Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
There is no market for it in Iran .
درایران مصرفی ندارد
Other Matches
all iran
سرتاسرایران
Iran
ایران
iran
اِرات
all iran
همه ایران
russo iran
روس وایران
sole a for iran
تنهانماینده برای ایران نماینده انحصاری برای ایران
How long were you away from Iran ?
چه مدت درایران نبودید ؟
oil from iran
نفت ایران
He was deported from Iran.
اورااز ایران اخراج کردند
on the west of iran
در باختر ایران
I come from Iran . I am Iranian.
من اهل ایران هستم (ایرانی ام )
iran u.s. claims tribunal
دیوان دعاوی ایران و امریکا
This car is assembled in Iran.
این اتوموبیل رادرایران سوار می کنند (مونتاژ )
Iran Carpet Company
شرکت سهامی فرش ایران
For example ( instance ) , lets take Iran .
مثلا" فرضا" همین ایران
I will depart the day after tomorrow with the Iran Air.
من پس فردا با ایران ایر پرواز می کنم.
The persian gulf is between Iran and saude Arabia .
خلیج فارس میان ایران وعربستان سعودی قرار گرفته
market
محل داد وستد
market value
قیمت مناسب برای خریداروفروشنده
market value
ارزش بازاری
market
بازار فروش
[اقتصاد]
market value
در بازار قیمت بازار
market value
ارزش
in the market for
<idiom>
خواستن یا آماده خرید چیزی شدن
outside market
بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
off-market
<adj.>
خارج از بورس
[فروخته شده ]
market value
قیمت بازار
market
بازار
market
مرکزتجارت
market
فروختن
down-market
رجوع شود به downscale
market
درمعرض فروش قرار دادن
market
به بازار عرضه کردن
market
در بازار دادوستد کردن
security market
بازار اوراق بهادار
securities market
بازار اوراق بهادار
rig the market
با احتکار کالا افزایش وکاهش مصنوعی در قیمت هاایجاد کردن
oil market
بازار نفت
price market
وضع کردن قیمت در انحصار
narrow market
بازار محدود
perfect market
بازار کامل
organized market
بازار سازمان یافته
market trust
بازار انحصاری
market trends
روندهای بازار
market prices
قیمتهای تعیین شده در بازار
market prices
قیمتهای بازار
market price
قیمت بازار
market overt
بازار عمومی محل خرید و فروش درفضای باز
market overt
بازار اشکار
market oriented
در جهت بازار
market oriented
بازاری
market opportunity
فرصت بازار
market review
بررسی بازار
market survey
بررسی بازار
market risk
خطر بازار
market system
نظام بازار
market structure
بنیان بازار
market penetration
نفوذ به بازار
market structure
ساخت بازار
market socialism
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
market share
سهم بازار
market segmentation
تجزیه بازار
market segmentation
تقسیم بازار
market mechanism
مکانیسم بازار
seller's market
بازار فروشنده
to place on the market
درمعرض فروش قرار دادن
to put on the market
درمعرض فروش قرار دادن
to place on the market
به بازار عرضه کردن
to put on the market
به بازار عرضه کردن
carpet market
بازار فرش
flea market
<idiom>
بازارمکاره (بازارکهنه فروشها)
to put on the market
فروختن
to place on the market
فروختن
financial market
بازار مالی
over-the-counter market
بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
off-market purchases
خرید در بیرون از بورس
To depress the market .
بازار را کساد کردن
On the free market .
