Dictiornary-Farsi | To drop a hint . to insinuate . | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
To drop a hint . to insinuate .	گوشه زدن


Other Matches

drop a hint <idiom>	فاش کردن اتفاقی یک چیز خیلی جزئی
insinuate	تلقین کردن
insinuate	بطور ضمنی فهماندن
insinuate	به اشاره فهماندن
insinuate	داخل کردن اشاره کردن
hint	ایما
hint	تذکر
hint	چیز خیلی جزئی
hint	اشاره کردن
hint	اشاره
To refer to implicitly. To hint.	درپرده صحبت کردن
Drop by drop . I n drops.	قطره قطره
drop behind	عقب ماندن
drop by	بکسی سر زدن
drop behind	عقب افتادن از
drop by <idiom>	بازدید از کسی با جایی
drop in <idiom>	دیدار کوتاه
to drop someone off	کسی را پیاده کرن
to drop something off [at someone's]	چیزی را [به کسی ] تحویل دادن
drop	جرعه کمی
drop	[نوعی طاق]
drop	[تزئینات مخروطی شکل سر دیوار ساختمان های قدیمی]
drop by	دیدن
drop by	مختصرکردن
the very last drop	اخرین قطره
drop off	بخواب رفتن
drop off	مردن
drop off	دفاع بیرون از منطقه خود
drop on	سوزن دوراهی خط اهن
drop out	افت
drop out	حذف شدن
drop out	حذف تصادفی
to drop in	اتفاقا دیدنی کردن
to drop on	سرزنش یاتنبیه کردن
to let drop	ول کردن
ir drop	افت ای ار
drop in	سرزدن
To drop in on someone .	به کسی سرزدن
to drop in	سرزدن
drop in	اتفاقا دیدن کردن انداختن در
drop in	درج تصادفی
to let drop	انداختن
to let drop	رهاکردن
drop out	از قلم افتادگی
drop	قطره
drop	گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop	جاگذاشتن حریف
drop	پشت سر گذاشتن حریف دو
drop	بار
drop	چکه سقوط
drop	نشست افت کردن دریچه قلک تلفن
drop	قطره سقوط کردن کم کنید
drop	فرود
drop	کم کردن
drop	چکه
drop	نقل
drop	اب نبات
drop	از قلم انداختن
drop	افتادن چکیدن
drop	رهاکردن
drop	افت
drop	سقوط
drop	افت سقوط
drop-out	ترک کننده
drop	انداختن قطع مراوده
drop-out	افت
drop-out	ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
drop	ژیگ
drop	محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drop	خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
drop	یک تکه کثیفی که روی سطح دیسک یا نوراقراردارد و اجازه ضبط داده در آن محل نمیدهد
drop	دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
drop zone	منطقه فرود چترباز
ear drop	گوشواره اویزدار
paradrag drop	سقوط ازاد از ارتفاع کم سقوط با چتر کمکی
resistance drop	افت مقاومتی
gravity drop	زنگ احضار وزنی
resistance drop	افت ای ار
school drop out	افت تحصیلی
school drop out	ترک تحصیل کرده
gravity drop	پرتاب بار یا بارریزی ازهواپیما با استفاده از نیروی سقوط ازاد
energy drop	افت انرژی
free drop	برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
ear drop	اویزه
ear drop	گل اویز
free drop	پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
front drop	پرش به بالا و چرخش بجلو وفرود روی شکم
heat drop	افت حرارت
heavy drop	بارریزی سنگین
leakage drop	افت نشتی
lemon drop	اب نبات ترش
letter drop	صندوق پست
line drop	افت خط
impedance drop	ولتاژ اتصال کوتاه
line drop	افت ولتاژ یک خط
no drop image	[تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
ohmic drop	افت اهمی
one should not drop the pilot	شخص نباید رایزنی راکه بدواطمینان پیدا کرده است رها کند
peppermint drop	قرص نعناع
potential drop	افت پتانسیل
potential drop	افت ولتاژ
hot drop saw	اره گرم
heavy drop	پرتاب بارسنگین با چتر
pressure drop	افت فشار
knee drop	فرود روی زانو و ساق پا وبرخاستن روی پا
