Dictiornary-Farsi | To attack someone from the back. | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (3 milliseconds)

English	Persian
To attack someone from the back.	از پشت به کسی حمله کردن


Search result with all words

back side attack	حمله از پشت
back side attack	پس تک
Other Matches

back to back housing	خانه ی پشت به پشت
back to back credit	اعتبار اتکایی
attack	فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attack	مبادرت کردن به
attack	اعتداء
attack	تعدی
attack [on]	حمله کردن [بر]
attack	حمله کردن
attack	تکش
attack	تک
attack	تاخت
attack	افند
attack	حمله کردن بر
attack	مبادرت کردن به تاخت کردن
attack	با گفتارونوشتجات بدیگری حمله کردن
attack	حمله
attack	تاخت و تاز یورش
attack	اصابت یا نزول ناخوشی
attack	تک کردن
preemptive attack	تک ممانعتی تک پیشگیری کننده از شروع تک دشمن تک ممانعتی
preparation of attack	شمشیرباز اماده حمله
progressive attack	پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
sicilian attack	حمله سیسیلی شطرنج گشایش انگلیسی شطرنج
simple attack	حمله ساده
spoiling attack	تک ایذایی
spoiling attack	تک ممانعتی
spray attack	پخش مواد شیمیایی وبیولوژیکی از راه هوا برای تولید تلفات
stern attack	در رهگیری هوایی تکی که هواپیمای تک کننده با زاویه 54 درجه یا بیشتر به هدف انجام میدهد
preemptive attack	تک پیشگیری
post attack	بعد از اجرای حمله یا تک وقایع بعد از اجرای حمله
minority attack	حمله مینوریته
minority attack	حمله اقلیت پیادهای شطرنج
moller attack	حمله مولر در جوئوکوپیانوشطرنج
momentum of attack	دور حمله
momentum of attack	شدت حمله
nimzovitch attack	حمله نیمزوویچ
nimzovitch attack	گشایش لارسن
open to attack	در معرض حمله
phased attack	تک مرحله به مرحله
phased attack	تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
pillsbury attack	حمله پیلزبری در گامبی وزیرشطرنج
sozin attack	حمله سوزین در دفاع سیسیلی
stern attack	تک نزولی ازسمت عقب
surprise attack	تک ناگهانی
attack pattern	الگوی تک
attack origine	کشور اغازکننده تک
attack origine	محل اغازتک
attack origine	محل یا منبع تک
attack on the blade	حمله شمشیرباز به تیغه
attack on preparation	شمشیرباز اماده برای حمله
attack helicopter	هلیکوپتر تک
attack helicopter	هلیکوپتر تک ور
attack heading	جهت تک
attack heading	سمت تک
attack group	گروه تک به ساحل
attack pattern	ارایش تک
attack plane	هواپیمای تک
attack plotter	وسیله ردنگار
surprise attack	تک غافلگیری تک غافلگیرانه
attack zone	منطقه حمله
attack transport	ناوحمل و نقل شرکت کننده درنیروی اب خاکی
attack transport	ناو ترابری نیروی تک
attack timing	زمان بندی تک
attack teacher	وسیله اموزش عملیات ضدزیردریایی وانمودساز تک ضدزیردریایی
attack speed	سرعت تک
attack size	استعداد وسایل درگیر در تک
attack size	اندازه تک
attack position	موضع تک
attack plotter	ردنگار هدف
attack group	گروه تک
banzai attack	حمله بی پروا
creeping attack	تک غافلگیرانه دریایی
cut off attack	تک قطع کننده مسیر
cut off attack	تک هواپیمای رهگیر به متجاوز
cut off attack	تک برشی
deliberate attack	تک با فرصت
direction of attack	سمت تک
direction of attack	سمت حمله
discovered attack	حمله برخاست
diversionary attack	تک انحرافی
diversionary attack	تک منحرف کننده توجه دشمن
double attack	حمله دویل
creeping attack	تک هماهنگ شده ضد زیردریایی
creeping attack	تک خیزبه خیز
beam attack	تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
night attack	شبیخون
casualty attack	تک غافلگیری که به منظورتولید تلفات انجام میشود تک غافلگیری ش م ر
close attack	سه مهاجم
cloud attack	تک شیمیایی با مواد سمی
cloud attack	تک با ابر شیمیایی
composite attack	حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
compound attack	حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
coordinated attack	تک هم اهنگ شده
corrosive attack	اغاز و توسعه خورندگی
creeping attack	تک مرحله به مرحله
durkin attack	حمله دیورکین
dutch attack	حمله هلندی
landing attack	تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
launch an attack	حمله کردن
launch an attack	شروع حمله
launch an attack	اجرای حمله شروع تک
