریک
mining effect
اثر مینی شکل ترکش مینی شکل
mirror effect
اثر اینهای
mirror effect
اثر انعکاسی
mirror effect
اثرتقارن
monroe effect
اثر مونرو
monroe effect
اصل مونرو متمرکز کردن نیروهای انفجاری در یک مسیر
nephelauxetic effect
اثر نفلوکس
nephelauxetic effect
اثر انبساط ابرالکترونی
night effect
تاثیرات تغییر جریان مغناطیسی در شب
peltier effect
پدیده پلتیه
peltier effect
اثر پلتیه
restrictive effect
اثر کاهشی
law of effect
قانون اثر
immitation effect
اثر تقلیدی
income effect
تناسب خرید با درامد
hall effect
یچ الکترونیکی در حالت جامد که با میدن مغناطیسی کار میکند
hall effect
اثر هال پدیده هال
gyroscopic effect
اثر ژیروسکوپی
ground effect
اثر زمین
ground effect
نیروی پرواز به صورت هواناو
ground effect
وسیله پرواز به صورت هواناو
greenhose effect
پدیده گلخانهای
income effect
اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
hall effect
شرح تاثیر میدان مغناطیسی روی جریان الکترون ها
halo effect
اثر هالهای
impact effect
اثر ضربه
image effect
اثر تصویر تلویزیون
incidental effect
اثر تبعی
hubble effect
جابجایی به سوی قرمز
incidental effect
اثر فرعی
hubble effect
اثر هابل
heating effect
اثر گرمایشی
hawthorne effect
اثر هاوتورن
glare effect
اثر چشم دوزی
flywheel effect
پدیده چرخ لنگری
fire for effect
تیرموثراتش
kappa effect
اثر کاپا
evidentiary effect
نتیجه مشهود
kelvin effect
اثر کلوین
kelvin effect
پدیده کلوین
kelvin effect
اثرپوست
kerr effect
اثر کر
kerr effect
پدیده کر
magnetooptical effect
پدیده کر
joule effect
اثر ژول
isotope effect
اثر ایزوتوپی
photovoltaic effect
اثر نور- ولتی
fire for effect
مرحله تیر موثر
field effect
اثر میدان
field effect
با تاثیر میدانی
exponential effect
اثرنمایی
experimenter effect
اثر ازمایشگری
induction effect
اثر القایی
inductive effect
اثر القایی
impact effect
اثر برخورد
magnetooptical effect
اثر کر
retarding effect
اثر تاخیری
zener effect
اثر زنر
put into effect
واقعیت دادن
put into effect
عملی کردن
put into effect
واقعی کردن
carry into effect
انجام دادن
carry into effect
اجرا کردن
carry into effect
واقعیت دادن
put into effect
صورت گرفتن
put into effect
به انجام رساندن
put into effect
انجام دادن
zener effect
اثر زنری
sound effect
جلوههایصوتی
special effect
جلوههایویژه
side effect
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
corn-effect
ذرتی شدن فرش که در اثر پرداخت یا قیچی کردن نامناسب بوجود می آید و پرزهای فرش همگی دارای یک ارتفاع نبوده و ظاهر پرز فرش بلند و کوتاه می شود
put into effect
اجرا کردن
carry into effect
واقعی کردن
carry into effect
عملی کردن
carry into effect
به انجام رساندن
spillover effect
اثر جانبی
secondary effect
اثر فرعی
spillover effect
اثر فرعی
secondary effect
نتیجه جانبی
spillover effect
نتیجه جانبی
secondary effect
اثر جانبی
carry into effect
به اجرا در آوردن
put into effect
به اجرا در آوردن
put into effect
تکمیل کردن
carry into effect
تکمیل کردن
put into effect
صورت دادن
carry into effect
صورت دادن
put into effect
جامه عمل پوشاندن
carry into effect
جامه عمل پوشاندن
put into effect
تحقق بخشیدن
carry into effect
تحقق بخشیدن
secondary effect
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
zeigarnik effect
پدیده زایگارنیک
ripple though effect
اثر بازدارنده
significant effect
اثر معنی دار
size effect
تاثیر اندازه
skin effect
اثر سطحی
skin effect
اثر پوست
steric effect
اثر فضایی
subsittution effect
اثر جانشینی
substitution effect
اثر جانشینی
surface effect
اثر سطح
significant effect
اثر مهم
shot effect
اثر ساچمهای
shoaling effect
اثرات کم عمق
ripple through effect
نتایج یا تغییرات یا خطاهای صفحه گسترده که به عنوان نتیجه یک مقدار تغییر یافته در یک خانه فاهر میشود
schottky effect
اثر شوتکی
schottky effect
پدیده شوتکی
screening effect
اثر پوششی
seebeck effect
اثر زبک
seebeck effect
پدیده زبک
shielding effect
اثر حفافتی
tau effect
پدیده تائو
tax effect
اثر مالیات
thermoelectric effect
اثر گرما- برق
turning effect
اثر گردش
unfavorable effect
اثر نامساعد
volta effect
اثر ولتا
volta effect
پدیده ولتا
wealth effect
اثر ثروت
wealth effect
"اثر پیگو "
zeeman effect
اثر زیمن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com