Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
This must not happen in future at any cost.
در آینده این موضوع به هیچ شرطی نباید پیش بیاید.
Other Matches
She resolved to give him a wide berth in future.
[She decided to steer clear of him in future.]
او
[زن]
تصمیم گرفت در آینده ازاو
[مرد]
دوری کند.
There's a question mark
[hanging]
over the day-care clinic's future.
[A big question mark hangs over the day-care clinic's future.]
آینده درمانگاه مراقبت روزانه
[کاملا]
نامشخص است.
What wI'll happen now?
حالاچه می شود ؟
certain to happen
حتمی الوقوع
to happen to somebody
برای کسی اتفاقی
[بد]
افتادن
happen
روی دادن
happen
رخ دادن اتفاق افتادن
happen
واقع شدن تصادفا برخوردکردن پیشامدکردن
Should anything happen to me, ...
<idiom>
اگر اتفاق بدی افتاد برای من ...
make something happen
تحقق بخشیدن
make something happen
جامه عمل پوشاندن
make something happen
انجام دادن
make something happen
صورت دادن
make something happen
به انجام رساندن
make something happen
عملی کردن
make something happen
واقعی کردن
make something happen
واقعیت دادن
make something happen
اجرا کردن
make something happen
تکمیل کردن
Accidents wI'll happen.
چلوی تصادف ( قضا وقدر ) رانمی توان گرفت
make something happen
به اجرا در آوردن
Accidents wI'll happen .
جلوی اتفاق رانتوان گرفت
What wI'll happen if your mother finds out.
اگر مادرت بفهمد چه می شود؟
future
اخرت
the future
جهان اینده
the future
دنیای دیگر عقبی
the future
عاقبت
future
بعد اینده اتیه
future
بعدی
future
مستقبل
future
اینده
for the future
<adv.>
برای آینده
in the near future
در آینده نزدیک
look to the future
باینده نظر افکندن
It is bound (most likely)to happen . The die is cast . It is final and irrevocable.
بروبرگردندارد ( قطعی وحتمی است )
remote future
آینده دور
I am hopeful about the future.
درباره آینده امیدوارهستم
fear of the future
وحشت از آینده
to mortgage one's future
خسارت زدن به آینده خود
a rosy future
آینده امید بخشی
future tense
زمانآینده
office of the future
ادارهای که استفاده گستردهای از کامپیوتر
future promissory
زمان اینده التزامی که برای اول شخص will و برای شخص دوم shall بکار می برند
he could read the future
خواندن ونوشتن نمیداند سوادندارد
future perfect
شامل زمان اینده نقلی که در انگلیس بصورت have willو have shall ساخته میشودونشانه خاتمه عمل درزمان اینده میباشد
future attacks
حملههای اینده را پیش بینی نکردند
prospect of the future
دورنمای اینده
future-oriented
<adj.>
آینده گرا
future shock
اضطراب دگرگونی
future-oriented
<adj.>
پایدار
[نسبت به آینده]
office of the future
ارتباطات داده و سایر تکنولوژیهای الکترونیکی بعمل می اورد
This is important, not only today, but also and especially for the future.
این، نه تنها امروز، بلکه به ویژه برای آینده هم مهم است.
future perfect tense
زمان ایندهای که انجام کاری پیش از وقت معینی پیش بینی میکند
I wonder what lies in store for me in the future.
من دوست داشتم بدانم که برای من در آینده چه پیش می آید.
to look forward expectantly to the future
با انتظار به آینده نگاه کردن
The future of the team is shrouded in uncertainty.
آینده این تیم بلاتکلیف است.
debt due at a future time
دین موجل
Any reform of the insurance law must be left to the future.
هر اصلاح قانون بیمه باید به آینده باقی گذاشته شود.
Any reform of the pension law must be left to the future.
هر اصلاح قانون بازنشستگی باید به آینده باقی گذاشته شود.
These talks are crucial
[critical]
to the future of the peace process.
این مذاکرات برای آینده روند صلح بسیار مهم
[حیاتی]
هستند.
It must be left to the future to repeat the study under better controlled conditions
این را باید به آینده باقی گذاشت که پژوهش را در شرایط کنترل شده بهتر تکرار کرد.
