English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 93 (2 milliseconds)
English Persian
To pool resources to gether . کلیه منابع وامکانات موجود را یک کاسه کردن
Other Matches
to go to gether بهم خوردن باهم جوربودن
to go to gether بهم امدن
resources مدارک
resources منابع اماد ذخایر
resources منابع
natural resources منابع طبیعی
control of resources نظارت بر منابع
control of resources کنترل منابع
complementary resources منابع مکمل
hardware resources منابع سخت افزاری
renewable resources منابع تهی ناپذیر منابع تجدیدشدنی منابع قابل تجدید
allocation of resources تخصیص منابع
economic resources منابع اقتصادی
exhaustable resources منابع تمام شدنی
nonrenewable resources منابع تمام شدنی
nonrenewable resources منابع غیر قابل تجدید
scarce resources منابع کمیاب
software resources منابع نرم افزار
misallocation of resources تخصیص نادرست منابع
military resources منابع نظامی
unused resources منابع بیکار
human resources منابع انسانی
fixed resources منابع ثابت
exhaustable resources زغال سنگ و سایر مواد کانی
exhaustable resources منابع پایان پذیر منابع طبیعی که میزان عرضه انها ثابت بوده و قابل جایگزینی نمیباشدمانند نفت سنگ اهن
unused resources منابع استفاده نشده
optimum allocation of resources تخصیص مطلوب منابع
efficient allocation of resources تخصیص کارای منابع
pool سرمایهای که از سود چندشرکت فراهم میشود
pool تصحیلات اشتراکی
pool شریک شدن باهم اتحادکردن
pool ائتلاف کردن سرمایه گذاری مشترک ومساوی کردن
pool دسته زبده وکارازموده
pool عده کارمند اماده برای انجام امری
pool ائتلاف چندشرکت با یک دیگر
pool کولاب
pool برکه چاله اب
pool حوض
pool ابگیر
pool استخر
pool ائتلاف
pool منبع
pool مخزن
pool دوره
pool نقب زدن
pool قرقره متمرکز کردن یا محل تمرکز
pool تعمیرگاه
pool پارک موتوری
pool چاله اب
pool سوراخ کردن
pool tool حفاری با میله توپر
pool tool میله زنی
paddling pool استخرمصنوعیکوچکمخصوصبچهها
pool rectifier یکسوکننده مایعی
pool rectifier لامپ مایع
pool equipment وسایل تعمیرگاه
swimming pool حمام [با استخر]
resting pool حوضچه ارامش
condensation pool استخرانقباض
bottom of the pool تهاستخر
storage pool گروهی از دستگاههای ذخیره مشابه
swimming pool گرمابه [با استخر]
wading pool استخر کودکان
rock pool استخرکوچک
pool equipment وسایل پارک موتوری
pool cathode کاتد مایع
swimming pool استخر شنا
boat pool حوضچه قایق
buffer pool تعدادی میانگیر که در دسترس سیستم کنترل ورودی-خروجی هستند
gold pool صندوق مشترک طلا
motor pool گاراژ
pool tube لامپ مایع
motor pool گروهی از وسائط نقلیه برای مقاصد نظامی یا حمل ونقل بنوبت
pool ball هر یک از گویهای رنگی اسنوکر
motor pool خودروگاه
motor pool پارک موتوری
mobile equipment pool بنه متحرک افزارهای ویژه درسطح گروهان و گردان ودسته
pill pool billiard بیلیارد کیسه دار با تعیین شماره گوی برای هر بازیگربا ژتون یا گویهای کوچک مخصوص
physical motor pool پارک موتوری ساختمان دار پارک موتوری تاسیسات دار
How deep is the swimming pool ? گودی این استخر چقدر است ؟
olympic size pool اندازه و طول استخر المپیک 05 در 12 متر
consolidated motor pool خودروگاه تمرکزی خودروگاه عمومی یا مشترک
normal pool level تراز بهنجار مخزن
grid pool tube لامپ مایع شبکه دار
indoor swimming pool استخر سر پوشیده
mercury pool cathode کاتد جیوهای
pool cathode tube لامپ مایع
bumper pool billiard بیلیارد روی میز کوچک با 2سوراخ درانتها
straight pool billiard بازی مداوم 1/41 بیلیاردکیسهای
mercury pool tube لامپ مایع
All members are entitled to use the swimming pool. همه اعضاء حق دارند از استخر شنا استفاده نمایند
Football pool [British English] قماربازی روی نتیجه بازی تیمهای فوتبال
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com