Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (2 milliseconds)
English	Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Other Matches
product	حاصلضرب
product	حاصل ضرب
by product	محصول فرعی
by product	فراورده فرعی
inner product	ضرب نقطه ای [ریاضی]
by-product	محصول فرعی
inner product	ضرب اسکالر [ریاضی]
product	محصول اصلی از ماده خام
by product	نتیجه فرعی
product	محصول تولید شده برای فروش
product	محصول تولید شده یا ساخته شده
inner product	ضرب نقطهای ضرب نردهای
inner product	ضرب داخلی هرمیتی
inner product	ضرب داخلی
product	محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
product	ول مواد لازم برای تولید یک محصول
product	مجموعهای از محصولات مختلفساخته شده در یک شرکت که یک گروه را تشکیل می دهند.
by product	محصول جنبی
by-product	محصول ضمنی
product	بسط دادن
inner product	ضرب داخلی [ریاضی]
product	ایجادکردن
product	تولید
product	حاصل
product	نتیجه
product	تولیدکردن
product	کالا
product	حاصل حاصلضرب
by-product	فراورده جنبی
product	محصول
product	محصول حاصلضرب
product	فراورده
product	نتیجه کار محصول فراورده
total product	محصول کل
scalar product	حاصلضرب عددی
projection product	ضرب نقطه ای [ریاضی]
laminated product	تولید ماده متراکم متورق
vector product	ضرب خارجی [ریاضی]
major product	تولیدات عمده
projection product	ضرب اسکالر [ریاضی]
cross product	ضرب برداری [ریاضی]
vector product	ضرب برداری [ریاضی]
cross product	ضرب خارجی [ریاضی]
home product	محصولات داخلی
home product	محصولات ملی
scalar product	حاصلضرب اسکالر
average product	تولید متوسط
average product	محصول متوسط
vector product	حاصلضرب برداری
waste product	محصولات زائد
by product material	فراورده فرعی
by product recovery	بازده محصولات فرعی
dot product	ضرب اسکالر [ریاضی]
acceptable product	فراورده جانشین قابل قبول
logical product	رکورد منطقی
logic product	حاصلضرب منطقی
hermitian inner product	ضرب داخلی هرمیتی
by product gas	گاز تقطیر شده
by product oven	محصولات فرعی کوره کک سازی
scalar product	ضرب اسکالر [ریاضی]
margin product	اضافه محصول
software product	محصول نرم افزاری
scalar product	ضرب نردهای
net product	محصول خالص
finished product	محصولات اماده برای توزیع ومصرف
fission product	محصول انشقاق
product differentiation	تفاوت محصول
product differentiation	اختلاف محصول
product group	کالاهی مشابه
product launch	جا انداختن محصول در بازار
product liability	مسئولیت محصول
product liability	مسئوولیت در قبال کالا
product capabilities	خواص محصول
product mix	ترکیب محصول
product of sums	حاصلضرب مجموعه ها
product planning	برنامه ریزی محصولات
end product	محصول نهایی
inner product space	فضای ضرب داخلی [ریاضی]
national product	تولید ملی
dot product	ضرب داخلی [ریاضی]
product diversification	تنوع محصول
diversity of product	تنوع محصول
product code	کدمحصول
scalar product	ضرب داخلی [ریاضی]
Cartesian product	ضرب دکارتی [ریاضی]
disintegration product	محصول تجزیه و تفکیک شده
dot product	ضرب نقطهای
product of inertia	ممان سانتریفوژ
finished product	کالای اماده فروش
product scale	مقیاس فراورده
volatility product	فراورده فرار
dot product	ضرب نقطه ای [ریاضی]
scalar product	ضرب نقطه ای [ریاضی]
end product	فراورده نهایی
end product	قطعات حاصله دستگاه نهایی
intermediate product	فراورده واسطه
end product	مجموعه قطعات
projection product	ضرب داخلی [ریاضی]
intermediate product	محصول نیم ساخته
marginal product	محصول نهائی
volatility product	محصول فرار
program product	محصول برنامه
program product	فراورده برنامه
waste product	ضایعات
intermediate product	محصول واسطه
total product	تولید کل
marginal value product	ارزش تولید نهائی
finished product	محصول نهائی
overhead product	محصول سبک
diminishing marginal product	نزولی بودن محصول نهائی
gross domestic product	تولید ناخالص داخلی