first cost
هزینه اولیه
to ones cost
به ضرر یا زیان خود شخص
cost in use
هزینه تملک و بهره برداری از ساختمان یا کارخانه
overall cost
هزینه کل
cost plus
اضافه بر بهای تمام شده
cost plus
براساس قیمت تجارتی
cost plus
بعلاوه سود معینی
cost plus
هزینه باضافه حق الزحمه
least cost
حداقل هزینه
to one's cost
به ضرر یا زیان خود شخص
cost
هزینه بهاگذاری کردن
at any cost
بهر قیمت
cost
ارزیدن تمام شدن
cost
قیمت
cost
بها
cost
قیمت گذاری کردن
cost
ارزش
cost
هزینه
cost
ارزیدن هزینه
cost
خرج
cost
قیمت داشتن ارزش داشتن
manufacture cost
ارزش ساخت
maintenance cost
ارزش نگهداری
maintenance cost
هزینه نگهداری
noncontrollable cost
هزینه غیر قابل کنترل
living cost
هزینه زندگی
least cost design
بهترین روش استفاده از حافظه به کمک فضا یا قط عات
margin cost
مقدار هزینهای ک__ه در نتیجه اف_زایش محصول یک واحد تولیدی به کل هزینه افزوده میشود
nominal cost
هزینه اسمی
manufacturing cost
هزینه ساخت
marketing cost
هزینه بازاریابی
manufacturing cost
هزینه تولید
margin cost
هزینه جنبی
marginal cost
هزینه نهائی
free of cost
مفت
least cost combination
ترکیب حداقل هزینه
increasing cost
هزینههای صعودی
increasing cost
هزینههای فزاینده
historical cost
قیمت متعادل
historical cost
قیمت بازار
free of cost
مجانی
fluxway cost
هزینه تهیه مدار اکتشافی مین
fixed cost
هزینه ثابت و معین
factor cost
قیمت تمام شده عامل تولید
factor cost
هزینه عامل تولید
incremental cost
هزینه نهائی
incremental cost
هزینه اضافی
incremental cost
هزینه نهایی
labor cost
هزینه کار
investment cost
هزینه سرمایه گذاری
inseparable cost
حالتی که چند نوع کالا در یک واحدتولیدی ساخته شود و هزینه و مخارج هر یک نسبت به کل مخارج اختیارا" تعیین گردد
inseparable cost
هزینه غیر قابل تفکیک
initial cost
هزینه اولیه
indirect cost
هزینه غیرمستقیم
indirect cost
هزینه غیر مستقیم
extra cost
هزینه اضافی
At the price of. At the cost of .
به قیمت
total cost
هزینه کل
incremental cost
هزینه های اضافی
incremental cost
هزینه نهایی
sunk cost
هزینه حاشیهای
sunk cost
هزینههای اضافی
specific cost
هزینه ویژه
specific cost
هزینه مستقیم
social cost
هزینه اجتماعی
security for cost
تامین هزینه دادرسی
research cost
هزینه تحقیق
unit cost
هزینه واحد
unit cost
هزینه هر واحداز کالا
response cost
جریمه
How much does an ad per line cost?
هر خط یک آگهی چقدراست؟
cost-effective
هزینه کاه
cost-effective
کارآمد هزینه
cost-effective
مقرون به صرفه
cost-effective
سودآور
variable cost
هزینه متغیر
value cost contract
پیمان بستن با قیمتهای پایه
user cost
هزینه استفاده
user cost
هزینه استعمال
reproduction cost
هزینه تجدید تولید
replacement cost
هزینه جایگزین کردن چیزی
prime cost
قیمت تمام شده محصول
packaging cost
هزینه بسته بندی
opportunity cost
هزینههای کالای تولیدی
opportunity cost
هزینه فرصت
opportunity cost
هزینه فرصت از دست رفته
operating cost
مخارج عملیاتی
operating cost
هزینه بهره برداری
prime cost
هزینه پایه
prime cost
هزینه متغیر
prime cost
ارزش اولیه
replacement cost
هزینه تعویض
replacement cost
هزینه جایگزینی
reorder cost
هزینه سفارش مجدد
public cost
هزینه عمومی
program cost
مخارج اجرای یک برنامه مخارج پیش بینی شده
program cost
هزینه برنامه
production cost
ارزش ساخت
production cost
هزینه تولید
probability cost
بهای احتمالی
private cost
هزینه خصوصی
operating cost
هزینه عملیاتی
external cost
هزینه خارجی
cost minimization
حداقل کردن هزینه
cost category
هزینههای انجام شده
cost category
بخش هزینه
cost category
اقلام هزینهای
cost calculation
براورد هزینه
cost and frieght
سی اند اف
cost and frieght
قیمت کالا به اضافه کرایه حمل
cost and freight
قیمت و بهای حمل و نقل
cost analysis
تجزیه و تحلیل قیمت
cost analysis
تجزیه و تحلیل هزینه
cost analysis
تجزیه و تحلیل قیمت اجناس
cost analysis
تجزیه تحلیل هزینههای کار
cost allocation
بخش هزینه
cost allocation
سرشکن کردن هزینه
cost allocation
تخصیص هزینه
cost accounts
حساب های هزینه یابی حساب هزینه ای حساب مخارج
cost center
مرکز هزینه زا
cost center
قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
cost center
تمرکز هزینه
cost ledger
دفتر قیمت تمام شده
cost indexes
ضریب افزایش یا کاهش هزینه هائی که قبلا تعیین شده
cost indexes
شاخص هزینه
cost function
تابع هزینه
cost fraction
نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
cost finding
ارزش یابی
cost expenditure
هزینه
cost estimate
تخمین مخارج
cost estimate
براورد هزینه
cost effectiveness
تاثیر بخشی هزینه
cost effectiveness
سودمندبودن بیشتربودن درامد در مقایسه باهزینه ها
cost effectiveness
ثمربخش بودن
cost effectiveness
هزینه وبهره وری
cost curve
منحنی هزینه
cost contract
قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
cost centre
مرکز هزینه یابی
cost accounting
حسابداری قیمت تمام شده حسابداری صنعتی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com