English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 108 (6 milliseconds)
English Persian
To climb the ladder of success. مدارج ترقی را طی کردن
Other Matches
success کامیابی
climb بالا رفتن از کوه یادرخت
climb اوج
it is not p to climb it نمیتوان از ان بالارفت بالارفتن از ان ممکن نیست
climb-down مباحثه-جدل
To climb down. پایین آمدن ( از کوه ،نردبان وغیره )
he had no success کامیاب یاموفق نشد
climb صعودکردن
climb بالا کشیدن
climb صعود
success پیروزی نتیجه
success توفیق
success کامروایی
climb بالارفتن
climb صعود کردن
climb ترقی کردن
success موفقیت
he wished success to all کامیابی همه را
he is sanguine of success خوش بین یادلگرم است که کامیاب خواهد شد
success ratio بهر موفقیت
elated by success بادکننده یامغروردرنتیجه کامیابی
he wished success to all خواستارشدم
he wished success to all بهمه گفت موفقیت شماراخواستارم
high climb مسابقه اتومبیلرانی سربالایی
climb the wall <idiom> از محیط خسته وعصبانی شدن
He was drunk with success. سرمست از موفقیت بود
success story همیشهموفقوغیرطبیعی
prospect of success چشم داشت یا امید کامیابی
rate of climb میزان صعود
climb mode روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
climb indicator اوج نما
climb corridor دالان بالا کشیدن
climb corridor دالان صعود هواپیما
This book wI'll be a great success . این کتاب خیلی گه خواهد کرد
aircraft climb corridor دالان صعود هواپیما
best rate of climb speed سرعتی که با بیشترین ارتفاع در واحد زمان همراه است
best angle of climb airspeed سرعتی در هواپیما که بیشترین افزایش ارتفاع دریک نقطه معین را سبب میشود
We made a long step toward success. قدم بزرگه بسوی موفقیت برداشتیم
He sought, if without much success, a social policy. او به دنبال، اگر بدون کامیابی، سیاستی اجتماعی بود.
If these projections are anywhere close to accurate, it would be a great success. اگر این پیش بینی ها حتی کمی دقیق باشند، این موفقیت بزرگی می بود.
ladder پلکان قایق
ladder پله
ladder اتش درو درعمق
ladder درو در عمق
ladder نردبان
ladder نردبان بکار بردن نردبان ساختن
ladder نردبام
side ladder پلههایجانبی
top ladder نردبانبالایی
straight ladder نردبانراست
two throw ladder پلکان مضاعف
loft ladder نردباناتاقزیرشیروانی
platform ladder نردبانسکویی
hook ladder نردبانقلابدار
end ladder نردبانپایانی
extension ladder نردبانبازشو
folding ladder نردبان تاشو
tower ladder نردبانبرجی
aerial ladder نردبان چرخان [مخصوص ماشین آتش نشانی]
loft ladder پلکلان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
attic ladder پلکلان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
loft ladder نردبان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
attic ladder نردبان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
rolling ladder نردبانچرخدار
turntable ladder نردبان چرخان [مخصوص ماشین آتش نشانی]
suspension ladder نردبان اویزان
rope ladder نردبان طنابی
jacob's ladder جاده شیری
jacob's ladder پله جنگی ناو
jacob's ladder نردبان جنگی ناو
jacob's ladder پله طنابی
jumping ladder پله چوبی
ladder back دارای پشتی بلند
ladder back پشت نردبانی
ladder dredge لاروبی که دلولههای انرازنجیرمانند نردبان می گرداند
jacob's ladder کهکشان
hypen ladder خطوط تیره نردبانی
hypen ladder ردیف خطوط تیره
accommodation ladder پله تشریفاتی
cat ladder نردبام شاغولی
companion ladder نردبانی که ازعرشه باطاق کشتی میرود
dredging ladder هدایت کننده سطل
dredging ladder هادی سطل
hanging ladder چوب بست دستی
hanging ladder چوب بست متحرک
hanging ladder گاه بست
ladder network شبکه نردبانی
sea ladder پله جنگی ناو
scaling ladder نردبان برای بالارفتن از جاهای محصور
scaling ladder نردبان اتش نشانی
scaffold's ladder نردبان چوب بست
round of ladder پله نردبان
roof ladder نردبان سقف
range ladder تنظیم تیربه روش نردبانی با شلیک گذار و کوتاه
range ladder تنظیم با نردبان بردی
ladder scaffold نردبان
ladder scaffold چوب بست
ladder scaffold داربست فلزی
step ladder نردبان
ladder tournament مسابقه برحسب مقام و قدرت بازیگر در جدول تقدم و تاخر
pompier ladder نردبان اتش نشانی
ladder pipe nozzle آبپخشکنلولهاینردبانی
multi-purpose ladder نردبانچندمنظوره
fruit-picking ladder نردبانمیوهچینی
mobile turnable ladder نردبان متحرک
aerial ladder truck ماشین آتشنشانی
ladder and hose strap بندایمنی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com