product [the result of multiplying]	حاصلضرب [ریاضی]
net domestic product	محصول خالص داخلی
net national product	محصول خالص ملی
by product coking practice	محصولات فرعی کوره کک سازی
diminishing marginal product	منحنی نزولی محصول نهایی
mass market product	محصول پر فروش
product moment correlation	همبستگی گشتاوری
hermitian scalar product	ضرب داخلی هرمیتی
marginal revenue product	درامد محصول نهائی
marginal product function	تابع محصول نهائی
marginal physical product	محصول فیزیکی نهائی
gross product per capita	تولید ناخالص سرانه
gross primary product	تولید ناخالص نخستین
to launch a product with much fanfare	کالایی را با هیاهو به صحنه نمایش آوردن
product life expectancy	عمر مورد انتظار محصول
marginal product curve	منحنی محصول نهائی
value of marginal product of labor	ارزش تولید نهائی کار
value of marginal product of capital	ارزش تولید نهائی سرمایه
universal product code	کد جامع محصول
product usage rate	میزان مصرف محصول
ion product constant	ثابت حاصلضرب یونی
solubility product constant	ثابت حاصلضرب انحلال
solubility product constant	ثابت حاصلضرب انحلال پذیری
standard product cost	ارزش تولید استاندارد
joint product offer	فروش یک کالا همراه با کالای دیگر
gross national product	تولید ناخالص ملی
gross national product	تولیدناویژه قیمت تولید یک کالا دربازار خاص فرف یک سال مالی
gross national product	محصول ناخالص ملی
iso product curve	منحنی برابری محصول منحنی محصول یکسان
average revenue product	درامد متوسط محصول
marginal net product	محصول نهائی خالص
high grade product	محصول درجه یک
directed area product	ضرب برداری [ریاضی]
directed area product	ضرب خارجی [ریاضی]
by product cock oven plant	محصولات فرعی کک سازی
marginal net private product	محصول خصوصی نهائی خالص
marginal physical product of capital	محصول فیزیکی نهائی سرمایه
marginal physical product of labor	محصول فیزیکی نهائی کار
potential gross national product	تولید ناخالص ملی بالقوه
nominal gross national product	محصول ناخالص ملی اسمی
real gross national product	تولید ناخالص ملی واقعی
acceptable alter nate product	فراورده مشابه قابل قبول
linear system [system of linear equations]	دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
system	مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
system	سامانه
system	سیستم
cw system	سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
system	نظم ترتیب
system	طرز روش
system	رشته دستگاه
system	سلسله
system	اسلوب
system	اصول وجود
system	منظومه
system	سلسله رشته
system	سازمان
system	دستگاه
system	جهاز
system	نظام
system	طریقه
system	نظم منظومه
system	طرز اسلوب
system	تشکیلات
system	همستاد روش
system	مجموعه سازمان
p system	سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند
system	همست
system	ترتیب
system	روش اصول
system	نظام سیستم
system	قاعده رویه
i.f.f. system	دستگاه تشخیص
the system of	the which by ininheritance agnatisation the passedto is state the residueof agnates male تعصیب
the system of	رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
c.g.s. system	دستگاه سگث
an system	سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
system	هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
system	سازگان
value system	نظام ارزشها
multiplex system	سیستم چندگانه
multiprocessing system	سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
telephone system	سیستم تلفن
system's design	مدل سیستم طرزساخت سیستم
tetragonal system	دستگاه چهار گوشهای
system standard	استانداردسیستم
london system	سیستم لندن در دفاع هلندی شاه شطرنج
system software	نرم افزار سیستم
the nervous system	سلسله پیهای نباتی
system security	حفافت سیستم

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com