short drop	دراپ کوتاه
drop (someone) a line <idiom>	چند خط(برای کسی)نوشتن
drop back <idiom>	عقب نشینی کردن
drop by the wayside <idiom>	قبل از اتمام کار ،ویران شدن
Drop dead <idiom>	کم کردن مزاحمت
drop in the bucket <idiom>	مقداری جزئی
drop out (of school) <idiom>	ترک مدرسه
a drop in the ocean <idiom>	قطره ای دردریا [بسیار نا چیز] [اصطلاح]
Let's drop the subject.	از این موضوع صرف نظر کنیم .
drop repeat	واگیره [تکرار یک نقش بصورت قرینه و در طول فرش]
drop-ornament	تزئینات آویزان
drop-tracery	تزئینات مشبک کاری
ear-drop	گوشواره
ear-drop	گل آویز
I just cant drop my work and go .	نمی توانم کارم را ول کنم وبروم
the drop the veil	توری یانقاب خودراپایین انداختن
To drop a brick . <idiom>	دسته گل به آب دادن [افتضاح کردن]
stepped drop	شیبشکن پلکانی
syphon well drop	ابشار با چاهک و لوله
the drop the veil	روی خودراپوشیدن
vertical drop	ابشار قائم
voltage drop	افت ولت
voltage drop	افت ولتاژ
voltage drop	افت فشار الکتریکی
wing drop	افت ناگهانی برا روی یک بال
crystal drop	اشککریستالی
drop earrings	گوشوارهآویز
drop-leaf	لایهلولاییمیز
Drop me just before you get to the turning.	مرانرسیده ره سر پیچ پیاده کنید
Drop me a line .	برایم چند خط بنویس ( نامه بفرست )
at the drop of a hat <idiom>	بدون هیچ گونه معطلی
drop of potential	افت پتانسیل
drop height	ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
drop hammer	چکش سقوطی
drop hammer	چکش سقوط ازاد
drop hammer	پتک خودکار اهنگری
drop goal	رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
drop froge	اهنگری کردن حدیدهای اهنگری حدیدهای
drop forging	اهنگری سقوطی
drop forger	اهنگر
drop forge	منگنه زدن
drop in temperature	کاهش دما
drop inlet	دریچه ریزش
drop keel	تیغه میانی
drop mohawk	چرخش از جلو بعقب و بعکس و برگشت روی پای اصلی
drop message	لولههای خبر
drop master	سرپرست پرش
drop master	مدیر پرش
drop manhole	دهانه ریزش
drop letter	نامه پست شهری
drop leaf	رومیزی اویخته از اطراف میز
drop kick	شوت سرضرب
drop keel	centre-plate :syn
drop forge	سکه زدن
drop down menu	منویی که زیر عنوان منور دیگر در هنگام انتخاب فاهر میشود
drip drop	چک چک
contact drop	افت کنتاکتی
barrel drop	ابشار لولهای
automatic drop	اتصال خودکار
arc drop	افت جرقهای ولت
drop gage	فشار سنج
drop volley	جاخالی
drop-outs	ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
drop-outs	ترک کننده
drop a goal	ضربه زدن بر فراز دروازه
drop altitude	ارتفاع پرش
drop altitude	ارتفاع بارریزی
drop curtain	پرده جلو صحنه
drop cap	حرف درشت اولین کلمه پاراگراف
drop cable	بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
drop ball	انداختن توپ بین دو بازیگر برای شرع مجدد
drop ball	دراپ بال
drop back	جاافتادن
drop back	افتادن
drop arch	قوس شاه عباسی
drop annunciator	زنگ احضار
drop-outs	افت
drop out type	دخشههای متضاد
drop track	تعقیب موقوف
drop shot	ضربه دراپ
drop shot	ضربه اهسته بالای حد مرزی و افتادن به زمین
drop shot	جاخالی
drop shot	ضربه اهسته روی تور والیبال
drop tank	تانک موقت
drop test	ازمایش سقوطی
drop test	ازمایش ضربهای
drop weight	وزن سقوطی
drop worm	حلزونی سقوطی
drop wire	سیم انشعاب
drop vault	طاق قوسی خفته
drop track	تعقیب را قطع کنید
drop shadow	سایه برجسته
drop selector	سلکتور سقوطی
drop zone	منطقه فرود
drop pass	پاس بعقت

To drop a hint . to insinuate .

گوشه زدن