English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 57 (5 milliseconds)
English Persian
To keep onesface ruddy by the slap it has receive. <proverb> با سیلى صورت خود را سرخ نگهداشتن .
Other Matches
ruddy شنجرفی
ruddy سرخ کردن
ruddy گلگون گلچهره
ruddy قرمز رنگ
slap ضربت
slap ضربت سریع
slap صدای چلب چلوپ سیلی زدن
slap تپانچه زدن
slap زدن
slap سیلی تودهنی
slap down ناگهان توقیف کردن
slap down متوقف ساختن
slap باکف دست زدن
slap-up شیک
slap together <idiom> به عجله وبی مراقبت واداشتن
slap-up عالی
slap-up درجه یک
slap-up مجلل
slap bang سراسیمه
slap-bang با صدا
slap pass پاس اریب
slap-bang بضرب
slap-bang سراسیمه
slap bang بضرب
slap bang با صدا
slap shot ضربه محکم که تیغه چوب هاکی پشت گوی به زمین می خورد و ان را بلند میکند
slap in the face <idiom> بی احترامی کردن
receive به دست آوردن
what p do you receive? صدی چندمی گیرد
what p do you receive? چند درصد می گیرد
receive only فقط دریافتی
receive only فقط گرفتنی
receive as دانستن
receive دریافتی
receive گرفتن
receive اخذ دریافت کردن جا دادن وپنهان کردن مال مسروقه
receive وصول کردن
receive ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش داده شده را می پذیرد
receive پذیرش داده از یک خط ارتباطی
receive دریافت کردن
receive of سهم داشتن از
receive جادادن
receive پذیرایی کردن از
receive رسیدن پذیرفتن
He is high . He is slap – happy . کله اش گرم است
To receive a blow. ضربه خوردن
receive a wound زخم خوردن
receive attention مورد توجه واقع شدن
receive a bribe اخذرشوه
receive a bribe ارتشاء
receive a bribe رشوه گرفتن
to receive a wound زخم خوردن
to receive attantion مورد توجه قرار گرفتن
to receive a wound زخم برداشتن
A reounding slap ; Juicy fruit. سیلی آبدار :میوه آبدار
keyboard send receive صفحه کلید ارسال- پذیرش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com