Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 53 (4 milliseconds)
English	Persian
Upon reflection , I realized that …	دوباره که فکر کردم متوجه شدم که ...
Other Matches
realized	درک کردن فهمیدن
realized	تصدیق کردن
realized	پی بردن
realized	تحقق بخشیدن
realized	نقد کردن
realized	تحقق یافتن
realized	دریافتن
realized	واقعی کردن
realized	تبدیل به پول کردن
realized	فروختن
realized	انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
ecological realized natality	زه و زاد بوم شناختی
It was only when she rang up [called] that I realized it.	تازه وقتی که او [زن] زنگ زد من متوجه شدم.
As events unfolded I realized that ...	درطی رویداد ها پی بردم که ...
self reflection	درون اندیشی
self reflection	تفکروتامل
self reflection	خوداندیشی
reflection	بازتاب
reflection	پژواک
reflection	بازتابش
reflection	تفکر
reflection	تعمق
reflection	تامل
reflection	بازتاب اندیشه
reflection	انعکاس
reflection	شکست نور
zigzag reflection	انعکاس متعدد
reflection plane	صفحه بازتاب
reflection plane	صفحه انعکاس
reflection response	پاسخ قرینه
reflection spectrometry	طیف نورسنجی بازتابی
reflection of light	بازتاب نور
bragg reflection	بازتاب پراگ
reflection grating	توری بازتاب
reflection factor	ضریب بازتابی
reflection angel	زاویه بازتاب
angle of reflection	زاویه تابش
background reflection	بازتاب زمینهای
coefficient of reflection	ضریب بازتاب
first order reflection	انعکاس مرتبه یک
illumination by reflection	روشن کردن منطقه از طریق انعکاس یا شکست نور
internal reflection	انعکاس درونی
law of reflection	قانون بازتاب
reflection law	قانون بازتاب
overwhelmed with reflection	مستغرق اندیشه
overwhelmed with reflection	غوطه وردر فکر
plane of reflection	صفحه بازتاب
reflection angle	زاویه بازتابش
reflection coefficient	ضریب بازتابش
reflection coefficient	ضریب بازتاب
Do not do any thing without due reflection .	بدون فکر قبلی اقدامی نکنید
rotational reflection axis	محور چرخش انعکاس

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com