دربازار آزاد
the market is dull
بازار کساداست
the market is dull
بازار راکد است
target market
بازاری که سخت افزار یا نرم افزار مخصوصا برای ان طراحی شود
spot market
بازار معاملات نقدی
spot market
بازار نقدی
soft market
بازار با تقاضای خوب
sharing the market
تقسیم بازار
seller's market
بازاری که در ان اختیار معامله وتصمیم گیری در دست فروشنده است
to make a market of
معامله کردن
to make a market of
با کالای دیگرمعاوضه کردن
market gardening
شغلسبزیکاریوکاشتمیوه
market gardener
باغکار سبزیکار
market garden
مزرعهکاشتسبزیجاتومیوهجاتجهتفروش
labour market
متقاضیکار
cattle market
محلفروشاحشام
widening of market
گسترش بازار
wage market
بازار دستمزد
to rig the market
با احتکارویکجاخریدن کالاافزایش وکاهش مصنوعی دربهای کالافراهم کردن
domestic market
بازار داخلی
buyer's market
بازار خرید
bullish market
بازار رو به رونق
bullish market
بازار احتکاری
bullion market
بازار شمش
bull the market
بازار را گرم کردن
break into the market
در بازار رسوخ کردن
bearish market
بازار رو به افول
black market
دربازارسیاه معامله کردن
black market
بازار سیاه
buyer's market
بازاری که درکنترل خریدارست
buyer's market
بازار مناسب برای خریدار
dead market
بازار کم فروش
dead market
بازار کساد
credit market
بازار اعتباری
cornering the market
خرید کلی و یکجای کالاهای بازار
cornering the market
قبضه نمودن بازار
commodity market
بازار کالای مصرفی
commodity market
بازار مواد اولیه
commodity market
بازار کالا
capital market
بازار سرمایه
buyers market
بازار خرید
stock market
بورس کالاهای مختلف
stock market
بورس سهام وارز
Common Market
بلژیک
Common Market
بازار مشترک جامعه اقتصادی اروپا سازمان متشکل ازکشورهای المان غربی ایتالیا
Common Market
جامعه اقتصادی اروپا
Common Market
بازار مشترک
free market
بازار ازاد
open market
بازار ازاد بازاری که دارای رقابت کامل میباشد
open market
بازار باز
open market
بازار ازاد
Common Market
فرانسه لوکزامبورگ و هلند
market economies
اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
flea market
بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
flea market
سمساری
money market
بازار پول
market place
بازار
market research
بررسی بازار
market research
تحقیقات درخصوص بازار مطالعه وضعیت بازار
market research
بازارپژوهی
market research
تحقیقات علمی در بازار ودادوستد کالا
market economy
اقتصاد بازار
market economy
اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
market economies
اقتصاد بازار
market places
بازار
market failure
ناتوانی بازار
imperfect market
بازار ناقص
idols of the market
اوهام ناشی از سخن وامیزش
market freedom
ازادی تجاری
market mechanism
طرز کار بازار
market functions
وفائف بازار
home market
بازار داخل کشور
labor market
بازار کار
home market
بازار داخلی
market freedom
ازادی بازار
market forces
عوامل موثردر بازار
loan market
بازار وام
market equilibrium
تعادل بازار
market failure
شکست بازار نارسائی بازار
market forces
نیروهای بازار
market demand
تقاضای بازار
market channels
مجاری توزیع
market appraisal
سنجش بازار
market acceptance
پذیرش کالا توسط بازار
market imperfection
نقص بازار
market imperfection
ناقص بودن بازار
market leader
دارای رهبریت بازار
easty market
بازاراست تا
exchange market
بازار داد و ستد
exchange market
بازار اسعار
market leader
پیشرو بازار
fair market
بازار مکاره
falling market
بازار رو به زوال
market leader
پیشقدم در بازار
foreign market
بازار خارج
fair market
هفته بازار
market information
اطلاعات و دادههای بازار
gold market
بازار طلا
futures market
بازار خرید و فروش سلف
kerb market
[British E]
بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
curb market
[American E]
بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
market grades and grading
طبقه بندی بازار
market rate of interest
نرخ بهره بازار
market directed economy
اقتصاد مبتنی بر بازار
open market rate
نرخ بازار ازاد
free market system
نظام بازار ازاد
free market economy
اقتصاد بازار ازاد
foreign exchange market
بازار ارز
the islamic inspector of the market
محتسب
demand and supply market
بازار عرضه و تقاضا
The gold market is booming .
بازار طلااینروزها گرم است
open market price
قیمت بازار ازاد
open market operations
عملیات بازار ازاد
market demand schedule
صورت تقاضاهای خریدارجزء در بازار
market clearing price
قیمت تعادل در بازار
black market operations
عملیات بازار سیاه
mass market product
محصول پر فروش
aggregate market demand
تقاضای کل بازار
aggregate market supply
عرضه کل بازار
open market operation
عملیات دولت در بازار ازاد خرید و فروشهایی که دولت از طریق خزانه داری کل میکند
dual labor market
بازار کار دوگانه
developed market economy countries
کشورهای توسعه یافته ازنظر اقتصادی
developed market economy countries
کشورهای مرفه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com