Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 95 (1 milliseconds)
English
Persian
There is more to it than meets the eye . It is not simple as all that.
موضوع اینقدرها هم ساده نیست
Other Matches
meets
: برخورد کردن یافتن
meets
مطابق شرایط بودن
meets
مطابقت کردن
meets
دیدار
meets
مسابقه
meets
پرداختن
meets
سازش کردن
meets
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
meets
تصادم کردن با دشمن درخور بودن درخور
meets
برخورد کردن
meets
معرفی شدن به ملاقات کردن
meets
مواجه شدن تقاطع کردن
meets
پیوستن
meets
: جلسه
meets
نشست نشست گاه
meets
درخور
meets
مناسب دلچسب
meets
شایسته
meets
مقتضی تقاطع
meets
اشتراک
There is more to it than meets the eye.
ارزش
[و یا حقایق]
پنهان در مورد چیزی وجود دارد.
She flirts with every handsome man she meets .
برای هر مرد خوش قیافه ای قر وغمزه می آید
I hope it serves ( answerew ) your purpose ( meets your view ) .
امید وارم نظرتان را تأمین کند
simple
آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
simple
بی تکلف
simple mean
میانگین حسابی
simple mean
میانگین ساده
simple
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
simple
که استفاده و کار کردن با آن ساده است
simple
ساده
simple
بسیط
simple
ساده دل
simple
خام
simple
ناازموده
simple
نادان ساده کردن
simple
اسان
simple distillation
تقطیر ساده
simple correlation
همبستگی ساده
simple contract
عقد منعقد درسند عادی
simple contract
قرارداد شفاهی
simple compression
فشار ساده
simple bending
خمش ساده
simple beam
تیر ساده
simple beam
تیره ساده
simple equation
معادله خطی
simple eye
چشم ساده
simple fraction
کسر ساده
simple design
طرف کف ساده
[هرگاه قسمتی و تمام فرش را بصورت ساده و بدون هیچگونه طرحی می بافند. نمونه آن فرش قائنات یا آستان قدس است که فضای بین لچک و ترنج کف ساده و قرمز می باشد.]
simple majority
اکثریتنسبی
simple leaves
برگهایتازه
simple motion
حرکت ساده در خط مستقیم یادایره یا مارپیچ
simple minded
ساده لوح
simple minded
ساده دل
simple-hearted
<adj.>
ساده دل
simple magnet
مغناطیس ساده
simple average
میانگین ساده
simple attack
حمله ساده
simple-minded
ساده لوح
simple premission
اذن محض
simple parry
دفاع ساده
simple oscillator
نوسانگر ساده
simple circuit
مدار توان
simple hearted
بی تزویر
simple hearted
ساده دل
fee simple
میراث قانونی بلامعارض ملک مطلق
fee simple
حق الزحمه متعارف
fee simple
حق تملک دائم
simple interest
سود پول بر اساس سال 063 روزه
simple interest
سود ساده
simple regression
رگرسیون ساده دو متغیره
simple schizophrenia
اسکیزوفرنی ساده
simple arc
لامپ قوسی ساده
simple wing
طرح تهاجمی با خط نامتعادل
simple truss
خرپای ساده
simple support
تکیه گاه ساده
simple structure
ساخت ساده
simple stress
تنش ساده
simple strain
تغییر طول نسبی ساده
simple shear
دراین برش تنش عمودی وجودندارد
simple shear
برش ساده
simple cubic lattice
شبکه مکعبی ساده
simple axis of symmetry
محور ساده تقارن
simple harmonic motion
حرکت نوسانی ساده
simple harmonic motion
حرکت هماهنگ ساده
The dilemma has no simple answers.
این مخمصه راه حل ساده ای ندارد.
simple leg ride
شگک خراب کردن حریف
This is treason, pure and simple.
خیانت که دیگه شاخ ودم ندارد
simple content debt
دین ناشی از قرارداد شفاهی
In simple (plain) English.
به انگلیسی ساده
tenant in fee simple
متصرف مطلق و دائمی ومادام العمر مال غیر منقول که تصرفاتش به اخلاف وی نیز منتقل میشود
simple periodic current
جریان دورهای ساده
simple randon sampling
نمونه گیری تصادفی ساده
simple list text chart
جدول نوشتاری با لیست ساده
simple network management protocol
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com