line of attack	هدف
line of attack	سینه شمشیرباز
backside attack	حمله از پشت
main attack	تک اصلی
main attack	تلاش اصلی نیروها
main attack	حمله اصلی
marshall attack	حمله مارشال در روی لوپس
landing attack	تک همراه با پیاده شدن به ساحل
internal attack	تک داخلی یا تک از داخل
dutch attack	دفاع برد
echelon of attack	رده حمله
echelon of attack	موج حمله
electrophilic attack	حمله الکترون دوستی
false attack	حمله معین شمشیرباز درانتظار واکنش معین
four powns attack	حمله چهار پیاده
frontal attack	تک جبههای
frontal attack	حمله جبههای
holding attack	تک تثبیت کننده
holding attack	تک متوقف کننده
holding attack	تک بازدارنده
mating attack	حمله ماتی
attack force	نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
a racist attack	حمله ای با غرض نژاد پرستی
counter-attack	حمله متقابله
counter-attack	پاتک
suicide attack	حمله با خودکشی
torre attack	حمله توره در پیاده وزیرشطرنج
to resist an attack	حملهای رادفع کردن
to resist an attack	در مقابل حملهای مقاومت یاایستادگی کردن
suicide attack	قصد کشت بوسیله خودکشی
absence attack	حمله غیاب
accidental attack	تک تصادفی
counter attack	پاتک
She had a heart attack .	قلبش گرفت ( حمله قلبی )
wing attack	حملهگوشه
goal attack	گلزن
attack on nature	آسیبمحیطزیست
attack on humans	آسیببشری
attack line	خطاصابت
heart attack	حملهی قلبی
yogoslav attack	حمله یوگوسلاو در واریاسیون دراگون دفاع سیسیلی شطرنج
velimirovic attack	حمله ولیمیروویچ در حمله سوزین از دفاع سیسیلی شطرنج
counter attack	حمله متقابله
air attack	حمله هوایی
air attack	تک هوایی
anxiety attack	حمله اضطراب
angle of attack	زاویه حمل
angle of attack	زاویه تک
anderssen attack	حمله اندرسن در دفاع فرانسوی شطرنج
attack altitude	ارتفاع تک
attack assessment	ارزیابی نتایج تک
attack assessment	ارزیابی تک
attack carrier	ناو هواپیمابر افندی
attack block	دفاع روی تور والیبال
attack director	وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
attack condition , alfa	وضعیت تک
attack cargo ship	ناوحمل و نقل مخصوص تک
panov botvinnik attack	دفاع پانوف- باتوینیک دردفاع
richter rauzer attack	حمله ریشتر- راوزر در دفاع سیسیلی شطرنج
panov botvinnik attack	کارو- کان شطرنج
attack nuclear carrier	ناو هواپیمابر افندی هستهای
attack aircraft carrier	ناو هواپیمابر تهاجمی
search attack unit	یکان تجسس و تک ضدزیردریایی
search attack unit	ناو گروه شکارزیردریایی
attack condition , alfa	الف
blade angle of attack	زاویه حمله تیغه
attack conditon , bravo	ب
counter attack to outside hook	پلنگ شکن
deep creep attack	تک ناگهانی با بمب زیرابی
attack conditon , bravo	وضعیت تک
king's indian attack	حمله هندی شاه شطرنج
max lange attack	حمله ماکس لانگه در دفاع دواسب یا در جوئوکوپیانوشطرنج
critical angle of attack	زاویه حمله
alekhine chatard attack	حمله الخین- شاتار در دفاع فرانسوی شطرنج
critical angle of attack	زاویه بین محور طولی هواپیما و جهت جریان نسبی هوا
critical angle of attack	زاویه حمله بحرانی
attack cargo ship	ناو باربری تهاجمی
leg attack and waist control	زیر یک خم با عوض کردن دست با مایه سر و ته یکی مخالف
attack carrier striking forces	نیروهای ضربتی ناوهواپیمابر نیروی تک
air search attack unit	تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
high leg attack and shoulder control	زیر یک خم با گرفتن شانه حریف سرنگون کردن و افت کامل
The US government agencies dropped the ball in preventing the attack.	سازمان های دولتی ایالات متحده در جلوگیری از حمله ناکام شدند .
to get back to somebody	کسی را باخبر کردن
to get back to somebody	به کسی خبر دادن
come back	دوباره مد شدن
back up	دور زدن [با اتومبیل]
to back out [of]	دوری کردن [از]
to back somebody up	از کسی پشتیبانی کردن
to back out [of]	الغاء کردن
to back up	با داستانی از اولش درگذشته دور آغاز کردن
You have to go back to ...	شما باید به طرف ... برگردید.
at the back	در پشت
(a) while back <idiom>	هفتها یا ماهای گذشته
take back <idiom>	ناگهانی بدست آوردن
to back somebody up	یاری کردن به کسی
back	تیر اصلی پشت بند
look back	سرد شدن
to back out [of]	نکول کردن
behind his back	پشت سراو